دکتر حسن خیری

اجتماعی- فرهنگی

دکتر حسن خیری

اجتماعی- فرهنگی

دکتر حسن خیری
بایگانی

هم اندیشی هیات رئیسه واعضای هیات علمی واحد نراق برگزار شد

هم اندیشی هیات رئیسه واعضای هیات علمی واحد نراق برگزار شد

جلسه هم اندیشی اساتید درزمینه های مختلف آموزشی ، فرهنگی ، پژوهشی ودانشجویی با حضور دکتر حسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق ، هیات رئیسه واعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق درسالن کنفرانس مدیریت این واحد برگزار شد .

دکتر حسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحدنراق ضمن تسلیت شهادت حضرت امام حسن عسکری (ع) وتبریک حلول ماه ریبع الاول گفت : هرسازمانی نیاز دارد که اعضا ء ونیروهای آن سازمان گاهی درکنار هم بنشینند وهمفکری کنند واز اوضاع واحوال ووضعیت ، موجودیت سازمان بیشتر مطلع شوند وتادریک فضای تعاملی وصمیمی سازمان خود را پویا کنند .

وی درادامه خاطر نشان کرد که اینگونه جلسات آثار بسیار پرخیروبرکتی داردواینچنین جلساتی ، جلسه انس ، الفت ومحبت هم به شمار می آید ومی توان دریک فضای آکنده از مهر ، محبت و همدلی ؛ موانع ومشکلات ، ایده ها وبرنامه ها دانشگاه وسازمانی را بررسی کنیم ووضعیتمان را شکوفاتر کنیم .

دکتر خیری ضمن اشاره به تعهدات ومسئولیت اعضای هیات علمی نسبت به دانشگاه ومحیط علمی تاکید کرد وگفت : یک توقع وانتظار ویژه از اعضای هیات علمی است وصرف تدریس وحضور کافی نیست بلکه انجام فعالتیهای اجرائی ، علمی ، پژوهشی ، پاسخ گویی به دانشجویان ، ارائه مقالات علمی به نشریات ، مشارکت درهم اندیشی ها ،نشستهای تخصصی و... همکاری لازم با مدیرگروه ازجمله انتظاراتی است که از اعضای هیات علمی می رود .

دکتر خیری افزود : امسال 25 سال از عمر پرخیر وبرکت دانشگاه آزاد اسلامی نراق می گذرد انشااله به زودی فعالیت ربع قرن دانشگاه آزاد اسلامی واحدنراق را با هم جشن خواهیم گرفت و فراز وفرودهای آن ار نظاره خواهیم کرد .

دکتر خیری با اشاره به رشته ها ، تعداد دانش آموختکان ، نیروهای متخصص وعلمی ، امکانات وتجهیزات فنی وزیرساختها این واحددانشگاهی گفت : دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق دارای ظرفیت ها وپتانسیل های بی نظیر و کم نظیراست که باید از این ظرفیت ها واستعداد های موجود استفاده بهینه ومطلوب رانمود .

خیری درادامه گفت : کمک ، ایثار وهمدلی اعضای هیات علمی بی شک می تواند درپیشبرد اهداف عالی دانشگاه آزاد اسلامی واحدنراق وهر سازمانی مفید ومثرواقع شود .

دکتر خیری درخصوص نقل وانتقال اعضای هیات علمی تاکید کرد : مانیروی انسانی خودرا ازدست نمی دهیم .

حجت الاسلام خیری درادامه اظهارتش به فعال سازی مرکز رشد ، تولید وثبت اختراع توسط اسایتد ودانشجویان واحد ، تاسیس کلینیک های تخصصی وعلمی ، شکل گیری کمیته های تخصصی ، پیگیری راه اندازی شرکت های دانش بنیان ، تشکیل کارگروه نانوتکنولوژی ، تصویب ناحیه صنعتی نراق با محوریت صنایع پاک و... ازجمله اقدامات وموفقیتهای چشمگیری است که می توان به آن اشاره کرد .

درادامه این جلسه هم اندیشی دکتر انتظاری معاون آموزشی واحد به بیان نکاتی پرداخت وگفت :

گروه های علمی باید درطول ترم فعال باشند وجلسات گروه به خصوص تصویب پروپوزال ها به طور منظم وپویا برگزار گردد تا ازیک سوما شاهد محیط علمی پرنشاط وپرانژری باشیم وازسوی دیگر موانع ومشکلات احتمالی دانشجویان حل وفصل گردد ومیزان رضایتمندی دانشجویان افزایش یابد .

دکتر انتظاری به رعایت بیش از پیش اصول اخلاقی و اسلامی و حفظ شان وشخصیت جایگاه استاد تاکید کرد .

معاون آموزشی واحدنراق اساتید و اعضای هیات علمی را به همکاری بیشتر با مدیران گروه درجهت گسترش وتوسعه رشته ها ، بررسی رشته های ممنوعه ، بررسی گرایشها و رشته ها، بررسی پروپوزال ها وسرفصل های علمی و مشارکت فعال درامورفرهنگی دعوت کرد .

 

دراین جلسه اعضای هیات علمی مشکلات ، موانع ، دغدغه ها ، دیدگاه ها ،پیشنهادات وانتقادات خودرا درفضای آکنده از صمیمت ومحبت با رئیس واحد وهیات رئیسه دانشگاه مطرح نمودند وبه بحث وتبادل نظر پرداختند .

اعضای هیات رئیسه دکتر نمین معاون دانشجویی ، دکتر اعظم پرویز معاون پژوهشی و جواد دهقانی آرانی کارشناس فرهنگی ومسئول اقامه نماز واحدنراق گزارشی از فعالیت های دانشجویی ، پژوهشی وفرهنگی انجام شده را ارائه کردند و اساتید واعضای هیات علمی را به همکاری درحوزه های مزبور دعوت به عمل آوردند .

تهیه وتنظیم : محمد بهشتی صدر

مسئول روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی نراق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۲ ، ۱۸:۴۲
حسن خیری

                           سلسله نشست های تخصصی جامعه شناختی

 نشست " اصالت وجودی فرد - اجتماع"

نقدی بر بحث اصالت فرد  و اصالت جامعه

ارائه دهنده: حجت الاسلام دکتر خیری

دبیر نشست : دکتر فخر زارع

زمان: 92/10/24 ساعت 10 صبح

مکان : سالن پژوهشگاه علوم فرهنگ و علوم اسلامی، قم ، بلوار معلم

برگزار کننده ، پژوهشگاه ، مرکز مطالعات فرهنگی اجتماعی و انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۴
حسن خیری

 

CIMG3983

خلاصه ی خطبه ها : دقیانوس از صبح میمه

تصاویر : جهانگیر حدادیان

- نماز با شکوه جمعه با حضور خیل نمازگزاران در نخستین جمعه ی ماه ربیع الاول به امامت حجت الاسلام والمسلمین دکتر خیری امام جمعه ی موقت در مسجد جامع شهر وزوان اقامه گردید. اهم مطالب خطیب جمعه ی شهر وزوان پس از حمد و سپاس الهی و سفارش خود و نمازگزاران به تقوی به این شرح است :

اسلام دین شرعی است . سلفی ها ، سعودی ها و تکفیری ها بچه های ارشد کفر و نفاق هستند و اسلام در دل آنها رسوخ نکرده است . مثل ابوسفیانها هستند. اینها نور ایمان را نتوانستند در دل خود بتابانند . امروز هم همان جبهه علیه امامانو پیامبر وجود دارد . تمدن پیامبر انقلاب فرهنگی بود نه انقلاب نظامی .

- تفاوت سوره های مکی و مدنی – محتوای سوره های مکی توحید و نبوت و اعتقادات است و تلاش پیامبر ترویج باورهای دینی است و با زور سرنیزه انقلاب نمی کند. سوره های مکی برای تمدن سازی انسانها را از باورهای مشرکانه دور می کند . این تمدن برای همیشه پابرجاست. انقلاب اسلام ، انقلاب نورانی است و برای همه ی جوامع مفید است و از ویژگی های تمدن اسلامی فراگیر بودن آن است .

PICT0093

- از ویژگی های تمدن ایجاد امنیت است . پیامبر مومنان را به امنیت واقعی می رساند. هم از شیطان بیرونی و هم از شیطان درونی . هجرت از مدینه برای ایجاد امنیت بود و برای فضای گسترده تر برای تبلیغ دین . از دیگر ویژگی های تمدن اسلامی ایجاد اتحاد و هم بستگی است . ( پیمان صلح با یهود ). تعاون و همکاری از دیگر ویژگی های تمدن اسلامی است . تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا عالاثم والعدوان . از دیگر ویژگی ها نهادینه کردن اخلاق کریمانه است . ساخت انسانهای مجاهد و اهل ایثار و گذشت است . امثال سلملنها ، ابوذرها و مقدادها کنار پیامبر تربیت شدند.

- امروز روز آغاز هجرت است . امیدواریم هم هجرت درونی داشته باشیم و هم هجرت بیرونی .

خطبه ی دوم :

پس از توصیه به تقوی و درود و صلوات بر معصومین ؛

- لقمان به فرزندش گفت : من ۷۰ هزار حکمت از انبیا آموخته ام . فرزندم ؛ ۴ نمونه را به یاد بسپار و عمل کن با من در بهشت خواهی بود. اول اینکه کشتی را محکم بساز چون دریای عمیقی در پیش داری . در روایت آمده است دنیا بحر عمیق است که افراد کثیری در آن غرق شده اند. برای نجات نیاز به کشتی داریم . کشتی نجات ما حسین ع است . دوم اینکه بارت را سبک کن که گردنه های سختی در پیش داری حقی ، غیبتی ، تهمتی را اگر بر دوش بگیری نمی توانی از گردنه ها عبور کنی . سوم اینکه توشه ات را زیاد بردار . ان خیرالزاد التقوی و چهارم اینکه عملت را خالص کن .

مناسبتهای هفته

PICT0097

- ایام حزن و اندوه صفر که پشت سر گذاشته شد و محبان اهل بیت درخشیدند . وهابیون از ذکر اهل بیت می ترسند . از اینکه ۲۰ میلیون انسان با زحمات سفر دور ضریح امام حسین حلقه بزنند و ۳ میلیون نفر در شهادت امام رضا جمع شوند .

- تبریک میلاد حضرت مسیح ، عبرت آموزی از کشف حجاب رضا خانی در ۱۴ دی ماه سال ۱۳۱۴ ، ابلاغ پیام تاریخی امام راحل به گورباچف ، گرامیداشت ۹ دی و شکر گذاری به خاطر انقلاب فرهنگی که اتفاق افتاده است ، آغاز هجرت رسول خدا در روز اول ربیع و تبریک آن و یادآوری لیله المبیت ، گرامیداشت یاد استاد پرورش ، پرورش یافته ی استان اصفهان و رادمرد کار و تلاش صادقانه .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۲۰:۰۲
حسن خیری

باسمه تعالی

         رویکرد فرآیندی اسلام در تمدن سازی

                                                                            حسن خیری*

منبع: مجموعه مقالات جشنواره شیخ طوسی،تمدن نوین اسلامی ،قم :جامعه المصطفی العالمیه،1391

چکیده:

مطالعه درباره تحقق و چگونگی پایه گذاری تمدن نوین اسلامی رسالتی است که تبیین آن در شرایط امروز جهان که جهان تشنه معارف الهی است و از ناکارآمدی نظامات بشری و غیر ناب به ستوه آمد، و نظام دینی در سه دهه استقرار در ایران کارآیی خود را به منصه ظهور رسانده و بیداری جهانیان آغاز گردیده است، بر هر خرد ورزی لازم و حیاتی است.

اسلام با ویژگی کلیت و دوام، اصول پایدار و انعطاف پذیری متناسب با شرایط، کتاب محکم و انسان ساز و سنت معصومین تنها دینی است که قادر است تمدنی مبتنی بر فطرت و خرد انسانی و تأمین کننده نیاز های انسانی پی ریزی نماید. رویکرد فرآیندی اسلام برای تمدن سازی، حاکی از برنامه ریزی و مهندسی عرصه های مختلف حیات بشری در ابعاد فردی و اجتماعی است.

محورهای اساسی تمدن سازی اسلامی، فرآیند تمدن سازی اسلام با تأکید بر سیره و سنت رسول مکرم خدا (ص) و اصول تمدن سازی از محورهایی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.

کلید واژه ها: تمدن، نظام سازی، فرآیند و اصول و الزامات نظام سازی

*دبیر علمی جشنواره بین المللی شیخ طوسی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی

 

  مقدمه:

تمدن در لغت یعنی به اخلاق اهل شهر آراسته شدن. انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و اُنس و معرفت (دهخدا) تمدن اصطلاحاً عبارت است از «خلاقیت فرهنگی، که خود در نتیجه وجود نظم اجتماعی و حکومت قانون و رفاه نسبی امکان وجود می یابد... در تمدن معمولا چهار عنصر یا رکن اساسی را می توان تشخیص داد :پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی؛ پیدا شدن سازمان سیاسی؛ پیدا شدن سنت های اخلاقی و سلوکی و سر انجام جهد و کوشش در راه علم و بسط هنر. تقریبا متفق علیه همه علمای تاریخ علم و تمدن است که تمدن هنگامی امکان ظهور یافت که هرج و مرج و نا امنی از میان بر خاسته بود. »(حلبی،1372 :18)

این واژه با آنکه اصالتاَ یک واژه عربی است ولی کار برد آن به این معنا، در میان خود عرب زبانان معمول نیست. آن‌ها برای اِفاده این معنا، از واژه «حضاره» بهره می‌گیرند «الحضاره» یعنی: تمدن، فرهنگ شهر نشینی

توین‌بی مورخ انگلیسی معتقد است که تمدن محصول نبوغ اقلیت مبتکر و نوآور است. در واقع به باور او اقلیت‌ها و اشخاص هوشمند و برجسته تمدن‌ها را ایجاد کرده‌اند و بقیه از آن‌ها تبعیت کرده‌اند. از نظر او 1- وجود اقلیتی خلاق در جامعه تو- وجود محیطی نه چندان مساعد و مطلوب و نه چندان نامساعد و سخت (سورکین : 142؛ به نقل از فاضل قانع :36) برای تکون تمدن لازم است.

دین باطن تمدن است و همچون روح در کالبد سازمان اجتماعی جریان دارد (رادمنش، 1357: 179.)نقش دین را در شکل گیری تمدّن، از دو جنبه می‌توان مورد توجه قرار داد:
نخست اینکه هدایت الهی به وسیله استعدادهای فطری انسان‌ها را شکوفا می‌کند و با ایجاد دگرگونی در اندیشه و روح انسان، سنت‌ها و نظام‌های کهنه و دست و پاگیر را از بین می‌برد و نظامی پویا و زنده تشکیل می‌دهد. در پرتو چنین تحوّلی، زندگی اقتصادی انسان بهبود یافته، استعدادهای علمی، فنی، هنری و ادبی او شکوفا می‌شود.
از سوی دیگر، دین، زمینه همبستگی یا به تعبیر ابن خلدون، «عصبیّت» را فراهم می‌کند. به زعم ابن خلدون، بین عصبیّت و دین رابطه ای مستقیم وجود دارد.49(ر. ک. همان، ص 71ـ82.ابن خلدون، ج 1 :242 و 248)

تعالیم اسلامی همواره دو هدف اساسی را پی گیری می‌کند، هدف اول انسان سازی است و هدف دوم تمدن سازی است که آن هم فضای رشد و تعالی انسان کامل را تأمین می‌کند. به تعبیر آیت ا... جوادی آملی «مهم‌ترین هدفی که حکومت اسلامی به همراه دارد... دو چیز است: اول انسان‌ها را به سوی خلیفةا... شدن راهنمایی و مقدمات سیر و سلوک آن را فراهم کردن، دوم کشور اسلامی را مدینه فاضله ساختن.» (اسلام و محیط زیست : ۴۵-۴۶ به نقل از سایت باشگاه)

هدف اول حفظ صبغه الهی و دینی در تمام فرآیندهای ناظر به انسان سازی و تمدن سازی است که خروجی آن انسان‌های الهی و جامعه الهی است

هدف دوم از تبیین الزامات نرم افزاری و فرهنگی، ناظر به پیاده سازی و تحقق عینی تمدن اسلامی است که با نگاهی فرآیندی به نظام تعلیم و تربیت دینی میسر خواهد بود، به این معنا که باید تمام فرآیندهای لازم برای تحقق فرهنگ و تمدن اسلامی تبیین و طراحی و حلقه های لازم برای اجرای طرح تمدن سازی دینی بر اساس محاسبات و مهندسی الهی تکمیل شوند.

در تاریخ تمدن سازی الهی دارای مصادیقی است. از جمله حضرت داود و حضرت سلیمان پیش از اسلام دست به تشکیل نظام الهی زده و پایه گذار تمدن الهی بوده‌اند حضرت داوود (ع) اولین پیامبری بود که به حکومت گسترده دست یافته، موفق به اجرای وسیع احکام الهی شده است و زمینه ساز تمدن الهی شد. به موجب آیه 163 سوره نساء به داوود (ع) کتاب زبور داده شده است. فرمانروایی و سلطنت او محکم بود و از خلیج عقبه تا رود فرات را تحت فرمان و اطاعت خویش در آورد و شهرهای فلسطین را پس از جنگ‌های بسیار گرفت. وی شهرهای ساحلی فرات را فتح کرد و به طور کلی از خلیج عقبه تا مرزهای کشور ایران را تحت حکومت خود در آورد. (رسولی محلاتی، قصص قرآن یا تاریخ انبیاء : 512_ 515.)گام‌های اصلاحی و تمدن ساز داوود را می‌توان به طور خلاصه بدین صورت تشریح نمود :

الف: آهن در دست وی نرم شده بود که می‌توانست آن را بدون گرم کردن در آتش به هر شکلی که می‌خواهد در آورد (صنعت ذوب آهن). خداوند کوه‌ها را (برای صنایع معماری و فلزات) در تسخیر وی در آورد و با وحی خود به او صنعت ذوب فلزات و زره بافی با آهن را آموخت. (انبیاء: 79ـ80) و بدین صورت بر فرهنگ کار و تولید تأکید کرد

ب: او عدالت گستر بود: «پس میان مردم به حق داوری کن و زنهار از هوس پیروی نکن».(ص: 26) و حکمت، نفوذ کلام، علم داوری و قضاوت داشت: ص: 20 و به دفع فساد پرداخت:. «اگر خدا خطر مردم را به وسیله خودشان از یکدیگر دفع نمی‌کرد، زمین را فساد در بر می‌گرفت...(بقره: 251)»

ج:از مشروعیت الهی برخوردار بود : خداوند به داوود ملک بخشیده بود و آن را با اقبال مردم تقویت کرده (بقره: 251، ص: 20) و به تعامل با مردم مبادرت می‌کرد. او حتی در صدد ارتباط با مخالفان خود بود و از آنان خواست که به او بپیوندند، چنان که بسیاری نیز دعوت او را پذیرفتند.

سلیمان نبی نیز نظامی را پا برجا کرد که نمونه آن در جهان اتفاق نیفتاده است. سلیمان ارزش و فضیلت قانون و نظم را به ملت خویش آموخت و آنان را از جنگ باز داشت و به صنعت و صلح و آرامش رساند. (ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 357.)

 سلیمان برای توسعه حکومت خود در صدد ایجاد ملت یکپارچه و حذف قبایل مستقل بود. او تمامی تلاش خود را در راه در هم شکستن هر گونه پیمانی صرف کرد که امکان ایجاد آن در میان قبایل می‌رفت. بنابراین، سلیمان کشور خویش را به دوازده ولایت تقسیم کرد و بر هر ولایتی کارگزار می‌گمارد تا به امور مالیات بپردازد. (محمد بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ج 3، 139 و ص 140.به نقل از منتظر القائم، 1388) او بر همه رعایای خود، مالیات سرانه قرار داده بود. تجارت ریسمان، اسب و ارابه در انحصار دولت بود. (. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 359.)

سلیمان (ع) سیاست‌مداری فرزانه، جنگاوری بزرگ و مدیری توانا بود؛ و به تعامل با همسایگان پرداخت. یکی از وسائلی که برای رسیدن به این هدف استفاده می‌کرد ارتباط خویشاوندی با همسایگان بود (ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج تو، 112 )

مورخان در این باره اتفاق نظر دارند که سلیمان (ع) به ضرورت تشکیل لشکری نیرومند برای دفاع از دولت پی برده بود. منابع تاریخی کاربرد نخستین بار «ارابه‌های جنگی» را در سپاه اسرائیل به سلیمان نسبت می‌دهند. (همان، ص 143) در دولت سلیمان اگر کسی برای خدمت نظامی فرا خوانده نمی‌شد، به اموری مانند ساختن پناهگاه‌ها و مقر ویژه ارابه‌ها گمارده می‌شد، ضمن آنکه در موارد ساختمانی نیز او را به کار می‌گرفتند. بنا بر کشفیات ثابت شده، افراد موظف به خدمات عمومی را برای انجام دادن کارهایی که در حد توان آن‌ها بود، از قبیل کشاورزی و صنعت فرا می‌خواندند. (بیومی، بررسی تاریخی قصص قرآن، ج 3، 145.به نقل از منتظر القائم، 1388) طبق کشفیات به عمل آمده، در کنار کوره‌های ذوب فلزات، اردوگاه‌های کارگران ذوب آهن و ذوب مس وجود داشته است. (همان)

از ویژگی‌های ممتاز روزگار سلیمان فعالیت عظیم تجارتی است. سیطره سلیمان (ع) بر راه‌های تجارتی در سوریه و فلسطین و دیگر راه‌هایی که در زمان فرمانروایی پدرش مقرر بود، به توفیقات او در امور بازرگانی کمک شایان توجهی کرد. وی در بهسازی مراکزی که در راه‌های مهم کاروان‌های تجارتی کشورش قرار داشت، اهتمام ویژه‌ای داشت، چنانکه فلسطین به پلی میان آسیا و افریقا تبدیل شده بود و سلیمان (ع) از یک سو از روابط دوستانه و از دیگر سو از مهارت سیاسی‌اش در این راه بهره می‌گرفت. سلیمان (ع) به دریا نیز توجه ویژه‌ای داشت و از آن برای توسعه حکومت خود بهره می‌برد، اما چون قوم عبرانی او در این زمینه تخصصی نداشتند، بر آن شد تا با توافق پادشاه صور در بندر «عصیون جابر» کشتی بسازد و از مهارت فینیقیان در کشتی‌سازی استفاده کند. عصیون جابر تنها بندر بازرگانی نبود، بلکه مرکز صنعتی نیز به شمار می‌رفت و گزینش آن به عنوان مرکز تجارتی، در واقع گزینشی موفق بود، به گونه‌ای که می‌توانست از بادی که از شمال می‌وزید تا دورترین مرزهای خویش استفاده بهینه کند؛ بادی که در میانه صحرای عربه به نهایت سرعت خویش می‌رسید. این پدیده برای بهره‌برداری از آن باد در شعله‌ور ساختن مکرر آتش مورد نیاز (در ذوب فلزات) بود. در زمان سلیمان (ع) منابع مس و آهن به میزان بسیار استخراج و ذوب شد. تا امروز هیچ کارگاهی برای ذوب مس در هیچ جای دنیای کهن کشف نشده است که بتواند با کارگاه‌های عصیون جابر برابری کند. (ویلیام آلبرایت، آثار فلسطینی، 128) کشفیات باستان‌شناسی نشان می‌دهد که برخی از اصول ساختمان کوره‌های ذوب فلزات امروزی در بنای کوره‌های ذوب آهن و مس داوود و سلیمان (ع) رعایت شده است. (جان الدر، باستان شناسی کتاب مقدس، ترجمه سهیل آذری، ص 74.) (به نقل از منتظر القائم، 1388 )

حضرت محمد (ص)، رسول مکرم خدا (ص)، پایه گذار تمدنی شدند که در مدت اندکی شبه قاره حجاز را در نوردید و آموزه های تمدن ساز متعالی اسلام، فرهنگی و اجتماع جوامع متمدن آن زمان را به تسخیر خود در آورد و طولی نکشید تا به رغم انحرافات اساسی در جامعه دینی، جهان شاهد عصر طلایی اسلامی شد. عصری که پیشرفت‌های علمی آن هر صاحب نظری را به تعجب واداشته و گویا حقایق آن افسانه های تاریخی است. آموزه های فرهنگ و اجتماع آن هم، جوامع اسلامی را از دیگر جوامع متمایز کرد. «از سال 610 م به بعد خاورمیانه به دنبال بعثت محمد ص سیر صعودی خود را برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی آغاز نمود.» (هابسون : 72)

در این مقال بر آن هستیم تا بر اساس فرآیند نظام سازی، اصول و محورهای نظام سازی اسلام واکاوی شده و اقتضائات و الزامات تمدن سازی مورد مداقه قرار گیرد.

فرآیند و مراحل تحول در نظام

در یک نظام پویا، برای حرکت مراحلی را باید پیمود. علمای مدیریت این مراحل را به شرح زیر بیان کرده‌اند. گرچه آنان، مباحث را با رویکرد تحول در بازار ارائه کرده‌اند؛ اما ما آن‌ها را در بحث نظام بازسازی کرده و مورد استفاده قرار می‌دهیم:

1-   ایجاد احساس ضرورت و فوریت.

  • توجه به واقعیت‌ها
  • توجه به بحران‌ها

2-   ایجاد ائتلاف راهنما

  • تربیت نیروی انسانی و گرد هم آوردن گروهی که برای رهبری تحول از اقتدار کافی برخوردار باشند.
  • هدایت گروه به نحوی که همانند یک تیم کار کنند.

3-   توسعه چشم انداز و استراتژی

  • به وجود آوردن چشم اندازی که کوشش‌های تغییر را هدایت کند.
  • توسعه استراتژی‌هایی برای دستیابی به چشم انداز

4-   انتقال چشم انداز تحول به افراد

  • استفاده از وسائل و امکانات و فرصت‌ها برای انتقال دائم چشم انداز و استراتژی‌های جدید به افراد
  • وجود ائتلاف راهنما که نقش یک الگو را برای رفتار مورد انتظار از نیروها داشته باشد

5-   توانمند سازی کارکنان برای انجام اقدامات فراگیر

  • رهایی از موانع
  • تغییر سیستم‌ها یا ساختارهایی که چشم انداز تغییر را از بن تضعیف می‌کنند.
  • تشویق ریسک پذیری و استقبال از اندیشه‌ها، فعالیت‌ها و عملیات غیر سنتی

6-   خلق پیروزی‌های کوتاه مدت

  • برنامه ریزی برای بهبودهای قابل رؤیت در عملکرد یا پیروزی‌ها
  • ایجاد پیروزی‌های کوتاه مدت
  • قدر دانی و اعطای پاداش به افرادی که پیشرفت‌ها را ممکن ساخته‌اند.

7-   جمع بندی پیروزی‌ها و ایجاد تحول بیشتر

  • استفاده از اعتبار بیشتر برای تغییر همه سیستم‌ها، ساختارها و خط مشی‌هایی که با هم و یا با چشم انداز تحول تناسب ندارند.
  • به کار گیری، ارتقاء و توسعه افرادی که می‌توانند چشم انداز تغییر را اجرا کنند.
  • تقویت دوباره فرآیند، طرح‌ها، اهداف و عاملان تغییر جدید

8-   نهادینه ساختن دیدگاه‌های جدید در فرهنگ

  • استقرار عملکرد بهتر از طریق رفتار مشتری مدار و بهره‌ور مدار یا رهبری بهتر و مدیریت اثر بخش تر
  • برقرار کردن ارتباط بین رفتار های تازه و موفقیت سازمانی
  • ایجاد ابزارهایی برای تضمین و توسعه رهبری

در فرآیند تحول، چهار مرحله اول، وضعیت ثبات یافته موجود را از حالت سکون خارج می‌کند. مراحل پنجم تا هفتم فعالیت‌های جدید را معرفی می‌کنند. آخرین مرحله تغییرات را در فرهنگ سازمانی مستقر می‌سازد و به تثبیت آن‌ها کمک می‌کند. (جان پی کاتر:36 -34)

محور های اساسی نظام سازی اسلامی

اینک بر اساس فرآیند مزبور محورهای نظام سازی اسلام را بررسی می‌کنیم.

الف :رویکرد اسلام برای تکون شخصیت دینی فرد و تولید نظام اجتماعی رویکرد فرآیندی است. بر اساس این سازوکار حرکت تکاملی ادیان و سیر نزولی آیات و تفاوت سور مکی و مدنی و نیاز به امامت و رهبری دائم امت اسلامی توجیه می‌پذیرد.

ب :رویکرد اسلام فعال است. اسلام برای فرد و جامعه بشری دارای نسخه متمایز بوده و بدون توجه به آراء و اندیشه های رایج برای حرکت انسان برنامه زندگی ارائه می‌کند. بر همین اساس است که در روزگاری که برای زن جایگاهی قائل نبودند اسلام هم بر ارزش و کرامت ذاتی انسان‌ها بدون توجه به جنس و رنگ و نژاد تأکید کرد و هم شریعت خود را بر اساس این اصل و مصالح نظام اجتماعی در کل منظومه سیستم ارائه شده، ابلاغ نمود.

ج :رویکرد اسلام تلفیق تضاد و وفاق است. تضاد، با توجه به ستیز های درونی و تبلور آن‌ها در محیط به منصه ظهور می‌رسد. تضاد در رویکرد اسلامی مترادف با تضاد در رویکرد مارکسیستی نیست؛ که تضاد را به نابرابری‌های اقتصادی توجیه می‌کنند و نه صرفاً بر اساس نا برابری‌های اجتماعی به عنوان نیاز کارکردی در ساختار نظام اجتماعی تحلیل می‌شود. در رویکرد ساختی کارکردی اصل بر وفاق است و اگر نا برابری و تضادی مشاهده می‌شود دارای ضرورت و کارکرد اجتماعی است. خاستگاه تضاد در اسلام به ذات و درون انسان باز می‌گردد. ودیعه فطرت و استعداد کمال جویی و کمال خواهی و کمال گرایی در مقابل ابعاد زیستی او کانون انسان را محل مبارزه دائم نموده و قدر و منزلت آدمی نیز در نتیجه این کارزار تعیین می‌گردد.

د :اصول مدار و برنامه محور: اسلام برای برنامه اصلاحی خود اصولی را معین نموده که هم مرز مشخص دین داری از غیر دین داری را تبیین می‌کند که پذیرش آن‌ها اساس دین داری است و از آنجا که ارزش انسانی و تمایز او با دیگر موجودات در گزینش اختیاری است. بر باور اعتقادی و قلبی این امور تأکید شده است. این موارد را اصول اعتقادی می‌خوانند. از سوی دیگر اسلام برای حفظ هویت برنامه خود در فرآیند حرکتی که مستلزم بروز تنوعات و تفاوت‌هاست، اصول نظام را تبیین نموده که آن‌ها چون قطب نما، جهت حرکت را مشخص کرده و سره را از ناسره متمایز می‌کنند؛ و به اصطلاح ثابتاتی هستند که متغیر‌ها به آن‌ها ارجاع داده شده و محک می‌خورند. این اصول تحت عنوان قواعد و اصول فقهی و اجتهادی در برنامه شریعت اخلاقی و حقوقی اسلام تعبیه گردیده است.

ه :نظام‌مندی: اسلام دینی فرا نهادی است که برای همه عرصه های حیات بشری دارای برنامه است و نظام‌مندی اسلام در هر یک از عرصه های حیاتی می‌بایست کشف و تدوین گردد.و پویایی و کلیت و دوام و قدرت تحلیل و تفسیر همه وقایع و ارائه برنامه. اسلام دارای اصول ثابت و لایتغیر و قواعدی است که می‌توان از آن‌ها به اجتهاد و اخذ نظر شارع مقدس دست یافت.

و :اسلام توان تولید تمدن و نظامی را دارد که قادر است با در های باز با دیگر نظامات اجتماعی، فرهنگی و تمدن‌ها تعامل نماید و همین ویژگی موجب شد که در مدت اندکی از ظهور اسلام به نقاط دور دست راه یافت و جوامع با آغوش باز پذیرای آن شدند.

ز :مرزبندی تمدنی- استقلال هویتی: اسلام یک سو دارای قدرت بالای تعاملی است و از سوی دیگر با در برداشتن معیارها و موازین مشخص خود را از هضم شدن و اختلال و التقاط هویتی بر حذر می‌دارد.

ح :رویکرد جهانی: اسلام برنامه ای است که در عین حال که از بیان کوچک‌ترین نیازهای فرد انسانی دریغ نکرده دارای برنامه جهانی است و امکان تحقق تمدن‌های اسلامی با ظرفیت‌های مختلف وجود دارد. پویایی و نوشدگی دائمی اسلام از این استعداد عظیم اسلام سرچشمه می‌گیرد. این خصلت‌ها قدرت مدارا با تمدن‌های دیگر را به این تمدن داده و زمینه باز سازی دائم نهادهای اجتماعی را فراهم می‌سازد و امضا و تأسیس هنجارها و ارزش‌ها و آداب و رسوم را توجیه پذیر می‌کند و ابتناء بر اصول ثابت و سنت‌های الهی سیر تمدن و حرکت تکاملی و سقوط و افول تمدنی را معنی دار می‌سازد

ظرفیت‌های تمدنی در ابعاد جهان بینی، انسان شناختی ، ارزش‌ها و هنجارها و شریعت اسلامی و آینده نگری اسلام، ظرفیت شگفت آوری را برای اسلام فراهم نموده است. معنای یابی زندگی و اخلاق محوری و مسئولیت و امانت داری انسان و غایت و همراهی سعادت اخروی و دنیوی با پشتوانه کار و تلاش از آن جمله است. در این مرام کرامت انسانی، برادری انسان‌ها، عدالت مداری و خرد گرایی و پرهیز از خرافه گرایی توان‌های بالقوه آدمی را برای شکوفا شدن آزاد می‌سازد. سرمایه های اجتماعی را مغتنم می شمارد و بر اعتماد می‌افزاید و نظم اجتماعی را مستقر می‌کند و زندگی مسالمت آمیز را با اهل ادیان و مذاهب دیگر فراهم می‌سازد. تعاون وتکافل ایجاد می‌کند و بهره‌وری را با رویکرد امانت داری انسان به حداکثر رسانده و اعتدال و میانه روی برقرار می‌کند

فرآیند استقرار نظام و تمدن اسلامی

با دقت در فرآیند استقرار نظام اجتماعی و تمدن اسلامی از سوی رسول مکرم اسلام و پیشوایان دینی ملاحظه می‌شود که آنان اقدامات خود را، طی روند و فرایندی دقیق و حساب شده مطابق اقتضائات محیطی و انسان شناختی به اجرا در آوردند. رسول مکرم اسلام، دین خود را ادامه مسیر انبیاء سلف خواندند و از این جهت با پشتوانه روحی و روانی کار خود را آغاز کردند. این وضعیت با پیش بینی انبیاء و کتب مقدس در دست اهل ادیان، از آمدن رسول اسلام حتی با نام و توصیف دقیق صفات تقویت و اعتبار دو چنان می‌یابد. سیره و سبک زندگی حضرت که متصف به اصلی‌ترین صفت مورد نیاز برای چنین مسئولیتی نیاز است یعنی صفت «امین» بودن و از نژاد نیکان بودن نیز حائز اهمیت است. پذیرش پیام از سوی نزدیکان، ظرفیت بسیار را برای رهبری نظام جدید ایجاد می‌کند. شرایط سنی نیز مفید واقع می‌شود.

این مرحله تبلیغ مقتضی صبر و بردباری و ممارست و پرهیز از هرگونه تعجیل است. سخن را باید با قاطعیت و اجتناب از شک و دو دلی بیان کرد و چشم انداز کار را نشان داد؛ اما کار را باید مرحله به مرحله پیش برد. سخن آخر و تعهد و مسئولیت پایانی را نباید از اول مطرح کرد. از روش گام به گام باید به خوبی بهره برد و تنها به این مقدار فعلاً اکتفا کرد که «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» مع‌الوصف باید گفت «انا ارسلناک کافه». مدارا و نرم خویی «انا معاشر الانبیاء امرنا بمداراه الناس کما امرنا بالفرائض» و «خلق عظیم» و «ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک» زمینه را برای رهبری فراهم می‌کند. از ظرفیت‌های موجود استفاده بهینه می‌شود و هیچ فرصتی از دست نمی‌رود. با بردگان سخن گفته می‌شود و از طبقات آماده تر نیرو تربیت می‌شود. معیار های جدید برای روابط و مناسبات که برای تحول بکار آید، ارائه می‌شود و عرب و عجم، آقازاده «مثل مصعب» و برده «نظیر بلال» در کنار هم قرار می‌گیرند. تیمی منسجم کم کم شکل می‌گیرد و پیامبر این بار به توسعه فضایی مبادرت می‌کنند عده ای را به حبشه اعزام می‌کنند. هم امنیت آن‌ها تأمین می‌شود و هم ندای جدید جهانی می‌شود؛ و نظام جدید پشتوانه افکار عمومی را با خود همراه می‌کند. عده ای نیز برای تبلیغ و گسترش نظام راهی دیار خود می‌شوند. ولی ارتباطات اجتماعی به طور کامل برقرار است. برای رهبری طوری زمینه فراهم شده که از اقتدار کاریزمایی به خوبی استفاده می‌کند. آیات مکی با محوریت اعتقادات و معاد و اصول دین هم از یک سو ریشه های نظام موجود را هدف قرار داده و نابود می‌کند و اعتبار برای آن باقی نمی‌گذارد و هم اساسی‌ترین بخش هویت سازی فرهنگی را پی ریزی می‌کند. نمادها با ظهور مناسک‌هایی چون نماز و آداب معاشرت، مرز نظام جدید را آشکار می‌کند.

نظام جدید توسعه یافته و به یثرب می‌رسد. نظام اجتماعی کامل در آنجا شکل می‌گیرد. هم مدیریت و رهبری نظام در اختیار نظام ساز است و هم روی فکر و مرام و اعتقادات و آداب و معاشرت کار می‌شود. نیروهای این نظام هم در جنگ با مشرکان شرکت می‌کنند و هم مبارزه با نفس خود را جهاد کبر می‌دانند و از مهم‌ترین شاخص‌های این مبارزه ترجیح امر و دستور رهبری بر خواست برداشت خویش است. پس سطح خرد و کلان، به هم می‌آمیزد و یکپارچگی و انسجام می‌آفریند؛ و رهبری در همان حال که نیروهای انسانی از فرط گرسنگی سنگ به شکم بسته‌اند، و خود رهبر، همچون یک سرباز و کارگر ساده، مجبور است برای حفر خندق برای حفظ کیان نظام کلنگ بزند؛ با هر جرقه ای که از تماس کلنگ با سنگ بر می‌خیزد، فتح ابر قدرتان آن زمان نوید داده می‌شود ... چشم اندازی به این بلندی در آن شرایط جز از سوی پیامبر نمی‌توانست بر زبان کسی جاری شود. نکته اینجا است که از نظر شخصیتی و اعتقادی مؤمنان، جوری کار شده و شخصیت افراد محکم و با ثبات شده که در این قصه تردید نمی‌کند؛ و با امید به آینده بر تلاششان می‌افزایند.

نظام، برای رسیدن به چشم انداز خویش باید فراز و نشیب‌هایی را پشت سر گذارد. هم بدر را تجربه کند و هم احد را؛ اما تجربه بیاموزد و تهدیدها را به فرصت مبدل کند. در این شرایط همراه با کار دفاعی نظام در درون نیز ساخته می‌شود. زیر بناها در سور مکی ارائه شده و با صواب تکرار آیات دائم در حال زایش و توسعه است. اما، شرایط، برای نزول آیات مدنی فراهم می‌شود. آیاتی که نظام مدنی را می‌سازد. اقتصاد، خانواده، سیاست، محیط زیست، شهر سازی و معماری، و... ارائه می‌شود و همزمان کار توسعه جغرافیایی نظام نیز مورد توجه است. سفیران به کشورهای مختلف اعزام می‌شوند. انتظار این نیست که همه به این دعوت پاسخ مثبت دهند ولی باید کار آغاز شود تا روزی زمینه تحقق آن فراهم شود.

این تلاش به این‌ها خلاصه نمی‌شود. باید آینده نظام نیز، تضمین گردد؛ لذا بحث امامت و رهبری دائم مورد توجه پیامبر قرار دارد. در هر فرصتی، رهبر شایسته پس از خود را معرفی می‌کنند «انا و علی ابوا هذه الامه» و «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» این سخن و سخنانی با این مضامین بارها در مواقع حساس تکرار می‌شود. تا اوج آن در غدیر خم، آن هم با شرایط خاص که حاکی از اهمیت موضوع است، اتفاق می‌افتد. کتاب و اهل بیت مورد سفارش قرار می‌گیرند.

از اقدامات اساسی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آ له) ایجاد امنیت و آرامش برای مسلمانان بود. ایشان بدین منظور درصدد برقرار ارتباط با طائف بر آمدند و از سوی دیگر، تعدادی از مسلمانان را به حبشه فرستادند و در نهایت با اهل یثرب توافق کردند و به آنجا مهاجرت کردند. از اولین اقدامات پیامبر پس از استقرار در مدینه عبارت بود از :

1. تدوین نخستین پیمان نامه عمومی در اسلام: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در ماه های اولیه حضور خود در مدینه، عهدنامه ای با یهودیان مدینه منعقد کردند. در این پیمان نامه، پیامبر آیین و ثروت یهودیان را طی شرایطی محترم شمرد. این عهدنامه مبیّن آن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) چگونه به اصول آزادی و نظم و عدالت در زندگی احترام می‌گذاشت و چگونه با این پیمان، یک جبهه متحد در برابر حملات خارج به وجود آورد. (سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1: 377).

2-پیمان برادری میان مهاجر و انصار:هشت ماه پس از هجرت، رسول خدا میان مهاجر و انصار قرار برادری نهاد که در راه حق، یکدیگر را یاری دهند و پس از مرگ، از یکدیگر ارث ببرند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) با این اقدام، مهاجر و انصار را از هر جهت با هم متحد ساخت. کار مساوات و برادری بدان جا کشید که هر مسلمانی برادر مسلمان خود را بر خویشتن مقدّم می‌داشت.

3-تحکیم روحیه تعاون و همکاری بین مسلمانان از اقدامات مهم رسول خدا در جامعه نوبنیاد بود.
. اصل مشورت در امور از عوامل ایجاد روحیه تعاون و همکاری است. در قرآن کریم، مشورت از ویژگی‌های مورد تشویق و تأکید به شمار آمده و در کنار «استجابت خدا» و «نماز» و «انفاق» مطرح شده است: (شوری: 37ـ38)

4-از اولین اقدامات نبی مکرّم (صلی الله علیه و آ له) پس از هجرت به مدینه، اقدام به تأسیس پایگاهی بود که مردم در آن به عبادت پرداخته با هم انس گیرند و در جریان امور قرار گیرند و در آن به تعلیم و تربیت بپردازند و آن تأسیس مسجد بود. تمام مسلمانان حتی شخص پیامبر در ساختن و فراهم کردن وسایل ساختمانی آن شرکت کردند.

5-پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) با نهادینه کردن اصول و موازین اخلاقی در بین مردم و ارائه الگوها و اسوه های عملی جامعه را به درجه ای از تعالی رسید که یک عرب اصیل قریشی، عار نمی‌دانست که با عرب صحراگردی عقد اخوّت ببندد.

6-رسیدن به اهداف اسلام مستلزم تلاش بی وقفه و صبر و بردباری است لذا این واژه با مشتقاتش بیش از 100 بار در قرآن کریم تکرار شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آ له) در اداره امور و هدایت مردم بیشترین بردباری و شکیبایی را داشت؛ و آن حضرت، خود می‌فرمود: «برانگیخته شده‌ام که مرکز بردباری و معدن دانش و مسکن شکیبایی باشم. (مصباح الشریعه، ترجمه حسن مصطفوی، تهران، قلم، 1363، ص 155 به نقل از منتظر القائم، 1388)»

7-پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) توانست در مدت زمانی کوتاه، به وسیله اسلام صلح و صفا را در میان قبایلی که بیش از یک صد سال جنگ و خون ریزی و اختلاف در میان آن‌ها جریان داشت، ایجاد کند و از اعراب مجاهدان فداکاری بسازد که الگوی همیشه جهانیان باشند و در اندک مدتی ابر قدرت‌های آن زمان را از پای درآورند.

 8-پیامبر بر کار و تلاش تأکید کردند و دست کارگر را بوسیدند و کسی را که برای تأمین زندگی خود و خانواده‌اش تلاش می‌کند را مثل مجاهد در راه خدا دانست؛ و کسی که خود را بر دیگران تحمیل کند را ملعون خواند.

این رویه نظام سازی در سیره امامان نیز جاری و ساری است و برای پس از خود نیز راهکار مشخص اجرای ارائه می‌شود و مهم‌تر این که در این نظام کار پایان یافته تلقی نمی‌شود. آنچه باید اتفاق بیفتد هنوز اتفاق نیفتاده. چشم انداز بسیار عالی و متعالی است. باید از بیست و هفت علم، بیست و پنج تای آن در زمان ظهور بقیه الله الاعظم آشکار گردد و مؤمنان باید برای تحقق آن وعده الهی تلاش کنند؛ و تلاش آن‌ها نیز با رهبری کارشناس عادل صورت می‌پذیرد.

در این نظامی که پیامبر عظیم‌الشأن و ائمه اطهار بنا گذاشتند. «شریعت مانعی بود بر سر راه سو استفاده حاکمان یا خلفا از قدرت خود و گذشته از این شریعت قوانین و شروط مشخصی نیز برای عقد قرار داد تنظیم نمود. در نتیجه تعجب آور نیست که چرا بازرگانان مسلمان حامیان قوی شریعت بودند. علاوه بر این بسیاری از نشانه‌ها بیانگر وجود آزادی‌های بیشتر شخصی در اسلام نسبت به اروپای قرون وسطا می‌باشد. وظایف نیز بر پایه مسئولیت‌های قرار دادی مساوات طلبانه تعیین می‌شدند. این امور در بردارند مفاهیمی عقلانی بودند که بر طبق نظر هابسون بیشتر با مفهوم مدرن جامعه قرابت داشتند تا با مفهوم سنتی جماعت. »(هابسون،1389 : 74)

جان هابسون انگلیسی (استاد دانشگاه) در کتاب ریشه های شرقی تمدن غربی پرده از چهره مخفی اروپا محوری بر داشته و با آمار و ارقام و مستندات به بخشی از واقعیت‌های تمدنی اسلام و ناچیز بودن تمدنی غرب و اسلام هراسی اروپا به خاطر نیاز به هویت بخشی به جامعه خود برداشته است که نمونه‌هایی از این اعتراف‌ها ارائه می‌شود : «طرفداران نظریه اروپا محوری چنین پنداشتند که تنها از سال 1500 م با ظهور اروپا به عنوان یک تمدن پیشرفته بود که عصر اکتشافات اروپایی شروع شد و این هم به نوبه خود منجر به فروپاشی دیوارهایی شد که تمدن‌های بزرگ دنیا را دور از هم نگه داشته بود؛ و در نتیجه راه برای عصر بعدی یعنی عصر جهانی شدن غربی هموار شد. عصری که در قرن نوزدهم میلادی شروع شد و پس از سال 1945 م ( 1324 ه. ش به اوج خود رسید. این تصویر رایج اروپا محوری در وهله نخست افسانه است چرا که اقتصاد جهانی‌ای که انزواطلبی تمدنی را از بین برد، عملاً در قرن ششم در طی عصر اکتشافات آفروآسیایی آغاز شد... اروپاییان به اصطلاح پیشتاز تا حد زیادی بر اساس شرایطی که آفریقایی‌ها، ایرانی‌ها و عرب‌های خاورمیانه بر آن‌ها تحمیل نمودند وارد این عرصه جهانی که از پیش وجود داشت شدند) همان : 61»

«شرقی‌ها از سال 500 م به بعداً توانستند یک شبکه ارتباطی و یک اقتصاد جهانی ایجاد کنند که در خلال آن ” منابع و مجموعه دستاورد های ” پیشرفته تر شرقی (همچون افکار و اندیشه‌ها، رسوم و نهادها و فناوری‌های شرقی) در غرب انتشار یافت که در آنجا غربی‌های این دارایی‌های شرقی را به واسطه چیزی که من جهانی شدن شرقی می‌نامم جذب نمودند. ثانیاً امپریالیسم غربی از سال 1492 م (فتح کریستف کلمب) به بعد موجب شد که اروپاییان به هر طریقی از پایه های اقتصاد شرقی جهت فراهم نمودن امکان ظهور غرب به نفع خود بهره برداری نمایند. .خلاصه اینکه غرب به شکلی مستقل بدون کمک گرفتن از شرق به وجود نیامده است. ”(همان)»

 «بالاخره اینکه امتیاز و برتری اسلام بر دیگران به واسطه قدرت گسترده فوق‌العاده آن بود. اسلام توانست فضای افقی را تسخیر کند و و این به سبب توانایی بالای آن در گسترد و نفوذ به بخش‌های بزرگی از کره زمین و همچنین گسترش دادن نظام سرمایه داری بود. مکه نیز به نوبه خود به عنوان یکی از مراکز شبکه تجارت جهانی مطرح بود. حوزه قدرت اسلام از قرن هفتم به بعد به سرعت گسترش یافت. تا جایی که مدیترانه عملاً به دریاچه ای اسلامی و اروپایی غربی به دماغه ای در درون اقتصاد جهانی آفروآسیایی تبدیل شد. اسلام از طریق اسپانیای اسلامی (اندلس) تأثیر زیادی در توسعه و پیشرفت (جهان) به ویژه اروپا داشت.» (همان : 75)

«اسلام از طریق سنت‌های پایدار و قدیمی شهری رشد و نمو نمود. ماکسیم رودینسون نیز با طرح این ادعای کلی به تقویت این دیدگاه می‌پردازد : فشردگی و تراکم روابط تجاری در جهان اسلام موجب شکل گیری نوعی بازار جهانی با ابعاد و گستره ای بی سابقه شد. این گسترش و توسعه مبادلات امکان تخصص گرایی منطقه ای در صنعت و کشاورزی را نیز فراهم نمود. (همان : 76)»

 «جهانی شدن چیزی منحصر به قرن بیستم و یا پیامدی قابل توجه تنها برای این قرن نیست. ظهور جهانی شدن شرقی بیش از هر جای دیگری مدیون خاورمیانه اسلامی / شمال آفریقا است. مسلمانان (و سیاهان) شمال آفریقا و همچنین مسلمانان خاورمیانه با اقدامی هماهنگ در جهت ساخت یک اقتصاد جهانی با نفوذ و مهم آن هم در مقیاسی وسیع به پیشگامان واقعی نظام سرمایه داری در جهان تبدیل شدند.» (همان : 69)

«پس از سال 500 م ایرانی‌ها، عرب‌ها، آفریقایی‌ها، چاوه ایها، یهودی‌ها، هندی‌ها و چینی‌ها یک اقتصاد جهانی به وجود آوردند و تقریباً تا سال 1800 م ( 1179 ه. ش) آن را در دست خود نگه داشتند و در طی این دوره تمدن‌های بزرگ جهان پیوسته با هم در ارتباط بوده‌اند. همان : 64»

«هر چند که قدمت ظهور مجموعه ای از ارتباطات جهانی به هزاره اول پیش از میلاد (یا حتی پیش‌تر) باز می‌گردد، اما از حدود سال 500 م بود که تقریباً همه شکاف‌های مانع ارتباط بین مناطق مختلف پر شد. احیای مجدد نقش شتر به عنوان وسیله حمل و نقل بین ساله‌ای 300 تا 500 م در این باره از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. »(همان : 68)...می‌توان این دوران را با دوران راه یابی دریانوردان اروپایی به اقیانوس‌ها پس از سال 1500 م مقایسه نمود (همان : 69)

«بر طبق نظر پل بایروچ در آمد جهان سوم (شرق) در سال 1750 م ( 1129 ه ش) 220%، در سال 1830 م ( 1209 ه ش) 124% و در سال 1860 م ( 1239 ه ش) 35% بالاتر از غرب بود. توجه داشته باشید منظور از غرب در آمد اروپا، قاره آمریکا، روسیه و ژاپن است. در حالی که منظور از در آمد شرق در آمد آفرو آسیاست. سطح در آمد غرب تنها در همین اواخر یعنی از سال 1870 م ( 1249 ه ش) بود که از سطح در آمد شرق فراتر رفت. (همان :137)»

«اگر نظر بایروچ درست است پس قاعدتاً باید علت اصلی عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی جهان سوم (کنونی) را در بهره کشی‌های استعماری جستجو نمود و چندان ربطی به امتیازاتی که احتمالاً موجب برتری اروپا شده‌اند یعنی پیشتازی علمی قرن‌ها انباشت آرام (سرمایه) و تفوق مالی و سازمانی ندارد.» (همان : 137)

«خلاصه اینکه بر حسب در آمد ملی می‌توان به خوبی نشان داد که حتی تا همین اواخر به سال 1750 م هم غرب تقریباً با شرق برابر بود. (همان : 138)»

«بین سال‌های 1700 تا 1850 م ذهن خیال پرداز اروپایی جهان را به دو اردو گاه کاملاً متضاد تقسیم بندی نمود و یا به عبارت بهتر وادار به تقسیم بندی نمود : غرب و شرق (یا غرب یا سایرین) ...به عبارت بهتر غرب به گونه ای به تصویر کشیده شد که گویی ذاتاً از نعمت فضائل و ارزش‌های منحصر به فرد برخوردار است آن عقلانی، سخت کوش، مولد، فداکار و صرفه جو، لیبرال دموکرات، درست کار، پدر وار و با تجربه، پیشرفته، خلاق، فعال، مستقل، مترقی و پویا ست. اما شرق درست در مقابل غرب قرار داشت : غیر عقلانی و خود رأی، تنبل، غیر مولد، سهل انگار و غیر عادی و در عین حال افسون گر و بی قید بند، مستبد، فاسد کودک وار و بی تجربه، عقب افتاد ف مقلد، منفعل؛ وابسته، راکت و ایستا (همان : 27- 28) (آپارتاید نژادی)»

«در طی سال‌های اولیه قرون وسطا اروپایی‌ها اقدام به ارائه یک تعریف سلبی از خودشان در برابر مسلمانان نمودند. این اقدام جهت شکل گیری جهان مسیحیت اقدامی ضروری بود که این هم به نوبه خود امکان تثبیت نظام سیاسی و اقتصادی فئودالی را که در طی سال‌های پایانی هزاره اول میلادی به منصه ظهور رسیده بود، فراهم نمود. در ضمن همین هویت بود که به شعله‌ور شدن جنگ‌های صلیبی منجر شد. (همان :53)»

«سپس در طی قرن هجدهم میلادی بازسازی هویت اروپایی منجر به خلق چیزی شد که من با عنوان نژاد پرستی پنهان از آن یاد می‌کنم چیزی که در ادامه موجب اعتقاد به اصل اخلاقی رسالت متمدن سازی امپریالیستی شد.»(همان : 53)

«با کشف این تصویر بزرگ‌تر که نظریه اروپا محوری آن را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد ارائه تصویری ناب از تمدن غربی به عنوان تمدنی مستقل، خلاق و از نظر اخلاقی پیشرفته – بیشتر همچون تصویری دوری ین گری اثر اسکار وایلد به نظر می‌رسد که چهره واقعی‌اش از تماشاگران مخفی نگه داشته شده است. »(همان : 54)

اصول نظام و تمدن سازی اسلامی

آیه الله جوادی ملی در مقدمه کتاب مفاتیح الحیات پانزده اصل را اصول مباحث آن کتاب دانسته‌اند که آن اصول به واقع اصول نظام و تمدن سازی اسلامی است؛ و آن‌ها عبارتند از:

1-   تمدن جامعه انسانی در آیینه تدین او ظهور می‌کند. چنین مسافری هماره با حق همراه بوده و از منظر حق، جهان جماد و نبات و حیوان و انسان و فرشته را می نگردد و در قلمرو هر یک حکم مناسب دارد.

2-    حق مداری گاهی در مرآت فلسفه و کلام ظهور می‌کند و زمانی در آیینه سیاست، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و مانند آن

3-    حق محوری در تدبیر نظام اجتماعی با سه عنصر مهم جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی سامان می‌پذیرد. به طوری که هر لاحق مرهون سابق و هر سابق پایه لاحق خواهد بود. تدبیر و مدیریت هر ساحتی فرع معرفت هستی شناسانه آن عرصه است که فن عریق جهان دانی کفیل آن است؛ یعنی مواد نظام بخش مدیریت برگرفته از مبانی کشور داری است و آن مبانی از منابع جهان دانی که ریشه اصلی آن معرفت وحیانی و شاخه های کاشف آن عقل برهانی و نقل معتبر است استنباط می‌شود وگرنه هوا مداری جای حق مداری را غصب و هوس محوری جای عقل و عدل محوری را اشغال خواهد کرد.

به عنوان نمونه مواد حقوقی سیاست – اجتماع – اقتصاد، فرهنگ و مدیریت را مبانی عدل، استقلال، آزادی، امنیت، امانت، محیط زیست، حسن هم‌جوار، زندگی مسالمت آمیز، احترام متقابل و مانند آن تشکیل می‌دهد و مهم‌ترین مبنا در میان مبانی یاد شده همانا عدل است و مفهوم عدل یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن  

4-    تمدن ناب وقتی در آیینه تدین ظهور می‌کند که عناصر محوری آن حق مداری باشد؛ و آن عناصر سه‌گانه عبارتند از قانون، هیئت حاکم (مجریان و داوران). مردم

الف) قانون حق مدار از آفت افراط و تفریط مصون است و چنین چیزی همان هسته مرکزی عدل است.

ب) هیئت حاکم مؤمنان به قانون در دو بخش عقیده و عمل (اعم از عمل نفسانی و بدنی) یعنی دو عنصر اصیل ایمان و اَیمان اند. به آنچه خداوند به وسیله قرآن و عترت فرمود ایمان دارند و به آن متخلق اند و برابر آن عمل می‌کنند و به آنچه به جامعه تعهد سپرده‌اند پای بنداند لذا با کافر می‌توان زندگی مسالمت آمیز داشت؛ ولی با مستکبر هرگز.

5-    تمدنی که در آیینه ظهور دارد مشروعیت خود را همانند تدین شریعت محور ارزیابی می‌کند. شریعت الهی در مدار ثبوت و اثبات می‌گردد. از ثبوت شریعت به قانون گذاری یاد می‌شود و از اثبات آن به قانون شناسی. قانون گذار کسی است که بدون شریک و ظهیر، اشیاء و اشخاص را آفرید و این ذات پاک جز خدا نیست. «ان الحکم الا لله» (یوسف :40).و قانون شناس مستقیم که از آن آگاهی معصومانه دارد انسان کامل معصوم به نام حضرت ختمی نبوت (ص) است. بعد از مرحله نخست مرحله وحی یابی درباره قانون شناسی است که منحصراً به انسان کامل معصوم (ع) ارائه می‌شود مرحله سوم قانون شناسی به وسیله برهان عقلی یا دلیل معتبر نقلی است ... یک متفکر از راه تأمل و تدبر در منابع معرفتی به مبانی می‌رسد و از مبانی به مواد فقهی و حقوقی راه می‌یابد.

6-   مشروعیت یک قانون گاهی بر اساس تشریع صاحب شریعت است و زمانی بر پایه تأیید و امضای اوست. مشروعیت تأسیسی از ابتکارت قانون گذار است و غیر از دلیل نقلی معتبر، کاشف دیگری ندارد هیچ کشفی از ناحیه عقلی نسبت به آن وجود ندارد. مشروعیت تأییدی و امضایی از ابتکارات قانون‌گذار است و برهان عقلی اکتشاف و شناسایی آن را بر عهده دارد و گاهی دلیل نقلی خاص در امضای آن وجود دارد و زمانی با سکوت آورندگان قانون الهی. همراه است. مشروعیت این بخش از قوانین دینی به تأسیس عقل نخواهد بود و هرگز قانون دینی بشری نمی‌شود، چون عقل انسان فقط سراج است و هرگز چراغ کار صراط را نمی‌کند؛ بلکه راه را قبلاً راه آفرین مهندسی می‌کند، آنگاه آن را به وسیله چراغ عقل یا نقل و گاهی به سبب هر دو برای جامعه بشری روشن می‌کند و در مواردی که امور جامعه بر مبنای عادت‌های قومی و سنت‌های فرسوده قبیله ای سامان می‌پذیرد و صبغه عقلانیت ندارد به وسیله دلیل خاص یا عام ردع شده و مردود می‌گردد. قسمت مهم مشروعیت تأسیسی و ابداعی را می‌توان در دستورهای عبادی مشاهده کرد و بخش مهم مشروعیت تأییدی و امضایی را می‌شود در احکام عقود تجاری یافت.

7-   فرق اساسی بنای عقلا و حکم عقل سبب تمایز تأیید و امضاء از یکدیگر خواهد بود. برهان عقلی اصلاً نیازی به دلیل نقلی ندارد و اگر چنین دلیلی یافت شد به عنوان تأیید برهان عقلی می‌شود؛ لیکن بنای عقلا حتماً نیازمند به دلیل معتبر نقلی جهت امضاء است. , چرا که برهان عقلی از سنخ علم است نه فعل و علم برهانی حجت خود را همراه دارد ولی بنای عقلا از سنخ فعل است نه علم و فعل غیر معصوم هرگز حجت الهی نخواهد بود؛ لذا نیازمند به امضاء و متمم است.

8-   اسلام که جهان شمولی خود را با دو اصل کلیت و دوام اعلام داشت؛ کیفیت تعامل صحیح بشر با یکدیگر و نیز با زمان و زمین و سپهر را بخوابی بیان کرد و نحوه تبیین آن به این است که اصول جامعه و مبانی کلی را به وسیله عقل و نقل بیان کرد و قدرت تحلیل، تعلیل، توجیه و استنباط مسائل خاص و فروع جزئی را در نهان انسان نهادینه کرد و برای شکوفایی ذخائر فطری و دفائن عقلی او پیامبران خود را با نوآوری‌هایی که در دسترس بشر نبوده و نیست اعزام فرمود؛ آنگاه حوزه حیاتی وی را در سه بخش محلی، محلی، منطقه ای و بین‌المللی تشریح کرد؛ و سپس وی را با دل مایه فطری و جان مایه عقلی از یک سو و سرمایه نقلی از سوی دیگر مأمور به معمور کردن عصر و مصر خود کرد و چنین دستور داد : «هو انشأکم من الارض و استعمرکم فیها فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب» (هود :61)

9-   راز جاودانگی اسلام در داشتن منابع غنی اولاً و تشویق به استنباط مبانی قویم از آن منابع سرشار ثانیاً و ترغیب به استخراج مواد فقهی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، درمانی و... ثالثاً نهفته است؛ و دو طرز اجتهاد را به جامعه تعلیم داد که هر دو مکمل بند. اجتهاد نخست همان اجتهاد علمی رایج حوزه های علمیه است و اجتهاد دوم که صبغه موضوع پروری آن واضح و جریان اجرائی بودن نه تقنینی آن روشن است همان است که در میان اقوام و ملل با گرایش‌ها و منش‌های متفاوت رواج دارد و اسلام قسم زیبا و خیر و عدل و احسان آن را امضاء و ترغیب فرمود و بر بنا گذاری سنت‌های حسنه تشویق کرده و فرمود : هر بنده خدا که راه و رسم هدایت گری را بنیان نهد، پاداش عامل به آن را دارد؛ بی آنکه از اجر دیگران کاسته شود و هر که راه و رسم گمراه کننده ای را پایه گذاشت، در کیفر و پیامد عمل با آن شریک است؛ بی آنکه از کیفر دیگران کاسته شود. «(ثواب الاعمال :132)»

10-                    ره توشه رسیدن به تمدن ناب در آیینه تدین، برهان عقلی، دلیل معتبر نقلی و عرفان شهودی است. البته پشتوانه دلیل نقلی، همان عقلی است که منقول از انسان کامل معصوم را حجت می‌داند و پشتیبان قضایای نظری عقلی قضایای بدیهی عقلی‌اند که در پرتو بیّن بودن آن‌ها قضایای نظری مبیّن می‌شوند

11-                    قواعد امتناع جمع دو نقیض و امتناع ارتفاع دو نقیض، امتناع دور و تسلسل، امتناع اجتماع دو ضد، استحاله جمع دو مثل و مانند آن وجه مشترک حکمت نظری «بیان بودها و نبودها» و حکمت عملی «بیان بایدها و نبایدها» است و ضرورت حسن عدل و قبح ظلم در حد سبب تام و حسن صدق و قبح کذب در حد اقتضاء که با دگرگونی علل و عواملی به نصاب علت تام می‌رسد حسن یکی و قبح دیگری به نحو ضروری روشن می‌گردد؛ مختص حکمت عملی است. پس بدون اطلاع از مبانی حسن و قبح عقلی، قدرت جهان داری و جهان آرایی ممکن نخواهد بود

12-                     مدیریت خارجی و تأثیر در اشیای عینی دو قسم است الف از راه علم به مبادی، ابزار، شرایط، موانع و مانند آن؛ ب از راه اراده شکست ناپذیر. این راه برتر از صلوح فکری و نقل و انتقال عادی است و گاهی مخصوص صنف خاص است مانند معجزه. معجزه مقدور هیچ بشر عادی نیست و نخواهد بود

13-                    جهان لبریز از حیات است؛ و هیچ موجودی مرده و بی روح نیست همه در حال تسبیح خداوند اند. آدمی در این تمدن به همه احترام می‌گذارد و هرگز زشتی و زیبایی اشخاص و اشیاء را بر مدار حسن و قبح انسان نمی‌سنجد در این حیات، چیزی به نام مرگ یافت نمی‌شود آخرت حیات است «ان الدار الاخره لهی الحیوان» (عنکبوت :64)

14-                    استقلال اقتصادی همانند استقلال فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از عناصر محوری تمدنی است که هویت خود را در تدین الهی می‌داند و رسیدن به چنین هدف والایی در شناخت سرمایه های اصلی یک ملت و مملکت از یک سو و تبدیل آن به سرمایه دیگر از سوی دیگر و پرهیز از هزینه کردن سرمایه برای لوازم روزانه کشور از سوی سوم و تولید صورت های متنوع از مواد اولی خلقت و بی نیازی اقتصادی از اقوام و ملل دیگر با قناعت در مصرف از سوی چهارم است؛ لیکن ارتباط متقابل و پیوند متماثل اقتصادی محذوری نخواهد داشت.

15-                    آدمی در این تمدن همه حاجت‌های فردی و جمعی جامعه را با مدیریت صحیح با بهره‌وری درست به پیش می‌برد و در هیچ کاری صحابت حق را فراموش نمی‌کند؛ به طور یکه هم بستن شتر را قرین توکل می‌داند و هم گشودن آن را بعد از بستن (جوادی آملی 1391 :60—39)

الزامات تمدن سازی

تعالیم اسلامی همواره دو هدف اساسی را پی گیری می‌کند، هدف اول انسان سازی است و هدف دوم تمدن سازی است که آن هم فضای رشد و تعالی انسان کامل را تأمین می‌کند. به تعبیر آیت ا... جوادی آملی «مهم‌ترین هدفی که حکومت اسلامی به همراه دارد... دو چیز است: اول انسان‌ها را به سوی خلیفةا... شدن راهنمایی و مقدمات سیر و سلوک آن را فراهم کردن، دوم کشور اسلامی را مدینه فاضله ساختن.» (اسلام و محیط زیست ص ۴۵-۴۶)

هدف اول حفظ صبغه الهی و دینی در تمام فرآیندهای ناظر به انسان سازی و تمدن سازی است که خروجی آن انسان‌های الهی و جامعه الهی است

هدف دوم از تبیین الزامات نرم افزاری و فرهنگی، ناظر به پیاده سازی و تحقق عینی تمدن اسلامی است که با نگاهی فرآیندی به نظام تعلیم و تربیت دینی میسر خواهد بود، به این معنا که باید تمام فرآیندهای لازم برای تحقق فرهنگ و تمدن اسلامی تبیین و طراحی و حلقه های لازم برای اجرای طرح تمدن سازی دینی بر اساس محاسبات و مهندسی الهی تکمیل شوند. در این باره می‌توان به نکات زیر توجه نمود :

1-مواد اولیه تمدن سازی دینی مفاهیم، علوم و معارف قرآنی‌اند، و قرآن کریم نیاز به مفسر دارد و معصومین (ع) مفسران قرآنند؛ لذا باید در وهله نخست به ثقلین تمسک جست. قرآن مجید کلید کشف گنجینه های علوم را در اختیار بشریت قرار داده است. به تعبیر رسول مکرم اسلام صلی ا... علیه و آله و سلم: «هر که طالب علم پیشینیان و آیندگان از اول تا آخر دنیاست در قرآن کندو کاو کند.» (میزان الحکمه، حدیث ۱۶۶۰۷، جلد نهم)

2-تلاش مجدانه با اعتقاد راسخ :این ویژگی موجب شد تا در صدر اسلام تمدنی پایه گذاری نمایند که پایه و اساس تمدن‌های بعدی گردد

3ـ رعایت ارزش‌های اخلاقی در بعد علمی: در این خصوص مسلمانان بر این باورند که:

الف ) نسلی مدیون نسل قبلی است، بدون این که بعضی لغزش‌ها و اشتباهات پیشینیان چیزی از ارزش آن بکاهد.
ب )برای تجدیدنظر در گفته های پیشینیان هیچ مانعی وجود ندارد، به شرط این که در ردّ و ایراد زیاده‌روی و اشکال تراشی نشود.
ج )به عقیده دانشمندان اسلامی، هیچ دانشمندی به هر مرتبه ای که از دانش رسیده باشد، از لغزش و خطا مبرّا نیست.

این نگرش مسلمانان نسبت به نقد و انتقاد، باعث شده است که بنا به شهادت تمامی موّرخان، مسلمانان پس از فتح سرزمین‌های جدید، کشتار و خونریزی به راه نینداختند و وحشت و خشونت ایجاد نکردند، بلکه با آزاد گذاشتن مردم در اعتقادات خود، بهترین زمینه را برای گشایش باب علم فراهم نمودند. نقطه اوج این کمال را در مسلمانانی می‌یابیم که وارد اندلس شدند. آنان پس از ورود به اندلس، تمام همّ خود را صرف علم و دانش و آبادانی آن سرزمین نمودند.
4- بومی سازی علمی و فرهنگی: گرچه مسلمانان دانش را گمشده خود می‌دانند که می‌بایست در دست هر کسی هست ان را فرا بگیرند، ولی به تلید و اقتباس اکتفا نمی‌کنند و آن را با محک اصول هستی شناختی، انسان شناختی و معرفتی و روشی خود بر انداز کرده و بازسازی کرده و رنگ بومی بدان می‌دادند و بر آن می‌افزودند مساجد و بناهای به جامانده از عصر طلایی تمدنی اسلام حاکی از آن است که با فرهنگ اسلامی امتزاج کامل دارد و بعد فرهنگی آن را به هیچ‌وجه نمی‌توان از بعد فنّی جدا کرد.

همچنان که در مرحله اولیه تمدن سازی اسلامی مسلمانان در عرصه بهره گیری از دانش‌های بشری سه مرحله اقتباس و ترجمه، نظام سازی و بومی سازی را پشت سر گذاشتند و در نهایت به نظریه پردازی در دانش‌های مختلف آن زمان دست یافتند در این مرحله نیز می‌بایست با دقت تمام این مراحل را به خوبی پشت سر گذاشت. به عنوان نمونه در مرحله نظام سازی مشاهده می‌شود که فلاسفه از عناصر پراکنده فلسفی به تولید نظامات فلسفی دست یازیدند و مراحل رشد و نمو فلسفه از مشاء و اشراق عبور کرد و به حکمت متعالیه با تجمیع عقل، و شهود و عرفان رسید؛ و در علوم پایه دانشمندان مسلمان به سازندگی و زایایی دست یافتند طرح معادلات درجه 3 و معادلات درجه 4 در قرن چهارم هجری و کشف مثلثات کروی توسط ابونصر فارابی نمونه‌هایی در این زمینه است

5-لازم است با تدوین الگوی توسعه اسلامی نقشه راهبردی و کلان تربیت انسان متعالی و ایجاد تمدن اسلامی طراحی شود و مبتنی بر آن، برنامه بخش‌های مختلف زندگی تدوین و مرحله به مرحله اجرایی گردد. با وجود یک نقشه کلی تکلیف تمام بخش‌های زیرمجموعه نیز به راحتی تعیین خواهد شد.

نتیجه گیری

ظرفیت‌های تمدن سازی اسلام هم در محتوا و هم در روش بی بدیل است. امروزه جهان آماده بهره گیری از الگوی تمدنی اسلام است و در پیچ تاریخی خود قرار گرفته است. محققان چهار عنصر رویکرد نظاممند، پویا و باز، دارای ظرفیت تعامل فرهنگی و تولید کننده همبستگی اجتماعی را از ویژگی‌هایی تمدن‌هایی می‌دانند که دارای ظرفیت بالای ماندگاری‌اند. اسلام که دارای دو ویژگی کلیت و داوم است و هر روز بیش از گذشته استعدادهای نهفته در آن به فعلیت می‌رسد؛ علاوه بر این چهار عنصر از عناصر بی بدیل دیگر نیز برخوردار است از جمله ابتناء بر فطرت، توسعه بخش ابعاد فردی و اجتماعی، تعریف دقیق از تضاد و وفاق اجتماعی، معنی بخش به هستی انسانی و تعریف شفاف از جهان، انسان، معرفت، دنیا و آخرت، قدرت و معنویت و...

قرآن و سنت معصومین به عنوان دو منبع ناب به همراه خرد ورزی و معنویت گرایی، اسلام را سازوکار شناخت حق و باطل، سنت حسنه و سنت سیئه بخشیده و تکامل اجتماعی را بر پایه تعالی فطری فردی تعریف و قوام اجتماعی را بر تعاون و اجتماع گرایی بر محور شریعت بخشیده است.

منابع و مآخذ

 

قرآن کریم

آیتی، محمّدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، چ چهارم، تهران، دانشگاه تهران، 1366

ابن خلدون، عبدالرحمن، 1385، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران :علمی و فرهنگی

 امینی، محمد رضا، نقش قرآن در تمدن اسلامی،بنیاد علمی فرهنگی بلال

توین بی، آرلوند، 1376، بررسی تاریخ تمدن، ترجمه محمد حسین آریا، تهران :امیر کبیر

حلبی،علی اصغر، تاریخ تمدن در اسلام ،تهران:اساطیر،1372

دورانت، ویل، تارخ تمدن، مشرق زمین گهواره تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران شرکت بنی   حاج، محمد حسین اقبال، بی تا، ج

دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران،1377,چاپ دوم از دوره جدید، ج، 5

رادمنش، عزت اللّه، کلیات عقاید ابن خلدون درباره فلسفه، تاریخ و تمدّن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1357.

سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 1

سوروکین، الکساندر پیتریم، 1377، نظریه های جامعه شناسی و فلسفه های نوین تاریخ، ترجمه اسدالله نوروزی، رشت : حق شناس

فاضل قانع،حمید،ظرفیت های تمدنی اسلام ،قم: پژوهشگاه بین المللی جامعه المصطفی(ص) العالمیه (چاپ نشده)

کاتر، جان پی، رهبری تحول، ترجمه مهدی ایران نژاد پاریزی، چاپ سوم، کرج: مژسسه تحقیقات و آموزش مدیریت،1386

کاشفی، محمد رضا، 1387، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم : جامعه المصطفی العالمیه

لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، سید هاشم حسینی، تهران، اسلامیه ، ج سوم، 1358

منتظر القائم، اصغر، 1384، تاریخ اسلام تا سال 40 هجری، اصفهان :دانشگاه اصفهان

منتظر القائم،اصغر  ، زهرا سلیمانی، توسعه وتمدن‌سازی در حکومت‌های دینی-، سال ششم، شماره چهارم، زمستان 1388، 65 84.

هابسون، جان ام، ریشه های شرقی تمدن غربی، ترجمه عبدالله فرهی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1389

هانتینگتون، ساموئل، نظریه برخورد تمدن‌ها، ترجمه مجتبی امیری، تهران: 1374 ش، ص 47

یعقوبی، عبدالرسول “تعامل تمدن اسلام و غرب
http://www.bashgah.net/fa/content/print_version/32273 (Thu Sep 20 19:31:37 2012)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۲ ، ۱۰:۴۶
حسن خیری
کد خبر :191331 زمان مخابره : ۱۳۹۲/۹/۱۳  - ۱۰ : ۳۰


روحانیت و اقتضائات جامعه معاصر وارد بازار کتاب شد خبرگزاری رسا ـ با تلاش انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی کتاب روحانیت و اقتضائات جامعه معاصر، تألیف محمدکاظم کریمی به چاپ رسید.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب روحانیت و اقتضائات جامعه معاصر از مقدمه و پنج نشست با عنوان‌های: «شیوه‌های برقراری ارتباط مؤثر با تأکید بر زمینه‌های تعاملی حوزه‌های علمیه و جهان غرب، معنویت‌های کاذب و رسالت روحانیت، تنوع فرهنگی (قومی ـ مذهبی) جامعه ایران، تبلیغ دینی؛ چالش‌ها و راهکارها و سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی» گردآوری شده است.

 

در مقدمه این کتاب آمده است: «اتصال معارف و آموزه‌های دین مبین اسلام به منابع ناب معرفتی وحی الهی و سنت اهل‌بیت علیهم‌السلام، مبین حقانیت آنها و اطمینان خاطر پیروان برای دفاع و عمل در چارچوب آنهاست. تبیین صحیح معارف و آموزه‌های اسلامی و فهم‌پذیر ساختن آنها متناسب با نیاز اقشار مختلف جامعه از وظایف اصلی عالمان دین است که با لحاظ دو شرط اساسی (آگاهی از نیاز مخاطب) و (شناخت محیط پیرامون) امکان تحقق می‌یابد و روحانیت شیعه به عنوان اصلی‌ترین مرزبانان و منادیان اسلام ناب، برای ابلاغ مؤثر پیام دین به مخاطبان خود در سراسر جهان، باید در بستر فهم نیازها و شناخت اقتضائات جامعه مخاطب، به این مهم مبادرت ورزند.»

 

اولین نشست، به شیوه‌های برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان، با تأکید بر تعاملات روحانیت شیعه اختصاص یافته است که در آن، استراتژی‌های اثرگذار و مدل‌های اقناع مخاطب در عرصه تبلیغ دینی بر اساس آموزه‌های غنی اسلام و منطبق با نیازسنجی جامعه فراهم شده و استفاده از ظرفیت مدل‌های مزبور و بهره‌گیری از این استراتژی‌ها را مورد عنایت قرار داده است.

 

نشست دوم، به تحلیل و بررسی معنویت‌ها و عرفان‌های کاذب در جوامع امروزی پرداخته است. بدیهی است، فطرت و نیازهای روحی انسان، اقتضائات ویژه‌ای را برای گرایش به معنویت واقعی ایجاد می‌کند تا انسان تشنه معارف و حقایق، کام عطشناک خود را به جرعه‌های نوشین آن، تر کند؛ اما این تکاپوی به حق انسانی در دوران مدرن بر اساس تنگ‌نظری‌ها و برداشت‌های ناروا به کج‌راهه‌هایی رهنمون شده است که کام فطرت انسانی را خشک و تشنه‌تر کرده، در دام عرفان‌ها و معنویت‌های وارداتی و بی‌مبنا گرفتار ساخته است.

 

در سومین نشست، تنوع فرهنگی (قومی ـ مذهبی) جامعه ایران، مورد توجه و بررسی است. در جامعه ایران که دارای تنوع فرهنگی بسیاری است، ناسیونالیزم قومی، به جهت ماهیت سکولاری و ضد دینی‌اش، رقیبی خطرساز برای اندیشه اسلامی قلمداد می‌شود که به شدت جامعه ما را با آسیب‌های جدی روبرو می‌سازد. جامعه ایران در عین تنوع، فرصت‌های زیادی را در دست دارد که با استراتژی‌های بخردانه مهم و دقیق، می‌توان روابط ساکنان این جامعه را بر اساس تنوعات موجود تنظیم و سامان‌دهی کرد.‌

 

در نشست چهارم، با عنوان (تبلیغ دینی؛ چالش‌ها و راهکارها) که توسط دکتر حسن خیری و دکتر حسام الدین آشنا ایراد گردیده مباحث مهمی مانند هویت و فضا در مخاطب‌شناسی و نیز اصول مهم تبلیغ دینی از منظرهای مختلف علمی پرداخته است و آسیب‌هایی که کارکرد اجتماعی روحانیت را در امر تبلیغ دچار آسیب می‌کند، مورد بحث قرار گرفته و در نهایت به عرضه راهکارهای مناسب، با توجه به فرصت‌هایی که برای تبلیغات دینی وجود دارد، پرداخته شده است.

 

در پنجمین نشست که آخرین نشست است به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نگاه موشکافانه افکنده و از دو منظر متفاوت جامعه‌شناختی و روان‌شناختی به تعریف مفاهیم، الگوهای رفتاری، عوامل و مؤلفه‌های مهم سبک زندگی پرداخته است. بررسی نظریه‌های اساسی در این‌باره با توجه به بسترهای مناسب و منحصر به فردی که دین برای سبک زندگی ایجاد می‌کند، از مهمترین محورهای مورد بحث در این نشست می‌باشد که به دلیل اهمیت این موضوع برای طلاب حوزه‌های علمیه و نقش آن در ارتقای آگاهی‌های آنها با توجه به سبک‌های زندگی مدرن، مناسب بود در این مجموعه گنجانده شود.

 

شایان ذکر است، کتاب روحانیت و اقتضائات جامعه معاصر، تألیف محمدکاظم کریمی با تلاش انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در 260 صفحه و با شمارگان 1400 نسخه و به قیمت 11000 تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است./992/پ202/ق

/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۲
حسن خیری

 

همایش آشنایی بابیماری ایدز وپیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر درواحدنراق برگزار شد

 

به همت حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی نراق همایش آشنایی با بیماری ایدز و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر با حضور جمعی از مسئولین شهر نراق وشهرستان دلیجان واساتید ، دانشجویان وکارکنان در تالارعلامه نراقی واحدنراق برگزار شد .

دکترحسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ضمن عرض تسلیت به مناسبت اربعین سید وسالار شهیدان حضرت اباعبداالله الحسین (ع) به اهمیت جلسه اشاره کرد وگفت : بخش عمده پیشگیری از بیماری ایدز و ابتلا به اعتیاد مربوط به فرهنگ وفرهنگ سازی است .

حجت الاسلام خیری تاکید کرد : در خصوص موضوع پیشگیری از بیماری ایدز ومبارزه با مواد مخدر فرهنگ سازی یک امر بسیار مهم و اجتناب ناپذیر است وپیش از آنکه به مسائل مربوط به درمان وامور پزشکی پرداخته شود باید ساز وکارها وراه حلهای فرهنگی قضیه نهادینه وبررسی شود .

دکتر خیری درادامه سخنانش اظهار کرد: اینگونه مسائل وبیماری هاهمچون ایدز واعتیاد و... ارمغان تمدن غربی و صنعتی شدن جهان است که خوشبختانه آمار مبتلایان در کشور ما بسیار محدودواندک است که باید به طور جدی با این تهدید اجتماعی مقابله کرد .

دکتر خیری افزود : رفع موانع ازازدواج و تسهیل در امرازدواج جوانان ، توجه به کانون خانواده براساس سنت وتمدن اسلامی و اهمیت دادن به بهداشت روانی وجسمی افرادجامعه و توجه به سلامت اجتماعی وفرهنگ سازی ، آموزش ، پیشگیری ودرمان بیماری ها ازجمله راه کارهایی است که می تواند برون رفت ازاینگونه مسائل اجتماعی به ما کمک کند .

دکترخیری درپایان سخنانش گفت : ما سواد علمی افراد را بالامی بریم بدون اینکه سواد فرهنگی آنها را همسان با سواد علمی ارتقاء دهیم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۳
حسن خیری

 

 

 

مسابقات فوتسال جام شهدای دانشجو درواحدنراق برگزارشد

به همت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی نراق وتربیت بدنی و حوزه معاونت دانشجویی مسابقات فوتسال جام شهدای دانشجو درورزشگاه شهدای دانشجو واحد برگزارشد .

دراین مساقات که چند تیم دانشجویی رقابت می کردند سه تیم پرسپولیس ، مرزنشینان و بسیج دانشجویی رتبه اول تاسوم را کسب نمودند .درمراسم اختتامیه این مسابقات دکترحسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی نراق و علی حمیدی معاونت اداری مالی مهندس نمین معاونت دانشجویی و جمعی از اساتید ، کارکنان ودانشجویان واحد شرکت داشتند که درپایان این مراسم به تیم قهرمان کاپ وهدایا وهمچنین تیم دوم وسوم هدایایی به رسم یاد بود شهدای دانشجو اهدا شد

درحاشیه این برنامه از فعالان بسیج دانشجویی با اهدای لوح تقدیر وهدایایی ارزنده تجلیل به عمل آمد .

این مسابقات مورد اقبال جمعی از دانشجویان وورزش دوستان دانشگاه قرار گرفت .

تهیه وتنظیم : محمدبهشتی صدر

مسئول روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی نراق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۹:۳۳
حسن خیری
 

بررسی جامعه شناسانه آزادی با نگاه به اسلام

 

نویسنده: دکتر حسن خیری




 

این نوشتار ابتدا به بررسی آزادی در نگاه غربیان می پردازد؛ سپس برداشت اسلام از این مفهوم توضیح داده شده است. هم چنین در ابتدای نوشتار، ‌و پیش از ورود به مباحث اصلی، تلاش شده است تا ذیل نگاهی واژه پژوهانه این اصطلاح توضیح داده شود.
واژگان کلیدی: آزادی، عدالت، مارکسیسم، لیبرالیسم،‌ اسلام،‌ جامعه، و...

مقدمه

آزادی واژه ای اوستایی است از ریشه آزاته یا پهلوِی از ریشه آزاتیه به معنای رها بودن، یله بودن، منقطع بودن، خالص بودن، آزادمردی، خرمی، انتخاب، حریت یا خشنودی و امثال این ها. معادل عربی آزادی نیز حریت است که به معنای اختیار، اراده، اشراف، عشق، رهایی، شرافت و... است. این واژه در زبان عبری «hor»، در زبان سریانی «her» و در لاتین «libertas» است. «librete» در فرانسه هم از این واژه مشتق شده است. معادل انگلیسی آزادی «freedoom» است.
رویکرد به آزادی همواره برای بشر حایز جذابیت هایی بوده است؛ هرچند به مرور زمان بر اهمیت آن افزوده شده است و توجه به آن مضاعف گردیده است. نحوه رویکرد به آزادی در مکاتب مختلف متفاوت بوده است. از باب نمونه گفتمان هایی مبتنی بر مدرنیته از منظر مدعیات خود در باب انسان به این عرصه ورود کرده اند؛‌ در حالی که ما بیش تر از منظر از حوزه اخلاق به آن نگریسته ایم. ذیل چنین نگاهی است که ما به نقد بسیاری از مناسبات اجتماعی در جریان در جهان امروز می پردازیم. از جمله این مناسبات ناصحیح می توان به برده داری جنسی و مباحثی از این دست اشاره کرد. متأسفانه همه این ها در فضاهایی رخ می دهد که تحت عنوان جوامع آزاد شناخته شده اند.
رویکرد ما به آزادی، به مثابه بحثی مربوط به انسان و جامعه انسانی، متأثر از جهان بینی ما است. به زبان دیگر در مطالعه آزادی ابتدا باید ماهیت انسان را مورد بحث قرار داد. در جهان بینی مادی، از آن جا که مبنا و اساس میل و خواهش و اراده فردی است و فرد را بریده از خالق در نظر می گیرند، ‌اساس آزادی بر میل فردی استوار شده است؛ ‌اما در دین، که مبتنی بر جهان بینی الهی است، آزادی به معنای میل و خواسته فردی اسارت محسوب می شود. عبارتی از فضیل بن عیاض نقل شده است (این عبارت به امام صادق علیه السلام هم منسوب است) ‌که می گوید «العبودیه جوهره کنهها الربوبیه»،‌ بر این اساس می توان گفت که اساس آزادی،‌ از منظر دین،‌ بندگی خدا است.
توضیح بالا نشان می دهد که درک ما از آزادی به انسان شناسی و جهان بینی ما باز می گردد.

آزادی در اندیشه غربی

منتسکیو، که روح القوانینش به مثابه کتابی تاریخ ساز مشهور است، آزادی را این گونه تعریف می کند: آزادی آن است که افراد آنچه را بخواهند بکنند و آنچه را موظف به خواستن آن نیستند مجبور نباشند انجام دهند.
توماس هابز نیز آزادی را این گونه تعریف می کند: منظور من از آزادی آن است که در برابر هر کاری که انسان طبق قانون طبیعی می خواهد انجام دهد بدون ضرورت ممانعتی وجود نداشته باشد؛‌ یعنی مانع و رادعی بر سر راه آزادی طبیعی نباید وجود داشته باشد الا آنچه برای خیر جامعه و دولت ضرورت دارد. نگاهی به تعریف هابز نشان می دهد که وی آن را مقید می سازد و آزادی را مطلق نمی بیند در واقع برای هابز خیر جامعه و دولت قید آزادی است.
واقعیت آن است که در اندیشه غربی پیرامون آزادی هابز در یک قطب قرارداد و ژان ژاک روسو در قطب دیگر. هابز انسان را گرگ انسان می داند. گرگی که نمی شود او را آزاد گذاشت؛ چه آن که وی درنده خواست و سبعیت او موجب سلب آزادی دیگران می شود. بر این اساس هابز به این نتیجه می رسد که وجود جامعه ضروری است؛ چرا که باعث بسته شدن غل و زنجیر بر پای انسان است. وی با این کار خیر جامعه را بر آزادی انسان ترجیح می دهد.
در طرف دیگر ژان ژاک روسو قرار دارد. وی ماهیت انسان را وحشیِ پاک نهاد می داند و معتقد است انسان نیازهایی دارد که در راه تأمین آن نیازها با کمبود مواجه می شود؛ کمبودی که به درگیری می انجامد؛ از این روی آزادی انسان ها باید مقید شود. این جا است که وی مبحث قراردادهای اجتماعی را به مثابه قید و بند آزادی پیش می کشد. کارکرد این قرارداد مناسبات منجر به تأمین نیازهای انسان است. کوتاه سخن آن که نه هابز و نه روسو آزادی را به صورت مطلق نمی بینند.
در غرب از زمان ارسطو بحث آزادی مطرح بوده است. در واقع قبل از دورانی که با هابز آغاز می شود عدالت و قدرت و فضیلت و... مطرح بوده است؛ در حالی که پس از وی بحث آزادی بیشتر مورد اعتنا قرار می گیرد.
از جمله دیگر نظریه پردازان این عرصه می توان به جان لاک، فردریش هگل و جان استورات میل اشاره کرد که در درون سنت فکری موج اول مدرنیته (مدرنیته لیبرالی) قرار می گیرند. این سنت تا پایان قرن نوزدهم رونق بسیار داشت و اندیشه های ایشان در آن دوران کاملاً رواج داشت. نقطه ثقل توجه این گروه از اندیشمندان مفهوم آزادی بود که بر اساس مبانی ای نظیر اصالت فرد، اومانیسم و عقل گرایی استوار گردیده بود. این موج بیانگر دوران افراط فردگرایی و آزادی فردی است. نکته آن جا است که مفهوم آزادی، در هر صورت، پاسخگوی مسئله دولت و فرد نبود.
پس از آن با شکل گیری موج دوم مواجه هستیم؛ موجی که به مدرنیته نظام مندتری می اندیشد و در آن عنصر آزادی را می گیرد. شکل گیری و رونق یابی توتالیتاریسم در نگاه غربی به این دوره نسبت داده شده است.
موج بعدی مدرنیته به صورت نسبی بی انتظام است؛ در واقع پیام مرکزی این موج بی مرکزی، تنوع فرهنگ ها و نسبیت گرایی است. از این موج با عنوان دوره پست مدرنیته و فرانوگرایی نیز یاد می کنند و شروع آن را دهه شصت قرن بیستم و مکان آغاز آن را فرانسه معرفی می نمایند. افرادی هم چون نیچه، هایدگر و فوکو از صاحب نظر این مکتب هستند.
در نگاهی جامعه شناسانه نیز می توان به رویکردهای جامعه شناختی به آزادی اشاره نمود. پیش از آن لازم است که یادآور شویم که در چنین مطالعه ای آن چه از اهمیت برخوردار است بررسی رابطه فرد با جامعه و با نظام اجتماعی و نیز جایگاه وی در آن است. می توان چند رویکرد جامعه شناختی را در باب آزای ارایه نمود.
اولین رویکرد، که بیشترین طرفدار را در غرب دارد، رویکرد اصالت واقعیت اجتماعی است. اساس این رویکرد بر انفعال و عدم آزادی فرد در مقابل اجتماع است. مطابق این نگاه هرچه هست ساختارهای اجتماعی است که شخصیت و هویت و نگرش فرد را می سازند و فرد را در وضعیتی منفعل و غیر خلاق قرار می دهند. دو مکتب عمده طرفدار این رویکرد، ساختارگرایان و تضادگرایان هستند: تضادگرایان، شامل نگاه های مارکسیستی و نومارکسیستی است؛ در حالی که ساختارگرایان شامل محافظه کاران می گردد. به هر حال بیشترین تأثیر متعلق به این دو مکتب است. هم چنان که آمد این دو مکتب برای فرد جایی قائل نیستند تا مطابق آن آزادی برای وی مطرح شود. چه آن که در نگاه های ساختارگرایانه بحث بر سر جبر اجتماعی است. در بحث تضادگرایان هم جبر تاریخی مطرح است. به این ترتیب می توان گفت که این دو بیانگر نگرش هایی جبرگرایانه هستند.
رویکرد دوم مبتنی بر اصالت فرد است. عمدتاً کنش گرایان این دیدگاه را قبول دارند. فرض آن ها بر این است که فرد خلاق، فعال و سازنده اجتماع است؛ ولی، در عین حال، دیدگاه ایشان بیانگر توجهی به اجتماع نیز هست. بر اساس این دیدگاه محیط تأثیر دارد؛‌ ولی فرد موقعیت خود را در محیط می یابد. به این ترتیب در اینجا نیز تأثیرپذیری از محیط برجسته است؛ لذا ممکن است فرد در یک محیط به گونه ای موفق به استفاده از استعدادهایش شود که شکوفایی یا خشک شدن آن بیانجامد.
طبعاً در این دیدگاه نیز آزادی مطلق مطرح نیست. رویکرد سوم رفتارگرایی اجتماعی است. بر اساس این رویکرد انسان متأثر از تجربه های محیطی خود است. در واقع آدمی بر اساس مکانیسم پاداش و تنبیه از محیط تأثیر می گیرد و محیط به این ترتیب تقویت کننده رفتار او می گردد؛ چه آن که در این جا فرایند پاداش و تنبیه بر اساس تجربه محیطی مطرح می شود.
در نهایت، پیش از ورود به بخش مطالعه نگاه اسلام به آزادی، این نکته را یادآور می شویم که غربیان خود نیز به نقد وضعیت فعلی انسان در ارتباط با طبیعت و تکنولوژی دست زده اند. در واقع انسانی که روزی در سیطره طبیعت قرار داشت اکنون اسیر دستاوردهای خودش شده است و خود به دندانه ای از چرخ دنده های بزرگ این ماشین زمخت تبدیل شده است. حاصل چنین وضعیتی شکل گیری شرایط از خود بیگانگی در میان انسان ها گردیده است.
در واقع در این عصر هرچه انسان بیش تر شتاب می گیرد از منش های اخلاقی بیش تر دور و در قفس آهنین خودساخته اش بیش تر محبوس شد. به تعبیر برخی از جامعه شناسان در شرایطی از این دست بود که جامعه ای توده وار شکل گرفت. هم چنین در محیطی از این دست بود که صنعت رسانه غالب شد و مارژیچ سکوت اتفاق افتاد. به دیگر سخن شرایطی شکل گرفت که ذیل آن، در فضایی بدون تفکر، فقط حرکات موزون از انسان صادر می شود. حرکاتی که بر اساس سیلی از خبرهایی که از چند رسانه خاص ارایه می شود شکل می گیرد.

آزادی از منظر اسلام

از منظر اسلام آزادی یک مقوله فرهنگی و متأثر از جهان بینی انسان است. رویکرد اسلام به آزادی انسان با محوریت یابی خدا است. بر مبنای انسان شناسی اسلامی انسان هم دارای بعد غریزی است و هم فطری. هر یک از این دو، هم بعد ادراکی انسان را شامل می شود و هم بعد احساسی او را. اسلام ارایه دهنده آرمان و ارزش ها است و به رفتار انسان جهت می دهد. این رویکرد به تکامل و تعالی انسان می انجامد. در واقع این دین به چگونگی زیست انسان می پردازد و آن را مشخص می کند. مطابق اسلام اگر رویکرد انسان به هدایت بر پایه اختیار و انتخاب باشد شرایط تعالی پیدا می شود.
در نظام هستی انسان به صورت تکوینی آزاد خلق شده است؛ با این حال حضرت حق در انسان فطرتی خداگرا و خداخواه به ودیعه نهاده است. هم چنین آدمی غریزه را نیز در درون خود دارد. به این ترتیب می توان گفت که ما با وضعیتی دو کانونه در درون خود مواجه هستیم. این جا است که باید انتخاب کرد. به زبان دیگر اینجا است که مشخص می گردد انسان در کدام جبهه قرار می گیرد. بر این اساس می توان فهمید که چرا جهاد اکبر تتبه مبارزه آدمی با نفس خود اطلاق شده است. در واقع نبرد درونی از نبرد بیرونی سخت تر است؛ زیرا در نبرد بیرونی دو طرف کارزار معلوم و مشخص هستند.
خلاصه اختیار و انتخاب انسان آن قدر اهمیت دارد که مبارزه در راه انتخاب صحیح را جهاداکبر گفته اند. اگر انسان توانست در کانون درونی از آزادی خود به خوبی استفاده کند و جهت مشروع بدان بدهد در جهاد بیرونی هم موفق است. طبعاً وجه مخالف قضیه نیز صادق است. این یکپارچگی درون انسان مستلزم استفاده خوب از آزادی است. با لحاظ آن چه آمد می توان گفت که التقاط و «یکفر ببعض و یومن ببعض» صحیح نیست و آدمی باید به آزادی نهاده شده در درون خود توجه کند و به خوبی از آن استفاده نمایند.
آزادی نهاده شده به آدمی گویای آن است که انسان آزادی بنده و رهایی در بند است. آزادی بنده وار و بندگی آزادانه گویای امکان های پیش روی آدمی برای استفاده از آزادی خود در راه ارتقاء ‌بندگی حضرت حق است: «من از آن روز که در بند توام آزادم». این بهترین آزادی است و تفسیری زیباتر از این برای آزادی متصور نیست. انسان آزاد این گونه ای در تمام سطوح تکوین و تشریع ظهور دارد.
در این آزادی محیط هم بیگانه نیست. باید دید در کجا هستیم و چه می کنیم. شکم کسی که از حرام پر شود در انتخاب راه دچار اشتباه می شود و بی بصیرت می ماند. مثل قضیه ی امام حسین (علیه السلام) و طیف مخالفان ایشان. درست است که انسان انتخاب می کند؛ ولی وقتی اقتصادی فاسد در محیط حکم فرما باشد یا والدین سالم نباشند و فضای رسانه ای ناصحیحی پیرامون انسان را فراگرفته باشد، این تعالی با مشکلی اساسی برخورد می کند.
نکته مهم، هم چنان که آمد، آن که محور خود انسان است، با این حال اجتماع هم می تواند محدودیت ایجاد کند و آثار وضعی و تکلیفی انسان هم در آزادی وی نقش دارد. حاصل آن که انسانی که در فضای اقتصاد سالم زندگی می کند و اهل عبادات است در آزادی و انتخاب راه بندگی صحیح موفق تر است تا کسی که در فضای ناسالم زندگی می کند.
در موقع حسابرسی به برخی گفته می شود چرا این گناه را مرتکب شدی؟ می گوید محیط من فاسد بود. در جوابش گفته می شود مگر زمین خدا وسیع نبود؟ چرا هجرت نکردی؟ به این ترتیب می توان گفت که حتی برای رها شدن از موانع آزادی مثل محیط فاسد هم انسان اختیار دارد و اگر با اختیار خودش، خود را از اجرای آزادی باز دارد مقصر خواهد بود؛ یعنی در عین حال که جامعه در شکل بخشی به شرایط انسان مؤثر است؛ ولی انسان هم چنان این قدرت را دارد که هجرت کند و آزادی اش را از شرایط اسارت آمیز جدا نماید.
لازم است تا اضافه کنیم که این بحث از مباحث محوری در تاریخ تمدن مسلمین بوده است. مباحث اشاعره و معتزله و نیز مناظرات کلامی در باب جبر و اختیار و تفویض همه و همه حاوی جلواتی از این وضعیت بوده است. واقعیت آن است که همواره ائمه ما با جبرگرایان مخالفت می نمودند و از عقل و اختیار انسان، البته ذیل منطق ویژه شیعی، دفاع کرده اند. آنچه اکنون باید مورد اهتمام قرار گیرد بذل نگاه های اجتماع محورتر به فروعات فقهی است. پیش از این، و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ‌نگاه های فقهی ما بیش تر فردگرایانه بود. ما نباید فرد را بریده از اجتماع در نظر آوریم و باید به آن به عنوان یک موجود اجتماعی بنگریم. خوشبختانه با انقلاب اسلامی این اتفاق تا حدی رخ داد؛ ولی هم چنان راه نرفته در این مسیر بسیار است. ما باید بپذیریم که از منظر اسلام مدیریت کلان جامعه جایگاه بسیار مهمی برای هدایت آحاد جامعه دارد و لازم است به آن از منظر فقه پرداخته شود. در واقع جامعه را باید یک پیکره دید و با این دید برای تحقق آزادی مشروع ساختارهای اجتماعی را تدارک نمود.
ذیل ملاحظه ای از این دست است که می توان دانست چرا امامت و ولایت برای ما مهم است در واقع بر اساس تئوریزه کردن تئوری امامت و ولایت می توانیم آزادی فرد را تعریف کرده و سطوح آن را مشخص کنیم. نکته آن جا است که زمانی که فرعون در جامعه حاکم است هرچه تلاش کنیم، ‌تا وقتی که فرعون در کار است، آن فرد آزاد نخواهد بود. به این ترتیب به نظر من مسئله اساسی در بحث آزادی ها برگشت به کلیت نظام و جایگاه فرد در نظام اجتماعی است. در اینجا بحث امر به معروف و نهی از منکر نیز قابل طرح است.
باید پرسید که آیا احکامی از این دست صرفاً خصلتی فردی دارند یا نگاه آن ها به جامعه است. واقعیت آن است که منحصراً فردی به احکامی از این دست با روح اسلام سازگاری ندارد و صحیح نیست. هم از این روی باید اساس را بر اصلاح ساختارها قرار داد.
منبع: نشریه خردنامه همشهری شماره 101
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۲
حسن خیری

دکتر خیری : همه ما درقبال قرآن مسئولیم

جلسه شورای قرآن وعترت منطقه 5 دانشگاه آزاداسلامی ، عین القضاتی مدیرفرهنگی منطقه 5 ، دکترحسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق ، حجت الاسلام حمید سعادتی رئیس دفترفرهنگ اسلامی واحدنراق ومسئولین کانون های قرآن وعترت (ع) منطقه 5 دانشگاه آزاد اسلامی درواحدنراق برگزار شد .

حجت الاسلام والمسلمین حسن خیری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحدنراق ضمن خیر مقدم به حضار گفت : قرآن درطول تاریخ مهجور بوده وتاامروز هم محجور مانده است ، ماکه مبلغان کلام وحی هستیم ودرفضای قرآنی تنفس می کشیم باید تلاش کنیم قرآن را از این مهجوریت دربیاوریم .دکترخیری افزود : مامسئولان قرآن وعترت (ع) مسئولیتمان درقبال قرآن وفرهنگ جامعه دوچندان ومضاعف است ازجهتی باید خدارا شاکر باشیم که توفیق خدمت درعرصه قرآن وعترت (ع) وفرهنگ اسلامی را به ما ارزانی کرده واز جهتی این مسئولیت خطیر باید موجب خوف ونگرانی ماهم باشد چراکه بازخواست ما هم طور دیگری خواهدبود .

وی درادامه خاطر نشان کرد : انتظار ازما مسئولین فرهنگی وقرآنی بیش از سایرین است والبته چه سعادت وتوفیقی بالاتر ازاین مساله که برای اعتلای کلمه الله تلاش می کنیم .

دکتر خیری رئیس واحدنراق یاد وخاطره مرحوم دکتر علی شریف از اساتید واحدنراق واراک و موسس کانون قرآن وعترت (ع) دردانشگاه آزاد اسلامی را گرامی داشت .همچنین وی درادامه از زحمات بی شائبه ابوالفضل قاسمی بخاطر تصدی مسئولیت کانون قرآن وعترت واحدنراق درطول دودهه تقدیر وتشکر کرد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۲ ، ۲۰:۱۶
حسن خیری

یادواره پنج شهید گمنام مدفون در دانشگاه آزاد واحد نراق برگزار شد

دلیجان - ایرنا - یادواره پنج شهید گمنام مدفون در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق طی آیینی به همت بسیج دانشجویی در سالن علامه نراقی این واحد برگزار شد.

به گزارش ایرنا، رییس دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق روز چهارشنبه در این مراسم گفت: بی تردید امروز موضوع سرمایه اجتماعی و فرهنگی به عنوان محور موضوعات اساسی مباحث علوم جامعه شناسی و جامعه شناختی مورد توجه و حساسیت ملل مختلف جهان واقع شده است.

حجت الاسلام والمسلمینˈحسن خیریˈ افزود: این درشرایطی است که جامعه غرب سرمایه های اجتماعی گذشته اش را از دست داده و خود را رو به اضمحلال و نابودی می بیند و از سویی مدرنیته بدون پشتوانه و بدون ریشه در آن ایجاد شده است.

وی با بیان اینکه ˈپست مدرنˈ، جهانی استوار بر هیچ پایه و اساسی است، بیان داشت: به همین سبب غربی ها امروز به سرمایه های اجتماعی خود توجه ویژه و اساسی نشان می دهند و می کوشند تمدن رو به اضمحلال خود را دوباره بسازند.

رییس دانشگاه آزاد نراق گفت: جمهوری اسلامی ایران دارای سرمایه های عظیمی همچون اهل بیت (ع) ، نهضت عاشورا ، حماسه امام حسین (ع) و فرهنگ شهادت و نیز سرمایه عظیم مهدویت است که این موضوعات به کالبد جامعه اسلامی همواره انرژی و امید می بخشند.

خیری افزود: بر پایه همین پشتوانه و سرمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی؛ انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و در هشت سال دفاع مقدس نیز با همه توان و تا پای جان در مقابل دشمن سر تا پا مسلح ایستادگی کرد و مادامی که از چنین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی برخوردار باشیم دشمنان نمی توانند کاری از پیش ببرند.

وی با تکریم شهدای گمنامی که در سال 1381 در محوطه دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق دفن شدند، گفت: بسیجیان باید همواره برای برگزاری یادواره شهدا به منظور پاسداشت خون این عزیزان، ترویج فرهنگ شهادت و شناساندن الگوهای ماندگار دوران دفاع مقدس به نسل جوان، پیشرو و پیشگام باشند.

در این مراسم اعضای هیات علمی، اساتید، دانشجویان و جمعی از مسوولان محلی دلیجان و نراق حضور داشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۳
حسن خیری

مراسم بزرگداشت هفته بسیج برگزارشد

 

مراسم بزرگداشت هفته بسیج با همت بسیج اساتید ، بسیج دانشجویی ، دفترفرهنگ اسلامی وروابط عمومی واحد نراق با حضور مسئولین شهرستان دلیجان ،نراق وهمچنین اساتید ، دانشجویان ، کارکنان برگزار شد .

درابتدی این مراسم رئیس واحد حجت الاسلام خیری با اشاره به بیانات امام راحل (ره ) ومقام معظم رهبری به پیرامون تشکیل فلسفه بسیج ورابطه عمیق بسیج با صدر اسلام اشاره کرد وگفت : آنچه درراز ورمز بسیج وجود دارد دربیانات امام خمینی (ره) ومقام معظم رهبری وبزرگان دینی وسیاسی جلوه گری گرده است .

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی نراق با اشاره به فرمایشات امام عظیم الشان (ره)که ، قضیه بسیج همان مساله ایی است که درصدر اسلام بوده است ، یک مساله جدید نیست ودراسلام سابقه داشته است چون مقصود مااسلام است ، هر جوانی باید یک نیروباشد برای دفاع از اسلام .همه مردم درهرشغلی که هستند باید برای جلوگیری از کفر وبیگانگان مهیا باشند .

دکتر خیری ادامه داد : دانشجویان ماباید پیرو راه بسیجیان جبهه های جنگ باشند وباتحصیل علم واخلاق درسنگر دانشگاه پیروان شایسته ایی برای آن گوهران ناب باشند .

وی افزود : امام راحل فلسفه بسیج را درعمق دینداری ترسیم کردند .

دکتر خیری اظهارداشت : نمی شود یک فرد خودش را مسلمان وشیعه بداند وخارج ازرنگ وبوی بسیجی باشد .

دکتر خیری خاطرنشان کرد : همه موفقیت ، آرامش وامنیت امروز ما مرهون ومدیون خون شهداوهمه رشادتها ، دلیری ها وجانفشانی ها ، ایثار ،مجاهدت جانبازان ، ایثارگران ، بسیجیان سلحشور می باشد .

ریئس واحد نراق با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که ، بسیج برای جوانان شورآفرین است ، برای دوستان امید آفرین وبرای دشمنان بیم آفرین است .وی تصریح کرد: همان طور که دیروز فرماندهان وجوانان ذوب در امام راحل شدند ومطیع امر ولایت فقیه بودند ، امروز هم ما باید برولایت فقیه متمثل شویم تا آسیب وگزندی به اسلام وایران اسلامی نرسد .

اگرامروز بخواهیم الگویی موفق ازتمدن اسلامی نام ببریم بی شک وبی تردید روحیه بسیجی وبسیجی بودن محوریت این الگو موفق معرفی می گردد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۱:۴۱
حسن خیری

        

        در این مقال  ، با اعتقاد به اینکه ،  جنگ نرم پدیده ی جدیدی نیست در سه سطح به مواردی که به نظر می رسد از منظر اسلام می توان راهبرد مواجهه با این پدیده تلقی کرد ؛ می پردازیم .

·       شناخت دشمن واقعی

دشمن واقعی کیست و جنگ واقعی در چه عرصه­ای است؟براساس آموزه­های اسلامی، انسان و جامعه انسانی در مقابل دو جنگ قرار دارد. که با نظر به تکلیف و تعهد اسلامی دو نوع مجاهده پدیدار می­گردد. یکی جنگ ظاهری و به اصطلاح جنگ سخت که جهاد اصغر و مبارزه کوچک­تر نامیده شده و دیگر جنگ پنهان و به اصطلاح جنگ نرم و فرهنگی و هویتی که جهاد اکبر و مبارزه بزرگتر نام گرفته است. در تاریخ آمده است که آنگاه که یاران پیامبر(ص) از جنگی سخت و طاقت­فرسا با موفقیت برگشتند ، فرمودند: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر فقیل یا رسول الله ما الجهاد الاکبر قال جهاد النفس(وسائل الشیعه، ج 15، ص 161)

مرحبا و آفرین به قومی که در جهاد اصغر موفق شدند و اینک بر آن‌ها باد جهاد اکبر. پس سؤال شد یا رسول الله: «جهاد اکبر کدام است؟» فرمود: «جهاد با نفس.»

جهاد اکبر، مبارزه با نفس است. که در واقع موفقیت در جهاد اصغر نیز برای مومن متوقف بر موفقیت در این جهاد است در غیر این صورت فضل و برتری و ترفیع معنوی و سعادتی برای او رقم نخواهد خورد. و از سوی دیگر رمز موفقیت­های بزرگ در جهاد اصغر متوقف بر پیروزی در جهاد اکبر بوده است. اگر هر فرد مسلمان با ده نفر یا کمتر آن برابر دانسته شده است. بخاطر برخورداری از مدال افتخار موفقیت در جهاد اکبر است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ»؛ انفال (8):65

ای رسول، مومنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشید بر دویست نفر از دشمنان غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر دو هزار نفر کافران غلبه خواهند کرد زیرا آن‌ها گروهی بی دانشند.

همانطور که ملاحظه می­شود نداشتن تفقه موجب ضعف کافران است و تفقه با فهم عمیق همراه با بصیرت دینی حاصل می­شود که مستلزم درک و شناخت همراه با آمادگی و انگیزه­های نفسانی و روانی است که در مجاهده با نفس در جهاد اکبر حاصل می­شود.

در معارف اسلامی، دشمن­ترین دشمنان انسان، خود نفس آدمی است. «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» ( بحار الانوار، 67، ص 36)  و نیز امام علی(ع) فرمود: ان افضل الجهاد من جاهد نفسه التی بین جنیه (شیخ حر عاملی، جهاد بالنفس، ص 10)

برترین جهاد، جهاد کسی است که با نفس درون خویش مجاهده می‌کند.

و نیز فرمود: المجاهد من جاهد نفسه(همان ص 10)

مجاهد کسی است که با نفس خویش مجاهده و مبارزه می‌کند.

و نیز فرمود: لا عدو اعدی علی المؤمن من نفسه (مستدرک الوسائل، ج 11، ص 137)

دشمنی به دشمنی بر فرد از دشمنی خود فرد به خویش نیست.

و نیز فرمود: والله الله فی الجهاد الانفس اعدی االعدوّ لکم (مستدرک الوسایل، ج 11، ص 137)

خدا را خدا در مبارزه با خویش که آن دشمن‌ترین دشمنان شماست.

بر این اساس آدمی قبل از آنکه نگران دشمنان جنی و اُنسی بیرونی است باید نگران دشمنی باشد که در نفس خودش کمین کرده باشد و به عبارت دیگر خودش دشمن خودش است.

براساس این آموزه­ها، آدمی همانطور که در بیرون با دیگران در تعامل است و در نهایت جبهه حق و باطل ـ دارالایمان و دارالکفرـ شکل می­گیرد و هماهنگی و یکپارچکی در هر یک از این جبهه­ها موجب تقویت آن جبهه می­شود. آدمی در نفس خود نیز دارای قوایی است که ممکن است همسو و هم جهت باشند یا در تعارض و تضاد. این هماهنگی و همسویی نیز ممکن است در خدمت نفس دنی، نفس اماره و غرایز زیستی باشد یا در خدمت نفس علوی ـ فطری و نفس لوامه و مطمئنه.

قوای وجودی انسان به عقل «ادراک» و دل «احساسات و عواطف» تقسیم می­شود که هر کدام از آنها ممکن است جند و سرباز خداوند «جندالله» باشند یا سرباز و جند شیطان «جندالشیطان» که از محصول و برآیند تعاملی آنها قلب بوجود می­آید که یا حرم الله است و یا منزلگاه شیطان.

براساس این رویکرد ،  کسی که در جان او شیطان لانه کرده و عقل و دل او در خدمت غرائز و خودخواهی­ها و نفس اماره قرار گرفته است در جهاد بزرگتر مردود شده و از او امیدی به پیروزی در جهاد کوچک­تر نیست و تلاش او نیز نفعی برای او به ارمغان نخواهد آورد. اما اگر در این جهاد اکبر پیروز شود و جان او با نور الهی روشن شود، قلب او حرم­الله شود و عقل او در خدمت حقیقت­یابی ­فطرت خداجویی او قرار گیرد و دل و احساسات او در مسیر دلدادگی به حق جهت­دار شود. او بیمه شده و در جنگ ظاهری و جهاد اصغر نیز پیروز می­گردد. در این صورت هم عقل او «ماعبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» ( شیخ عباس قمی، سفینه النجاه، ج 2، ص214) است و هم محبت او ضامن دینداری او «هل الدین الا الحب و البغض» (مجلسی، بحارالانوار، ج 27، ص 95، ج 57، ص 4)

توجه به عنصر محبت به عنوان وجه اخیر محرک رفتار آدمی در آیات و روایات از این منظر قابل بهره­برداری است. از یک سو محبت به شهوات سرزنش شده:

«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»؛ آل­عمران(3):14

و دوستی در عرض دوستی خداوند تهدید شده است:

«قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ»؛ توبه(9):24

و از سوی دیگر بر احسان انسان­ها در طول دوستی خداوند تأکید نموده است:

«وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا»؛ نساء (4): 36

 توفیق دوستی مطابق با ایمان را به خداوند نسبت داده و رشد واقعی را در گرو این محبت دانسته است.

«.... وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»؛ حجرات (49): 7

 به عبارت دیگر این محبت محصول تعامل عقل ودل می­باشد. و این همان است که بصیرت را به همراه می­آورد. تا آنجا که در امان خدا بودن ولو در شدت جنگ و محاصره و سختی را بر امان نامه­های پیش‌رو و در جنگ نرم شمرهای زمانه ترجیح می­دهد و آنگاه چون حضرت اباالفضل چنین توصیف می­گردد که عموی ما «عباس» دارای بصیرت نافذ بود. راهیابی به چنین وضعیتی متوقف بر احراز شرایطی است که در ادامه به آن می­پردازیم.

·       عوامل زیستی و تکوینی

در آموزه­های اسلامی عوامل مختلفی در پیدایش شخصیت آدمی مؤثراند. برخی از عوامل حتی مربوط به قبل از تولد است. به طور خلاصه عوامل مؤثر بر چگونگی تکون شخصیت افراد را    می­توان به شرح زیر ارائه نمود:

 براساس آموزه­های اسلامی انسان­ها از نظر زیستی و تکوینی دارای شرایط متفاوتند و اینگونه شرایط بستر متفاوت را برای آمادگی­های شخصیتی ایجاد می­کند. در این رویکرد عرق و ژن در تکون شخصیت افراد مؤثر است، همانطور که رعایت شرایط شرعی تکون نطفه و تغذیه حلال و حرام هم پیش از تولد و هم پس از آن مؤثر است، چه حلال و حرام خوری توسط پدر و مادر صورت­ پذیرفته باشد و چه خود در آن نقش داشته باشد. پرشدن شکم­ها از حرام از عواملی خوانده می­شود که چشم بصیرت را در جنگ با امام حسین(ع) از کوفیان می­گیرد و گام­های آنها در حمایت از امام حسین(ع) نه تنها لرزان شده بلکه برخی از آنها به جنگ ایشان نیز می­شتابند.

افکار و اوهام و خیالات والدین در مرحله­ای و آنگاه افکار اوهام خود فرد نیز در تکون شخصیت فرد مؤثر است. همانطور که ابعاد روان­شناختی افراد و نگرش افراد به معنای نحوه ادراک، احساس و آمادگی­های رفتاری آنها نیز در تکون شخصیت و شکل­گیری هویت افراد مؤثر است.

·       تأکید بر نهاد خانواده

موقعیت خانواده برای حیات فردی و جمعی در جامعه اسلامی از اهمیت فوق­العاده­ای برخوردار است. حفظ این نهاد با آداب و سنت­های اسلامی آن و ایفای نقش والدین و توجه به اهمیت اجتماعی آن مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. اگر امروز شاهد افزایش نرخ طلاق و بالارفتن سن ازدواج، هستیم باید خطر را در همین نزدیکی خود احساس کنیم در این صورت توجه دادن به سایت­های دشمنان در جنگ نرم خیلی مهم نیست. اگر به جای آنکه بر نقش مادری زن و اهمیت حضور او در خانه و سرپرستی فرزندان به عنوان مهم­ترین نقش انسان­ساز و جامعه­ساز جامعه تأکید شود و ورود به صحنه اجتماع زنان را صرفاً در بیرون خانه تعریف کردیم ـ که آن هم در جای خود لازم است ـ باید بدانیم که از سربازان جنگ نرم هستیم و با دشمنان در حال همراهی هستیم. اگر در آموزه­های قرآنی شکر و سپاس والدین پس از شکر خداوند آمده است بی­تردید بخاطر اهمیت و جایگاه این موقعیت اجتماعی است و بر ما است که آن را بر جسته نمائیم. و همینطور است توجه به نهاد مسجد و جایگاه آن در شهر و دیار اسلامی. اگر فضای شهری را طوری آراستیم که مسجد نقش محوری یافت و زمینه حضور مردم را به مسجد هموار کردیم و در تجلیل و تکریم آن کوشیدیم و روحانیون ما بر نقش خود در مسجد اهتمام ورزیدند و خانواده­ها و مدارس بر نقش انسان­ساز مسجد واقف شدند و فرزندان خود را با مسجد مأنوس نمودند، آنوقت دیگر نیازی نیست نگران جنگ نرم دشمن باشیم و همینطور است جایگاه قرآن و عترت در میان جامعه.

در سطح خُرد هم توجه به قرارگاه دوست و دوست­یابی از اهمیت بسیار برخوردار است و می­توان پس از والدین بیشترین تأثیر را بویژه در گروه سنی نوجوانی و جوانی از آنِ دوست دانست.

 

·        ساختار اجتماع

همانطور که گذشت در دو ساحت فردی و اجتماعی با رویکرد تلفیقی عاملیت و ساخت، به‌علاوه توجه به امور وضعی از قبیل رعایت آداب تغذیه، پاک دلی و پاک دستی و اخلاص در امور و انجام تکالیف و اذکار و عبادات ماثوره، می­توان فرد و جامعه را از گزند دشمنان بیرونی و درونی در امان نگاه داشت و در این عرصه از آثار و نتایج اعمال گذشتگان برآیندگان نباید غافل شد که در بحث سنت­های الهی از آن سخن به میان می­آید. بد کرداری کوفیان در عصر امام علی(ع) و امام حسین(ع) نه تنها کوفه آن زمان را به ذلت کشاند بلکه آیندگان آنها را نیز در این آتش گرفتار نمود.

با برداشت از آموزه­های اسلامی می­توان استنباط کرد که در این منظر هم کنش­گرایی مورد تأیید قرار گرفته و هم ساخت­گرایی.   به این معنا که فرد انسانی دارای اراده و اختیار است و می­تواند با بهره­گیری از قدرت عقل و عواطف خود بر خلاف جهت محیط حرکت کند و هم از سوی دیگر آدمی به شدت از فضا و محیط و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی حاکم بر جامعه رنگ می­پذیرد. چنانکه در آیه قرآن خطاب به گُنَه کاران فرمود «... أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا ...» نساء (4):97 که هم از یک سو بطور ضمنی تأثیر محیط را تأیید نموده است و هم از سوی دیگر بر بی­اختیار نبودن انسان صحه گذاشته است. مع­الوصف تأثیر اجتماع و محیط بر شخصیت انسان بسیار مؤثر است. تأکید بر نهادهایی چون خانواده، اهمیت دوست­یابی، انتخاب محیط زیست و توجه به انتخاب منزل با توجه به همسایه. از سوی دیگر یک کاسه دیدن جامعه و برای آن سنت­هایی مقرر کردن، نزول عذاب بر جامعه و سوختن تَر و خشک با هم از جمله در مسئله امر به معروف و نهی از منکر که ترک آن موجب می­شود که حتی خوبان نیز روی سعادت را نبینند، توجه به ساختار شهر و محل استقرار برخی اماکن از جمله مسجد،‌ در این راستا قابل تحلیل است. بر اساس این رویکرد ساختار فقر کفر زا است «کاد الفقران یکون کفراً» همانطور که ظلم نابودی را در پیش دارد «الدوله یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم»، در این رویکرد بر برآوردن نیازهای اساسی افراد جامعه برای رسیدن به سعادت و بیمه شدن از آسیب­های دشمنان درونی و بیرونی ـ کارگزاران جنگ نرم و سخت ـ تأکید شده است. براستی چرا ازدواج نیمی از ایمان است. و حتی زمین جوان ازدواج نکرده را نفرین می­کند. بی تردید قرار گرفتن در چنین شرایطی زمینه­ساز موفقیت شیاطین در جنگ نرم است. تبعیض و فقر و بی­عدالتی نیز از این قبیل­اند. لذا رهبر انقلاب بارها از سه آسیب فساد، فقر و تبعیض سخن گفته­اند و برای رفع آنها سفارش نموده­اند. در برخی روایات امنیت، عدالت و فراوانی به عنوان نیاز همه تلقی شده است: ثلاثه اشیاء یحتاج الناس طرّاً الیها الامن والعدل و الخصب . (بحار الانوار، ج 75، ص 232)

داشتن تَن سالم، امنیت و روزی به معنای آن است که همه خیرات دنیا در اختیار فرد است:

ما اصبح معافی فی جسده امناً فی سربه عنده قوت یومه فکان ما خیرّت له الدنیا بحذافیرها (امالی،‌ ص 385)

و عدالت شیرین­تر است از آبی که تشنه به دست آورد:

العدل احلی من الماء یصیبه الظّمان؛ (بحارالانوار، ج 75، ص 37)

و شهر برخوردار از امنیت مثال زدنی است:

«وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ»؛ نحل(16):112

ساختار چنین جامعه­ای به نحوی است که آموزش آن جهت­دار بوده و قرآن آموزی در سرلوحه آموزش کودکان قرار دارد و چنانکه امام صادق(ع) به این مضمون فرمود: قبل از اینکه دیگران نسبت  به فرزندانتان پیش گیرند شما قرآن را به آنها یاد دهید.

در این ساختار آموزشی، علوم انسانی برخاسته از مبانی اسلامی سرآمد علوم بوده و زمینه برای جذب نخبگان در این عرصه فراهم است و لذا علم اخلاق از علوم برتر تلقی می­گردد.

در این رویکرد، در عین حال که به ریشه­ها و منابع توجه می­شود، و تفاوت­های محیطی و اقتضائات زمانی مورد تأیید قرار می­گیرد و تأکید می­شود که فرزندانتان را متناسب با نیاز زمانه خودشان تربیت کنید. بر این اساس هر گونه دگرگونی و تغییر به منزله گسست هویتی به شمار نمی­رود و تفاهم و همدلی برقرار می­گردد. همانطور که نیازهای گروه­های سنی به رسمیت شناخته می­شود و برای نسل نو دگرگونی و زیبایی­خواهی و تحول و ریسک­پذیری و نوآوری به رسمیت شناخته می­شود و با این حساب از خمودگی و ایستایی و جمود پرهیز می­گردد و راه برای انتخاب و گزینش باز گذاشته می­شود.

·        حفظ کلیت نظام اسلامی

سخن و قلم معمار کبیر انقلاب اسلامی پس از گذشت دو دهه از رحلت آن عزیز، هنوز در گوش جان ما طنین افکن است که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است. این رویکرد، ریشه در عمق آموزه­های اسلامی دارد که بقای اسلام و تمدن­سازی و تعالی آن و امکان رویارویی آن با دشمنانش در گرو توجه به این اصل است. و توحید کلمه و کلمه توحید که خود از سفارشات امام راحل و مقام معظم رهبری است؛ ریشه در قرآن و روایات دارد. از رسول مکرم اسلام (ص) نقل شده است که:

لینقض عرالاسلام عروه عروه .... و اولهن نقضا الحکم و آخرهن االصلوة؛ (معجم الاحادیث امام المهدی، ج 1، ح 118، ص 369 به نقل از ره توشه راهیان نور ویژه محرم­الحرام 1431 ص 45)

ریسمان اسلام یکی یکی نقض و پاره می­شود و اولین چیزی که نقض می­شود، حکومت و حاکمیت دینی و آخرین آن‌ها نماز است.

بی­دلیل نیست که دشمنان از صدر اسلام تاکنون رویارویی با حاکمیت اسلام و پاره­کردن آن از اسلام و دنیوی و عرفی­کردن آن را در دستور کار خود قرار داده­اند. از این روایت استفاده می­شود که بقای اسلام در گرو کلّیت آن است. لذا فرمود: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ...»؛       (آل­عمران (3):103) و نیز ... یدالله مع­الجماعه ...،و حدیث گردیده که : الشاذ الانسان للشیطان کمان ان الشاذ الغنم للذئب.

و چنگ زدن به ریسمان محکم الهی را در گرو دو عنصر دشمنی با طاغوب و ایمان به خدا دانست: «....فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ»؛ بقره (2): 256

دو عنصری که در اثر جنگ نرم تجزیه شد و بر ایمان به خدا آن هم در عبادات شخصی و فردی تأکید شد و عنصر دشمنی با طاغوت از نظر دور داشته شد. این روند جنگ نرم در بیان امام صادق(ع) در توصیف بنی­امیه بخوبی برداشت می­شود:

ان بنی امیه اطلقوا تعلیم الایمان و لم یطلقوا تعلیم الکفر اذا احملو علیه لم یعرفوا؛ (کافی،‌ ج 2، ص 415 به نقل از ره توشه راهیان نور ویژه محرم­الحرام ص 47)

همانا بنی­امیه آموزش ایمان به مردم را آزاد گذاشتند ولی آموزش کفر و مفهوم و مظاهر و ابعاد آن را آزاد نگذاشتند تا وقتی مردم را عملاً به طرف کفر بردند آن­ها نتوانند تشخیص دهند.

  • توجه به اقتضاءات رابطه امام و امت در همه عرصه های اجتماعی

امام و امت از واژگانی است که در فرهنگ اسلامی دارای بار فرهنگی و تعیین کننده راهبرد اسلام در جریان هدایت جامعه است. امام در جامعه اسلامی پیشوایی است که همراهی و اطاعت آن تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی است. امام در عرصه حضور، انسان کاملی است که از نظر عملی دارای علم لدنی و خدادادی است و در عرصه علم و عمل معصوم است و از خطا و اشتباه در حکم و موضوع در امان است و در عصر غیبت امام کسی است که اوصاف آن، توسط امام معصوم بیان گردید، کسی که از نظر دانش اسلامی برتر و قابل اعتماد به تشخیص اهل فن و از نظر نفسانی بری از هوای نفس و مطیع امر الهی است و وجود این عناصر تحلیه و تخلیه شرط بقای امامت است و این شرایط به تناسب در همه ارکان و رأس و بدنه و ساقه جامعه اسلامی باید جاری و ساری باشد. در این صورت ریسمان محکم الهی باقی است و اتحاد و وحدت کلمه و کلمه توحید تحقق می­یابد و در غیر این صورت زمینه ناملایمات و فتنه­ها فراهم می­شود. آیه 17سوره رعد بخوبی این مهم را به تصویر کشیده است آنجا که با مثال، حق و باطل را ترسیم می­کند:

«أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ»؛ رعد(13): 17

خداوند از آسمان آبى فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‏اى به اندازه آن‌ها سیلابى جارى شد؛ سپس سیل بر روى خود کفى حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‏ها،) براى به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏کنند نیز کف‌هایى مانند آن به وجود مى‏آید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل مى‏زند!- امّا کف‌ها به بیرون پرتاب مى‏شوند، ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند [= آب یا فلز خالص ] در زمین مى‏ماند؛ خداوند این‌چنین مثال مى‏زند!

از این آیه برداشت می­شود که:

1. حرکت تکاملی جامعه مستلزم آن است که از کثرت به وحدت حرکت کند. هر چه به وحدت نزدیک شود تمایز خود را از باطل مشخص­تر کرد. و از آشوب­ها راحت­تر می­تواند رهایی یابد.

2. همواره حق و باطل رویاروی هم­اند و باطل محتوای قابل ارایه ندارد و کار او موج­سواری است و بر گرده حق می­نشیند. در صورتی که فضا آرام شود و زمینه ارائه درست حق فراهم گردد باطل خلع سلاح می­شود. چه اینکه باطل چون کف آبی است. گرچه در سیلاب در جریان حرکت شدید خود را می­نمایاند و گویا جز کف چیزی نیست اما به واقع آنچه هست و باقی است آب است و در رودخانه وسیع و آرام گرفته، جایی برای کف باقی نمی­ماند.

3. از مطالب فوق برداشت می­شود که در جنگ نرم باید مراقب گل­آلود کردن فضا توسط دشمنان بود و با شرح صدر و حوصله و اما با درایت و تدبیر جامعه را آرام کرد و مرعوب دشمن نشد. گاهی بیان اغراق­آمیز کارهایی که آنها انجام می­دهند و گویا همه چیز از دست رفته است و انتشار کتاب­هایی که جز ترسیم کارهای آنها نیست خود آب در آسیاب دشمن ریختن است.

4. در کثرت و تفرقه است که مشکلات بروز می­کند و شناخت حق سخت­تر می­گردد.

5. امیدواری و نشاط: با شناخت درست دشمن و ماهیت جبهه باطل «کف روی آب» و در فضای آرام، توجه به همه ابعاد و پرهیز از «یُؤْمِنُ بِبَعْضٍ ویَکْفُرُ بِبَعْضٍ» و داشتن شرح صدر چون دل دریا، باید مطمئن بود که عاقبت از آن پرهیزکاران است.

6. توصیف جبهه حق و جامعه اسلامی به حرکت آب از سنگلاخ تا دریا و توصیف اینکه این جویبارها برای رسیدن به آرامش باید راه دریا را بیابد استفاده می­شود که جامعه اسلامی در رویارویی با باطل و جنگ نرم نیازمند رهبری است و مدیریت به تنهایی کافی نیست. رهبری در سازمان نقش پیشبرد، هدایت، تخریب ساختارها و بازسازی آن متناسب با نیاز را برعهده دارد در حالی که مدیر طبق ضوابط تعریف شده و مشخص ، متعهد به حفظ وضع موجود سازمانی است و از قدرت ریسک­پذیری کمتری برخوردار است.

این شرایط اقتضای آن را دارد که جامعه هر آن، آمادگی دگرگونی و رویارویی با مشکلات جدید را داشته باشند و این مستلزم رابطه عاطفی و قلبی بین امت و امامت است. لذا آیات قرآنی بر اخلاق عظیم و پیشگامی پیامبر(ص) در رویارویی با مشکلات، دلسوزی نسبت به جامعه و ... تأکید و آنرا تمجید می­کند. این بر این معناست که موفقیت جامعه اسلامی مستلزم همدلی و همراهی امام و امت است و از جمله توطئه­های دشمنان در جنگ نرم خدشه­دار کردن این رابطه است.

7. از مطلب فوق استفاده می­شود که جامعه اسلامی جامعه­ای است که گرچه براساس احکام و قوانین اسلامی اداره می­شود ولی روح حاکم برآن هنجاری و اخلاقی است. به عبارت دیگر حاکمیت بر دل­ها است که امور جامعه اسلامی را به پیش می­برد و این حاکمیت است که ورای قوانین رسمی خود را نشان می­دهد حال با یک جمله میرزای شیرازی در جریان جنبش تنباکو باشد، یا با حکم حکومتی امام و رهبری به عنوان ولی فقیه مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی.

جنگ نرم آن است، که این رابطه خدشه­دار شود. امروز بر کسی پوشیده نیست که رهبری، آماج بیشترین تهاجمات رسانه­ای و غیر رسانه­ای است. این نه بخاطر کینه شخصی بلکه بخاطر درک از این امتیاز جامعه اسلامی است. رویارویی با جنگ نرم در حقیقت این نیست که سایت­های دشمنان، شناسایی شود. رویارویی واقعی این است که راهبرد خود را در این میان بصورت فعال، نه انفعالی و دفاعی مشخص کنیم. نسل امروز و آینده را نسبت به این امتیازات آشنا کنیم و بر دل دادگی امام و امت بیفزاییم. امروزه متأسفانه بر کسی پوشیده نیست که تولیدات مکتوب رسانه­ای و ... بسیار و چند برابر گذشته انجام می­گیرد ولی کمتر تولید دلدادگی و همدلی می­کند ؛  چرا که از مخاطب­شناسی بی­بهره است و با راهبرد مشخص و در ضمن یک نقشه جامع و مهندسی شده ارائه     نمی­شود.

8. روح اخلاقی داشتن حاکمیت اسلامی مستلزم آن است که روی عنصر انگیزش و خواست تأکید مضاعف شود. جامعه­ای که برپایه قانون اداره می­شود جامعه بی­روحی است که جبر و پاداش قانونی ملاک نظم و انضباط اجتماعی است ولی جامعه اسلامی مبتنی بر اخلاق مستلزم بهره­مندی از پشتوانه وجدانی و خواست قلبی است. پیامبر اسلام(ص) از جامعه جاهلیت، نسلی ساخت که سرآمد مجاهدان در طول تاریخ شدند، امام امت نسلی را ساخت کرد که خود شهادت داد، نمونه آن در ادوار دیگر مشاهده نشده­­اند. امروزه هم در رویارویی با جنگ نرم باید نسلی ساخت که نگران سایت­ها و کتاب­های دشمنان نسبت به آنها نبود. آنچه ما را در جنگ نرم موفق می­کند تنها شناخت اینگونه امور نیست بلکه رمز موفقیت ما تولید نسلی است که در مقابل این تهاجمات بیمه شده باشد و ساز و کار آنرا هم در آموزه­های اسلامی بیان کرده­اند که ما در ادامه به برخی از آنها می­پردازیم.

·       احتیاط در انتخاب بد برای دوری از بدتر

رویکردی که در بخشی از بدنه مدیریت کشور، برای فرار از جنگ نرم بکار گرفته شده این است که برای پرهیز از بدتر می­توان به انتشار و ترویج بد مبادرت ورزید. این موضوع در رسانه ملی تا حدی خود را بیشتر نشان می­دهد. در این راستا برای فرار از ماهواره خود به پخش فیلم­هایی با همان مضامین منتها با حذف برخی صحنه­های زشت­تر مبادرت می­کنیم. این استدلال چگونه قابل پذیرش است؟ و از بحث پشتوانه­ای دینی که بگذریم، نگاهی به روند اتفاقات اجتماعی ـ فرهنگی نشان می­دهد که این رویکرد چندان پاسخگو نیست. به علاوه باید در جنگ نرم به این نکته توجه کنیم که ذائقه افراد دائم در حال ساخت و تحول و دگرگونی است. ذائقه و سلیقه افراد چیزی نیست که در یک جا به اشباع برسد. ورود به عرصه­های خلاف شرع، مخصوصاً اگر جنبه­های شهوانی و جنسی داشته باشد ورود به عرصه­هایی است که سیر­ی­ناپذیر و چون سراب بوده و حد معینی ندارد.

لذا در دستورات اسلامی به عمل به اوامر و ترک نواهی و احتیاط در شبهات تأکید شده است و دین چون برادر خوانده شده که برای پاسداشت آن باید بسیار محتاط بود. برای اجرای دفع افسد به فساد به عنوان یک مسئله عقلایی در مسایل اجتماعی فرهنگی که دارای پیچیدگی است باید بسیار محتاط بود به علاوه آن که درست استفاده نکردن از این اصل ابتکار عمل را از جبهه حق باز می­ستاند و دائم در صدد دفاع برمی‌آید.

·       فرهنگ­سازی

فرهنگ­سازی از اصطلاحاتی است که در جامعه ما مظلوم واقع شده است. اگر برنامه­ای برای مقابله با مفاسد اجتماعی تدوین و به مرحله اجرا گذاشته شود بلافاصله فریادها بلند می­شود که اول باید فرهنگ­سازی کرد. آری، این چنین است امّا رویه همه جوامع که مبانی اسلامی، نیز بلحاظ حکم کلی آنرا تأیید می­کنند آن است که هدایت جامعه و برقراری نظم اجتماعی متوقف بر بهره­گیری از دو عرصه جامعه­پذیری و کنترل اجتماعی است. به هر صورت وجود کنترل اجتماعی و قوانین بازدارند. نیز خود باید از مصادیق جامعه­پذیری آحاد جامعه تلقی گردد تا وجدان جمعی اعمال کنترل­های اجتماعی را پذیرا شود. در این صورت جامعه همانطور که مبارزه با اشرار و زورگیران را تأیید و تشویق می­کند مبارزه با دختران و پسرانی که با بد حجابی و نابهنجاری چهره شهر را آلوده کرده و زمینه گناه را فراهم می­کنند، را بر خواهد تافت. حاصل کلام اینکه در این مقوله نیز باید از سازوکار تربیتی اسلام در امور تشویقی و تنبیهی بهره جست.

 

 

·       نتیجه­گیری

در دهه­های اخیر پس از ناتوانی استکبار از رویارویی در جنگ سخت و آزمودن راه­های مختلف آن،‌ بر شدت و رویارویی فرهنگی و نرم افزوده است. و با تجربه جنگ رسانه­ای در برخی از نقاط جهان از جمله عراق و افغانستان، جنگ نرم وارد مرحله­ای جدید و دامنه­دارتر و دارای تأثیر بیشتر شده است. «یازده سپتامبر» براساس درک و وقوف به کارآمدی این جنگ خلق می­شود و جنگ در عراق و یوگسلاوی با ماهیت رسانه­ای آغاز می­شود و با تأسیس «کمیته خطر جاری» در سال­های پایان دهه­ی 1980 در اوج جنگ سرد و با منتفی دانستن جنگ سخت بلوک شرق را به زانو در آورد و با سه راهبرد «دکترین مهار»، «نبرد رسانه­ای» و «سامان­دهی نافرمان مدنی» فروپاشی شوروی را موجب شد. (ر.ک، جنگ نرم، ص 108)

جنگ نرم پدیده­ای جدیدی نیست و همواره بین حق و باطل به موازات جنگ سخت این جنگ نیز وجود داشته است. توسعه تکنولوژی و بهره­گیری از امکانات واقعی و مجازی و ورود دشمن در عرصه­هایی که قبلاً به راحتی امکان ورود به آن­ها را نداشت، بر اهمیت توجه به موضوع افزوده است.

جنگ نرم جنگی است که شناخت آن نیازمند بصیرت و خودباوری است و در غیر این صورت چه بسا دشمن در لباس دوست و فرد غارت شده، خود در لباس غارت­گر ایفای نقش نماید که فرمودند «هلک امرء لم یعرف قدره»

برای مبارزه با جنگ نرم باید از موضع فعال وارد شد و ابتکار عمل را به دست گرفت و صرفاً واگویه کردن کارهایی که دشمنان انجام می­دهند ما را به جایی نخواهد رساند. برای تحقق این مقصود باید به خود بازگشت و میراث فرهنگی و معنوی خود را باز شناخت. براساس این میراث، این کارزار جهاد اکبر خوانده شده و محیط این کارزار قبل از هر چیز نفس و خود آدمی است که می­تواند دشمن خویش گردد. برای موفقیت دراین کارزار هم باید به اندرون خود توجه کرد. و به کارزار خود رفت و هم باید در بیرون در عرصه­های خرد، میانه و کلان جامعه راه مبارزه را آموخت.

توجه به راهکارهای ارائه شده در اسلام از قبیل توجه به امور زیستی‌،‌ روانی، تکلیفی و وضعی و اهتمام به آراستن امور محیطی مطابق سلیقه اسلامی از قبیل توجه به موقعیت خانواده، مسجد و اهتمام به حفظ کلیت نظام اسلامی، فرد و جامعه را در پیشبرد اهداف خود موفق خواهد کرد و دشمنان را در این جنگ نظیر جنگ سخت مأیوس خواهد ساخت. در این عرصه البته نباید از کاری که دشمنان انجام می­دهند و دفاعی که باید در قبال آنها اتخاذ کرد غافل شد.

 

منابع و مآخذ

-                  قرآن کریم

-                  ثقة­الاسلامی کلینی، اصول کافی، ج 1، تهران،‌ انتشارات مسجد چهارده معصوم (ع)،‌ بی­تا

-  شیخ حرالعاملی، جهاد با نفس، ترجمه علی افراسیابی، قم، نهاوندی، 1380

-  شیخ حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج 11، قم، مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث، بی­تا

-  شیخ صدوق،‌الامالی

-  شیخ عباس قمی ـ سفینة­البحار (بیروت، مؤسسه الوفاء،‌ بی­تا) ج 2

-  شیخ محمد بن الحسن الحرّ العاملی، وسایلی الشیعه، ج 15، تهران، المکتبة­الاسلامیه، بی­تا

-  محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 20،‌ 67 و 75

-  محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی (تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (ع)،‌ بی­تا)، ج 1

-  جنگ نرم و وضعیت کنونی ما، مرکز پژوهش­ها فرهنگی و اجتماعی صدرا، بی­تا،‌ بی­تا

-  حسن خیری، انتخاب عقلانی در آموزه­های اسلامی، معرفت، 1387، شماره 126

-  حسن خیری، تلویزیون و فرهنگ، پایان نامه دکتری، تهران،‌ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات

-  معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی، ره توشه راهیای نور ویژه محرم­الحرام 1431، قم، رشید، 1388

-  محمد قربانی، جنگ نرم؛ تبیین مفهومی، پیشینه تاریخی و تاکتیکها،؛ تابناک ،1388 www. Tabnak.ir)

         - مهدی صادق ، جنگ نرم چیست؟ پایگاه قدس ، 1388 paigahghods.persianblog.ir            www.

          - یوسف کریمی ، روان شناسی اجتماعی ، تهران ، نشر ارسباران ، 1375   

    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۱:۲۶
حسن خیری

 

خطبه اول:

موضوع: مبنی بر بیانات مقام معظم رهبری بر توسعه و پیشرفت مواردی بیان می شود. دهه چهارم دهه عدالت و پیشرفت و به جای توسعه از پیشرفت استفاده شده است چرا که توسعه همان توسعه غربی است و با معیارهای غرب سنجیده می شود. اشاره به تقسیم بندی جهان به توسعه یافته و در حال توسعه.

ماهیت اسلام و انقلاب، نظام بدون ماهیت الهی و توسعه غربی را نمی پذیرد و حیات طیبه خود را از خدا دارد. ما نیاز به پیشرفت داریم و به جای توسعه از پیشرفت استفاده می کنیم تا متفاوت با غرب مقام معظم رهبری فرمودند ما باید به سمت عدالت و پیشرفت رویم و بحث چشم انداز 20 ساله که در سال 4 این کشور باید ویژگی هایی داشته باشد که مبنای حرکت نظام باشد.

یکی از این شاخص ها توجه دنیا و آخرت است. باید طوری برنامه ریزی شود سعادت دنیوی فراهم شود و فقط دغدغه معیشت و آخرت گرایی تنها نیست چرا که دنیا مزرعه آخرت است.

آیات الهی تاکید بر این نکته دارد: به آخرت توجه کن اما دنیا را فراموش نکن.

طلب دنیا و طلب حلال و علم فرضیه است. از مانیست کسی که دنیا را برای آخرت و آخرت را برای دنیا فدا کند.

جامعه فقیر جامعه که فرایند است.

کسی به امام صادق گفت: من دنیا را دوست دارم امام از فلسفه دوستی پرسید. گفت بخاطر امرار معاش خانواده ام. امام گفت: این آخرت گرایی است.

یکی از شاخص های توسعه و پیشرفت و حیات طیبه الهی را تحقق می بخشد، توجه به حق الله و حق الناس است. بدون توجه به این دو مفهوم نمی شود روی پیشرفت جامعه اسلامی تکیه کرد.

کوتاهی کردن در کار مردم حق الناس است. (حق الله مترادف با حق الاجتماع است)

آن هایی که نادیده گرفته شوند به جامعه ظلم شده است نه به یک شخص از جمله این است.

ارتداد جزء گناهان کبیره است که حد بر آن جاری می شود. 10 حد داریم که تضمین کننده رعایت حق الله هست. عقل و چیزی که عقل را ضایع کند حق الله است. تولید نسل پاک و یا حرام را تحقق بخش جامعه دینی نیست. زنا و امثال این ها حق الله است.

بحث حق در جامعه اسلامی توسعه یافته است. حق را باید در ادبیات دین جستجو کرد.

حتی برخی جانوران مثل درخت نیز حق دارند.

نسبت به گذشتگان حق داریم و امکان آقا شدن از جانب آن ها هست و آیندگان هم حق دارند. یکی از شاخص های پیشرفت ملامت مومنانه است که بحث امر به معروف و نهی از منکر یکی از موارد آن است. همه نسبت به هم ولایت مومنانه دارند. در توسعه غربی تکنیک نیست به دیگران نداری و سرت در کار خود باشد اما در جامعه اسلامی باید اول با عقل و شعور خود باید بفهمی و بعد اجرا کنی و وارد عمل شوید.

شاخص دیگر وحدت گرایی است و تاکید اسلام بر وحدت: (یدالله مع جماعه) و پرهیز از تفرقه آن هایی که اجتماع بزرگتر است وارد شوید. نماز در مسجد جامع وحدت را بیشتر نمایان می کند. حج بیشتر وحدت و اجتماع اسلامی را نمایش می دهد و فضیلت بیشتری دارد.

خطبه دوم:

توصیه به تقوی الهی

یکی از معیارهای تقوی نسبت به برادر خود بدگمان نباشیم.

امر برادر خودت را بر بهترین وجه حمل کن و گمان مبر به او اگر کاری بد کرد سوء ظن نداشته باشد تا می توانی حمل بر صحت بکن.

کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که برخی از گمان ها گناه است. قرآن هرگاه مومنی برادر مومن خود را مورد اتهام قرار دهد ایمان از قلب او خارج می شود همان طور که نمک در آب حل می شود. امام صادق (ع)

برخی علماء اگر کسی خبری از کسی می آورده می گفتند: آن شخص عالم می دانستم ولی هنوز شکی به آن ندارم اما تویی که خبر آوردی فاسق شده ای چون غیبت کرده ای

اشاره به مناسبتها: 7 ذی الحجه و شهادت امام باقر (ع)- حرکت کاروان امام حسین از مکه به کربلا و قربانی دادن امام حسین

9ذی الحجه روز عرفه و تاکید بر خواندن دعای امام حسین (ع) و روزه اگر روزه موجب بی حالی میشود روزه نگیرید تا دعا را درک کنید.

در روز عرفه نباید امید را از دست داد و حتی بچه های داخل شکم مادر هم روزی می گیرند.

روز عید قربان: پدر مومنان ابراهیم است و اطاعت ابراهیم و اسماعیل از خدا ما باید بنده خدا باشیم و عید باشد تا توسعه حقیقی انسان اتفاق افتد.

هفته نیروی انتظامی با شعار اقتدار در سایه مردم داری- قانون مداری و جامعه مداری حق نیروی انتظامی بر گردان ما بخاطر امنیت جامعه و تشکر از این ارگان و تبریک این ایام دیدار مقام رهبری با نخبگان و فرمایشات ایشان راجع به توسعه پایدار بود.

در صورتی که دیگران تصمیم بگیرند ما نمی توانیم توسعه پایدار داشته باشیم. ما باید مصالح خود را بشناسیم. دوست و دشمن خود را بشناسیم تا توسعه پایدار داشته باشیم.

برنامه ریزی صحیح و توجه به نیازهای شخص باید توجه شود.

بسته شدن عهدنامه گلستان در این ایام بسته شده است. عهدنامه روسها با ایران و جدا شدن شمال ایران که به دست حکومت های نالایق قاجار بسته شده است.

انگلیس با ایران معاهده داشت در زمان قاجار که با لباس ایرانی بجنگد برای ایران اما انگلیس اینکار را نکرد و عهدنامه بسته شد.ما باید مراقب باشیم و خودمان پای میز مذاکره منافع خود را ببینیم و همانطور که رهبر گفت به دشمن اعتماد نکنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

1392/7/19

خلاصه خطبه ها: احسان دقیانوس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۸:۳۴
حسن خیری

 / person with the disorder is guilty of advertising agency office expressive PhD in Sociology Institute, said the technology is so pervasive that drugs undermine society and the social ills become therefore, in such cases, the person with the disorder may not criminal rebuked him.

Hojjatoleslam Khairi Hassan, director of the Center for Social and Cultural Studies Institute of Islamic Propagation Office in an interview with reporter Rasa News Agency , in response to the question "Why are some parts of the country, young people are high on drugs?" said the kind of crimes and anomalies become so pervasive social problem that would undermine society and the individual in question would otherwise have occurred.

The person with the disorder is not guilty

He noted the distinction between social and individual issues and psychological disorders added to the social pathology of the following grounds, platforms and servers, but it was Phenomenon in Social Pathology individual issues, focus only on the character level person takes place.

This PhD sociologist stated that the technology is so pervasive drug undermine society and the social ills become so in such cases, the person with the disorder may not criminal rebuked him .

Sociologists have studied the task Nabhnjaryha

He said before rebuked individuals with drug and pathological study of the social situation and the causes of such phenomena is that of what is abnormal, and it is the task of the sociologist.

Hojjatoleslam good reference to the factors noted anomalies: a phenomenon caused by social contexts and social contexts and agents, brokers and human resources will play a role in the occurrence of the phenomenon.

Neighborhoods with the largest drug manufacturer

He said: We used the wide geographical borders with Afghanistan as the world's largest drug manufacturer in the world and it is natural to be influenced by the environment.

Director of Social and Cultural Studies Research Center Islamic Propagation Office continued effort to block the entry of drugs from neighboring countries, but the extent of the boundaries and interactions between material and country, complete blockage of drugs into the country are not allowed .

Political factors on the drug

Referring to his political causes of abnormalities noted to humiliate the enemies of the Islamic system and drift back efforts to shut down our young people do extensive efforts in this direction.

Good Hojjatoleslam added soft war the enemy tries to bring us revolutionary identity and the human forces of the Islamic identity in a time and space in the same direction for all your efforts on the youth of drug Applies .

He emphasized to promote the acquisition of opiate enemy avenues of media, communications and economic uses and is applied to the same SODA expensive and we have to consider their workforce as the most important asset urgency Islam, the revolution and take care.

Local media should be held accountable for the current state

The PhD in Sociology stating an identity crisis as a global problem and all countries are concerned about indigenous cultures and their lifestyles, said: We must respond to the current state of the media and media outside the context of the emergence Nabhnjaryha and Sntshknyha provided to compensate.

The unemployment crisis is one of the main reasons for turning to drugs

He said to economic factors, abnormalities of society: the social crisis and unemployment and social frustration, age marry and remain unanswered needs of young people.

Good Hojjatoleslam emphasized the crisis of unemployment and social frustration on one of the main reasons young people Dkhanyaty drug, hallucinogenic drug.

Socialization is an important solution to combat anomalies

Stating strategies to combat social anomalies and turning to drugs, he pointed out one of the ways of life and strong social and religious norms and values, socialization and community awareness of social pathologies, and in this way, families, schools and the media are crucial Nqs.

Director of the Center for Islamic Propagation Office, Cultural and Social Research said the psycho-social health and physical health is very important and critical to your mental and social well-being, but we could not make such medical vaccinated.

The work is being done to involve community health Tkhsssy

Stating that the community mental health field, it is not worthy of the dignity of the Islamic system, said it would be necessary to interdisciplinary work and the specialized.

Hojjatoleslam Khairi said experts in the social sciences, psychology, religion, media and communication must help to create a charter for social and psychological health and societal problems and phenomena in the considered phenomena and solutions to combat.

He said when is pervasive phenomena of deviance, social problems that generate and spread it everywhere, resulting in widespread damage to the area of religion, national authority, affects the physical and mental health.

The second strategy for combating social control disorders

This PhD sociologist noted for combating social abnormalities, in addition to socialization, social control, we have young people from traditional societies the religious sites such as mosques, bodies and families and placed in non-formal control and determination of To cure this disease, determined to learn socially.

Violation of the law enforcement apparatus tobacco epidemic

Stating that official controls, legal and must be restored, said: sometimes rules are well written, but the performance is much more difficult and this is either because there are insufficient rules or in the pores that cause Mjryhay law enforcement their work well done, and the social suffering and disease outbreaks are tobacco.

Smoking and promote the common good Hojjatoleslam stating representations of the social impact of new and future generations, said: making public spaces safe from law enforcement is crucial and must be done in this case significantly.

He finally said very little influence in public spaces and social guarantees as well as a bit about this, there is inaccurate and inadequate implementation is that it should return to formal social control and to plan swiped Sybhaysh Social aspects are not.

Remarkably, the leader of North Khorasan youth meeting to provide a list of the injuries was life, and the twenty questions, the questions raised by the Leader of the questions is:

Why is mass culture in our society is weak?

What is the aversion to work?

Why not make relationship Raythay neighborhood?

Why the driving culture, people do not fully disciplined?

The birth of our society is?

What is the pattern of recreation?

What is the architecture of our society? How to fit our needs?

What is common between us lies?

In some parts of the country because of the high divorce?

What is the cause of aggression and impatience among some of us?

How do we respect the law? What is the cause of illegality in some people?

What is social discipline?

There is much work ethics in society?

Why are some good words, good ideas, dreams, and what is left over?

What we can cut the root of Reba?

What is essential for our apartment?

What is luxury? Bad? Good? How much is that bad? How much is OK?

Because consumerism is prevalent among many of our people?

Why we talk past each other?

In some parts of the country because the drug is too young?

Why Slh mercy on us poor?

What is essential for our apartment? How much is true?

What shirt design is tailored to our needs and rational?

Between men and women make it right?

Do our daily interactions, we say to each other completely, right?

Be having some work done away from the cause of aversion to work is?

Cause aggression and impatience and intolerance among some of us do?

What rights do people in the media, the Internet and ... We observe?

Produce qualitatively different parts, it is of interest and concern?

Why it's good for us that our bureaucracy is low?

Why do some cities, there is a single house? How has the influence of Western diseases in our society?

What we divorce and family breakdown, as is common in the West, does not prevail among us?

What do the women in our community, to preserve the dignity and Ztsh also do social functions and family and social rights be protected?

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۵
حسن خیری

کنکاشی در پرسش‏های رهبر معظم انقلاب اسلامی؛
جامعه پذیری مهم‌ترین راهکار مبارزه با ناهنجاری‌ها /  خبرگزاری رسا ـ دکترای جامعه شناسی پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی گفت: روی آوری به مواد مخدر به قدری فراگیر شده که جامعه را تحت شعاع خود قرار داده و به ناهنجاری اجتماعی تبدیل شده است؛‌ بنابراین در چنین مواردی، فرد مبتلا به ناهنجاری مجرم نبوده و نمی‌توان وی را توبیخ کرد.

حجت‌الاسلام حسن خیری، مدیر مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در پاسخ به این پرسش که «چرا در برخی از بخش‌های کشورمان روی آوردن جوان‌ها به مواد مخدر زیاد است؟» گفت: اگر گونه‌ای از جرائم و ناهنجاری‌ها قدری فراگیر شود که جامعه را تحت شعاع خود قرار دهد مسأله‌ای اجتماعی و در غیر این‌صورت مسأله‌ای فردی رخ داده است.

فرد مبتلا به ناهنجاری مجرم نیست

وی در ادامه با اشاره به تفاوت میان ناهنجاری‌های اجتماعی و مسائل فردی و روانشناختی افزود: برای آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی باید در پی عوامل، زمینه‌ها، بسترها و کارگزارهای آن پدیده در سطح اجتماع بود اما برای آسیب‌شناسی مسائل فردی،‌ تفحص تنها در سطح شخصیت آن فرد صورت می‌گیرد.

این دکترای جامعه شناس تصریح کرد: روی آوری به مواد مخدر به قدری فراگیر شده که جامعه را تحت شعاع خود قرار داده و به ناهنجاری اجتماعی تبدیل شده است؛‌ بنابراین در چنین مواردی، فرد مبتلا به ناهنجاری مجرم نبوده و نمی‌توان وی را توبیخ کرد.

مطالعه نابهنجاری‌ها وظیفه جامعه شناسان است

وی اظهار داشت: پیش از این‌که فرد مبتلا به مواد مخدر را توبیخ کرد باید در اوضاع اجتماعی به مطالعه و آسیب‌شناسی پرداخت که چه اتفاقی سبب بروز و نمود چنین پدیده‌های نابهنجار شده است و این امر وظیفه جامعه شناسان است.

حجت‌الاسلام خیری با اشاره به عوامل ناهنجاری‌های جامعه خاطرنشان کرد: یک پدیده اجتماعی از بسترها و زمینه‌های اجتماعی ناشی شده و عوامل، کارگزاران و نیروهای انسانی در بروز و تشکیل آن پدیده ایفای نقش می‌کنند.

همسایگی با بزرگترین تولید کننده مواد مخدر

وی ابراز داشت: کشور ما از جهت موقعیت جغرافیایی مرز گسترده‌ای با افغانستان به عنوان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان دارد و طبیعی است که از فضای آن متأثر شود.

مدیر مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی ادامه داد: تلاش‌های فراوانی برای مسدود کردن ورود مواد مخدر از کشورهای همسایه می‌‌شود اما با توجه به گستردگی مرزها، آمد و شد‌ها و تعاملات میان کشوری، انسداد کامل ورود مواد مخدر به کشور امکان پذیر نیست.

عوامل سیاسی روی آوردن به مواد مخدر

وی با اشاره به عوامل سیاسی نابهنجاری‌های جامعه خاطرنشان کرد: دشمنان نظام اسلامی برای تحقیر و بی اراده کردن جوانان ما کمر همت بسته و تلاش‌های گسترده‌‌ای در این راستا انجام می‌دهند.

حجت‌الاسلام خیری اضافه کرد: دشمن با جنگ نرم تلاش می‌کند تا هویت انقلابی را از ما گرفته و در یک بازه زمانی نیروهای انسانی نظام را از هویت اسلامی خالی کند و در همین راستا تمام تلاش خود را برای روی آوردن جوانان به مواد مخدر به کار می‌‌بندد.

وی تأکید کرد: دشمن برای ترویج روی آوری به مواد مخدر از راه‌های رسانه‌ای، ارتباطی و اقتصادی فراوانی استفاده می‌کند و در همین راستا سودا گران خود را بکار گرفته است و ما باید به آن توجه داشته باشیم و از نیروی انسانی خود به عنوان اصلی‌ترین سرمایه فوریتی اسلام، انقلاب و کشور مراقبت کنیم.

رسانه‌های داخلی باید پاسخگوی وضعیت فعلی باشند

این دکترای جامعه شناس با بیان این‌که بحران هویت به عنوان یک مسأله جهانی مطرح بوده و همه کشورها نگران فرهنگ‌های بومی و سبک‌های زندگی خود هستند، تصریح کرد: فضای رسانه‌ای ما باید پاسخگوی وضعیت فعلی باشد و فضای رسانه‌ای خارجی که زمینه پیدایش نابهنجاری‌ها و سنت‌شکنی‌ها را فراهم آورده است را جبران کند.

بحران بیکاری یکی از دلایل اصلی روی آوردن به مواد مخدر است

وی با اشاره به عوامل اقتصادی نابهنجاری‌های جامعه گفت: بحران کمبود کار و بیکاری در جامعه سبب سرخوردگی اجتماعی، بالارفتن سن ازدواج و بی پاسخ ماندن نیازهای اساسی جوانان می‌شود.

حجت‌الاسلام خیری تأکید کرد: بحران بیکاری و سرخوردگی اجتماعی یکی از دلایل اصلی روی آوردن جوانان به مواد دخانیاتی، مخدر و روانگردان است.

جامعه پذیری مهم‌ترین راهکار مبارزه با ناهنجاری‌ها است

وی با بیان راهکارهای مبارزه با ناهنجاری‌های اجتماعی و روی آوردن به مواد مخدر، خاطرنشان کرد: یکی از راه‌های اسلامی شدن سبک زندگی و محکم شدن هنجارها و ارزش‌های اجتماعی و دینی، جامعه پذیری و آگاهی دادن جامعه به آسیب‌های اجتماعی است و در این مسیر، خانواده‌ها، رسانه‌ها و مدارس نقس بسیار مهم و اساسی دارند.

مدیر مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی اظهار داشت: سلامت اجتماعی و روانی همانند سلامت و بهداشت جسم بسیار مهم و حائز اهمیت است اما ما نتوانستیم سلامت اجتماعی و روانی خود را همچون سلامت پزشکی واکسینه کنیم.

سلامت اجتماع مستلزم انجام شدن کار میان تخصصصی است

وی با بیان این‌که در حوزه سلامت اجتماع و روان، کار درخور شأن نظام اسلامی انجام نشده است، گفت: این امر مستلزم صورت گرفتن کار میان رشته‌ای و میان تخصصی است.

حجت‌الاسلام خیری بیان داشت: متخصصان علوم اجتماعی، روانشناختی، دینی، رسانه‌ای و ارتباطی باید به کمک هم منشوری برای سلامت اجتماع و روان پدید آورند و پدیده‌ها و معضلات اجتماعی را در آن مدنظر قرار داده و به ارائه راهکار مبارزه با این پدیده‌ها بپردازند.

وی اظهار داشت: زمانی که پدیده‌ها و ناهنجاری‌های جامعه فراگیر شود، معضل اجتماعی تولید کرده و آن را به همه‌جا سرایت می‌دهد؛‌ در نتیجه آسیب فراگیر آن حوزه دین، اقتدار ملی، سلامت و بهداشت روانی و جسمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

کنترل اجتماعی دومین راهکار مبارزه با ناهنجاری‌ها

این دکترای جامعه شناس خاطرنشان کرد: برای مبارزه با نابهنجاری‌های اجتماعی، افزون بر جامعه پذیری نیاز به کنترل اجتماعی نیز داریم؛ جوانان باید از سوی جوامع سنتی همچون پایگاه‌های دینی، مساجد، هیئات و خانواده مورد کنترل غیر رسمی قرار گرفته و آگاهی و عزم راسخ برای درمان این بیماری اجتماعی را به صورت راسخ فرا گیرند.

تخطی مجریان قانون یکی از اسباب فراگیر شدن دخانیات است

وی با بیان این‌که کنترل‌های رسمی، قانونی و حقوقی باید ترمیم شوند، تصریح کرد: گاهی قوانین خوبی نوشته می‌شود اما در اجرا با مشکلات فراوانی مواجه می‌شود و این یا به دلیل ناکافی‌بودن قوانین است و یا در مجری‌های قانون منفذهایی وجود دارد که سبب می‌‌شود مجریان کار خود را به خوبی انجام نداده و سبب ابتلای اجتماعی به امراض و فراگیر شدن دخانیات می‌شوند.

حجت‌الاسلام خیری با بیان این‌که نمودهای ترویج دخانیات و عادی شدن آن در اجتماع آثار مخربی برای نسل‌های جدید و آینده دارد، ابراز داشت: سالم سازی فضاهای عمومی از سوی مجریان قانون بسیار مهم و اساسی بوده و باید کار قابل توجهی در این مورد صورت بگیرد.

وی در پایان گفت: قدرت نفوذ در فضاهای عمومی بسیار کم بوده و ضمانت‌های اجتماعی کمی نیز در این‌باره وجود دارد که همان نیز نادرست بوده و اجرای آن ناکافی است؛ این به کنترل اجتماعی و رسمی بازمی‌گردد که برای آن باید تدبیری اندیشه شود تا آسیب‌هایش دامن‌گیر ابعاد مختلف اجتماعی نشود.

شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیب‌های سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، پرسش‌های زیر بخش از پرسش‌های مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:

چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه ما ضعیف است؟

علت کار گریزی چیست؟

چرا در روابط همسایگی‌مان رعایت‌های لازم را نمی‌کنیم؟

چرا در زمینه فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟

حد زادوولد در جامعه ما چیست؟

الگوی تفریح سالم چیست؟

نوع معماری در جامعه ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهای ماست؟

در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟

چرا در برخی از بخش‌های کشورمان طلاق زیاد است؟

علت پرخاشگری و بی‌صبری در میان بعضی از ماها چیست؟

چقدر به قانون احترام می‌کنیم؟ علت قانون گریزی در برخی از مردم چیست؟

انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟

وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟

چرا برخی از حرف‌های خوب، ایده‌های خوب، در حد رؤیا و حرف باقی می‌ماند؟

چه کنیم که ریشهٔ ربا در جامعه قطع شود؟

آپارتمان‌نشینی چقدر برای ما ضروری است؟

تجمل‌گرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟

چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرف‌گرایی رواج دارد؟

چرا پشت سر یکدیگر حرف می‌زنیم؟

چرا در برخی از بخش‌های کشورمان روی آوردن جوان‌ها به مواد مخدر زیاد است؟

چرا صلهٔ رحم در بین ما ضعیف است؟

آپارتمان‌نشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟

طراحی لباسمان چقدر متناسب با نیازهای ما و عقلانی و منطقی است؟

آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟

آیا ما در معاشرت‌های روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوییم؟

بعضی‌ها با داشتن توان کار، از کار می‌گریزند؛ علت کار گریزی چیست؟

علت پرخاشگری و بی‌صبری و نا بردباری در میان بعضی از ماها چیست؟

حقوق افراد را چقدر در رسانه‌ها ، در اینترنت و... مراعات می‌کنیم؟

تولید کیفی در بخش‌های مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟

چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاه‌های اداری ما کم است؟

چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانه‌های مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعه ما نفوذ کرده است؟

چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟

چه کنیم که زن در جامعه ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعی‌اش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگی‌اش محفوظ بماند؟

/997/ت201/ن

/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۹:۰۲
حسن خیری

بسمه تعالی

 

 

دین و روحانیت در جهان زندگی جوان امروزی ایرانی

 (چاپ شده در مجموعه مقالات همایش مناسبات روحانیت و نسل جوان، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سال 88)

همایش مناسبات روحانیت و نسل جوان «مجموعه مقالات علمی ـ جلد اول» مهرماه 1388


ادامه ...

 

                                                                                                         دکتر حسن خیری

                                                                          عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

چکیده :

جوان ، هویت جوان ، دینداری جوان امروز ایرانی ، تعامل روحانیت و جوان و موقعیت روحانیت  در نزد جوان امروز ایرانی  ؛ از موضوعات و مسائلی است که تحلیل های مختلف و در برخی موارد متضادی از آن ارائه می گردد . آیا جوان ایرانی همچون اسلاف خود دارای علائق مذهبی است  ؛یا آن که تغییر و تحولات سریع جهانی در این عرصه نیز وضع را دگرگون کرده است ؟

در این نوشتار ، برای راهیابی به پاسخ به این پرسش ها ، تلاش شده تا با رویکرد پدیدار شناسی و بکار گیری اصطلاح "جهان زندگی" به معنای "شبکه ذهنی" ای که فرد از موقعیت خود و دیگران داشته و بر اساس آن نوع خاصی از اعتقاد و احساس در او پدیدار می گردد ؛ به واکاوی موضوع مبادرت شود . آنچه از مجموع تأملات استنباط می شود این است که مسئله نه بر سر دین و دین داری ، بلکه بر آسیب دیدن تعامل و ارتباط بین جوان و روحانی است  ؛ که با آشنایی با جهان زندگی جوان و اصلاح تعامل بر اساس آن می توان برای رفع این مشکل اقدام کرد .

کلید واژه ها : جوان ، روحانی ، جهان زندگی ، شبکه ذهنی ، هویت ،   کنش ، گروه مرجع ، تعامل

 

مقدمه :

نتایج سرشماری نفوس و مسکن 1385 نشان می دهد جمعیت جوان کشور نسبت به ده سال قبل 1375 با 5/6 میلیون نفر افزایش از 18 میلیون به 5/24 میلیون نفر رسیده است . به عبارت دیگر جوانی جمعیت ایران با 7% افزایش از 4/28 % به 4/34% در سال 1385 ارتقاء یافته است . بنابر این در حال حاضر ایران جوان ترین جمعیت دنیا را  داراست .( علیخانی  ،هویت در ایران ، 1386 :ص بیست)

ما در عصری به سر می بریم که " هویت " مسئله است . "ظهور پست مدرنیزم که به شدت تکثر گرا ، چند پاره و نسبیت گراست و جریان جهانی شدن و گذشتن از مرزهای سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، شتاب گرفتن تغییرات ، رخداد  انقلاب الکترونیک و حرکت به سمت جامعه اطلاعاتی و شبکه ای در عصر حاضر ، مزید بر علت شد و هویت را بیش از پیش مورد توجه قرار داد.(همان :  21)هویت متکثر ، هویت دیجیتال ، هویت ناپایدار ، فرا هویت از واژگانی است که مد روز شده است .

از سوی دیگر ما وارث هویت و فرهنگی هستیم که بر پایه اسلام و آموزه های شیعی حیات تاریخی و بالندگی خاص خود را داشته است. " علاقه ایرانیان به دین مقدس اسلام از همان آغاز ظهور این دین مقدس شروع شد . " (مطهری ، خدمات متقابل اسلام و ایران : 80 )شاید اولین فرد مسلمان ایرانی سلمان فارسی است ، وچنانکه می دانیم اسلام این ایرانی جلیل آنقدر بالا گرفت که به شرف " سلمان من اهل البیت " نایل شد ."(همان : 79 ) ایرانیان پس از استقلال بدون هیچ مزاحمتی می توانستند آیین و رسوم کهن خود را احیا کنند ولی نکردند ، بلکه بیشتر به آن پشت کردند و به اسلام رو آوردند ، چرا چون آنها اسلام را با عقل و اندیشه و خواسته های فطری خود سازگار می دیدند . "(همان : 110 )و آنان " از قدیم الایام که اسلام اختیار کردند ، بیش از اقوام و ملل دیگر نسبت به خاندان نبوت علاقه و ارادت نشان دادند . " (همان : 120 ) ودر طول تاریخ این کشور ، تحولات بزرگ اجتماعی با پیشوایی روحانیت و همدلی و همراهی جوانان این مرزو بوم اتفاق افتاده است . ولی چندی است که گویا راه این دو از هم جدا شده و مفاهمه آنها با مشکل مواجه شده و گروه مرجع بودن روحانیت برای جوان مورد تردید واقع شده است.  نگاه عالمانه اقتضای آن را دارد تا بدون تأثیر پذیری مقلدانه ، محیط خود را بشناسیم  "العالم من عرف قدره" (نهج البلاغه ، خطبه 103 )و در غیر این صورت ممکن است القا ءات نابخردان و دشمنان ما را با دست خویش به هلاکت اندازد "هلک امرء لم یعرف قدره "

 در این نوشتار با رویکرد "پدیدار شناسانه " به بررسی جهان زندگی یا شبکه ذهنی جوان امروز ایرانی نسبت به دین و روحانیت  می پردازیم و درصددیم به این پرسش پاسخ  دهیم که جهان زندگی و شبکه ذهنی و معنایی جوان امروز را چه چیزی تشکیل داده است؟ بعلاوه پاسخ برای  پرسش های فرعی ذیل را  پیگیری می کنیم .

  • آیا  جوان  امروز ایرانی گرفتار   بحران هویت شده است؟
  • عوامل اصلی شکل دهنده جهان زندگی  جوان امروزی کدامند ؟
  • مشکلی به عنوان  ارتباط روحانیت با جوان  وجود دارد ؟ اگر پاسخ مثبت است ؛ آیا  مشکل در دوراهی ایمان است یا در دو راهی تفاهم و همدلی ؟

اصول موضوعه ورود به بحث عبارتند از :

v    افراد در تعاملات اجتماعی دست به کنش می زنند .

v    همه انسانها ذهن دارند و بر اساس برداشتی که از موضوع خود دارند تصمیم می گیرند که چگونه در برابر دیگران ظاهر شوند . تفسیرشان از رفتار دیگران چیست ؟

v    انسانها معمولا در طول تعاملات اجتماعی خود با دیگران از آنها نمونه ای ساخته و به عبارت دیگران ذهن آنها نسبت به موضوعات ساخت من می شود . به عنوان مثال برداشت خاصی از روحانیت پیدا می کنند و آن ملاک قضاوت آنها قرار می گیرد .

v    تعامل مجدد موجب تغییر و اصلاح ذهنیت بوجود آمده می گردد و قطع ارتباط موجب سفت وسخت شدن ذهنیت و گرایش می شود .

v    در تشکیل جهان زندگی "شبکه ذهنی " افراد محیط دارای تأثیر بسیار است . معمو لا انسانها در طرز تلقی خود ، از بعضی تأثیر بیشتری می پذیرند که تحت عنوان گروه مرجع و دیگران مهم از آن یاد می شود .

v    برای شکل گیری یک کنش اجتماعی باید درک مشترکی (تفاهم در معانی رفتارها و قواعد رفتاری "هنجارها" )بین افراد درگیر در کنش وجود داشته باشد . ودر غیر این صورت دعوای انگور ، عنب و اذن در می گیرد .

v    شبکه تعاملات و کنش های اجتماعی جامعه " جهان اجتماع " را می سازد . پس "جامعه یک محصول انسانی است . جامعه یک واقعیت عینی است و انسان یک محصول اجتماعی است . "( ریتزر :  359 )

v    از گزاره های فوق استفاده می شود که " جهان اجتماعی محصول فرهنگی فراگرد های آگاهانه است . "(همان : 360 )

v    جهان زندگی و شبکه ذهنیتی  ، هویت اجتماعی ما را شکل می دهد .

 

تعریف برخی اصطلاحات :

کنش : کرداری است مبتنی بر یک طرح از پیش تصویر شده  . همین طرح است که کنش را از دیدگاه کنشگر اجتماعی معنی دار می کند . ( همان : 351) کنش عبارت است از رفتار دارای قصد و نیت . به عبارت دیگر افراد در کنش اجتماعی دارای دلیل و انگیزه اند. "کنش متضمن ساخت ها و فرایندهایی است که ادمی توسط انها منویانی معنا دار را شکل می دهد و این منویات را به طور کم و بیش موفقیت امیزی در وضعیت های انضمامی به انجام می رساند." (  صدرا : 70 )

گروه مرجع: انسانها در شکل دهی به نگرش های خود بیش از انکه به خود متکی باشند به گروههایی که با انان در ارتباط اند تکیه می کنند . (همان : 142)آدمی دارای دو گونه تعلقات اجتماعی است .یکی تعلقات عضویتی و دیگر تعلقات ذهنیتی است . ما هر کدام عضو خانواده ای هستیم ، اما ممکن است به خانواده ای که به آن تعلق داریم وابستگی عاطفی و ذهنیتی نداشته باشیم . به گروهی که به آن تعلق ذهنیتی داریم و چه بسا عضو آن هم نباشیم گروه مرجع گفته می شود .

وقتی فرد گروه مرجعش را تغییر دا د شاخص هایی که برای ارزیابی خود در روابط اجتماعی در نظر دارد تغییر یافته و قضاوتش درباره منزلتی که در جامعه دارد تغییر خواهد گرد.(همان : 143)

ارزش : مفاهیم یا باورهایی هستند که مرتبط با رفتار یا حالت مطلوب بوده  ، فراتر ازموقعیت های خاص قرار می گیرند راهنمای انتخاب و ارزیابی رفتار و حوادث به شمار می روند و بر اساس اهمیت نسبی شان رتبه بندی می شوند (همان  : 151)

جهان زندگی : مجموعه نمونه سازی هایی است که تمامی تجارب ، و کردار انسانها بر پایه آنها استوارند . نمونه سازی های این جهان معمولا مورد تردید کنشکران قرار نمی گیرد . جهان زندگی در واقع ؛ همان فرهنگ تثبیت شده جامعه است که تقریبا بدون چون و چرا مورد پذیرش کنشگران قرار می گیردد و از بیرون بر آنها تحمیل می شود . (ریتزر : 395) بدین صورت شبکه ای از برداست ها پدید می آید که آن را " شبکه ذهنی " نیز می گوییم .

هویت  : هویت Identity کلمه­ای عربی است مرکب از هو هو، به معنای او او. بنابراین هویت فرآیندی است که فرد بدان شناخته می­شود. از اینکه کیست؟ کجاست؟ چه بوده؟ خانواده، قبیله، نژاد، ملتش کدام است. پس هویت در بردارنده مجموعه صفاتی است که بدان موصوف را می­شناسیم

"هویت ابتدا به معنای «یکی شدن» و در روان شناسی به معنای «یکی شدن خود» مطرح گردیده است و در مردم شناسی هویت تجلّی در «هویت نژادی» بوده است.(سوکفلد، 1999: 417) هویت از نقطه نظر جامعه­شناسی صرفاً یکی شدن نیست بلکه «یکی شدن با خود و دیگران» محسوب می­شود که توضیح دهنده هویت فردی و اجتماعی است. اریکسون (980: 109) این دو مورد را با یکدیگر جمع کرده و معتقد است هویت دارای دو جزء است: اولی «یکی شدن خود» و دیگری «مشارکت با دیگران در بعضی از اجزاء ذاتی». براساس نظریه هویت، فرآیند هویت، یک سیستم کنترل است که مجموعه ای هنجاری و ضد هنجاری را در فرد و جامعه بوجود می­آورد. هویت مجموعه معانی است که چگونه بودن را در خصوص نقش­های اجتماعی به فرد القاء می­کند و یا وضعیتی است که به فرد می­گوید او کیست و مجموعه معانی را برای فرد تولیدی می­کند که مرجع کیستی و چیستی او را تشکیل می­دهد.(بورک، 1991: 837) نکته مهم این است که هویت مفهومی است مرتبط با حوزه معنا، منتهی لزوماً معنا خصیصة ذاتی فرد و یا جامعه نیست بلکه محصول توافق­ها و عدم توافق­ها است." ( عاملی، 1383: 2)

 

بررسی هویت با دو رویکرد " ماهوی" و"  وجود ی"

واژه هویت identity  دارای دو معنای اصلی است : معنای اول آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است و معنای دوم آن به مفهوم تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض می گیرد . ( نوچه فلاح ، 1386  : 27)هویت در نزد حکما گاه بر " ماهیت " quiddity و گاه بر وجود beingاطلاق می شود . ... گروهی بر این باورند که تشخص هر چیزی به ماهیت آن است و تشخص مساوی ماهیت است و از این رو به " اصالت ماهیتی " شناخته شده اند و گروهی تشخص شیء ، حقیقت و ذات آن را به وجود می دانند و تشخص را مساوی وجود دانستند و از این رو به " اصالت وجودی " نامبردار گردیده اند . (همان : 28 )یکی از تفاوت های بسیار عمیق دو مکتب فلسفی مشایی و اشراقی و حکمت صدرایی در بحث حرکت است . سخن بر سر این است که آیا حرکت فقط در اعراض شیء رخ می دهد یا در جوهر شیء نیز واقع می شود ؟ حکیمان اشراقی و مشایی بر این باورند که حرکت تنها و تنها در عرض رخ  می دهد ولی در جوهر و کنه شیء نمی تواند واقع شود . ... ولی در حکمت صدرایی عقیده دارند محال منطقی است بدون اینکه جوهر شیء تغییر کند ، اعراض آن تغییر کند ، چرا که اعراض در اصل موجودیت خود به جوهر وابسته اند ، چه رسد درباره امور دیگر .(همان : 28-29 )... پس با این وجود هیچ چیز در عالم ایستا و ثابت نیست . پس اگر هویت را از منظر اصالت ماهوی تعریف کردیم آنرا حقیقتی ثابت فرض کرده ایم و اگر آنرا از منظر اصالت وجودی تعریف کردیم ، هویت را حقیقتی وجودی و متغیر و سیال ادراک کرده ایم .در این صورت اصل اولیه ما در مواجهه با جوان و رویارویی با او شناخت جوان و هویتی جوانی در همان حال و زمان است و به این خطأ مبتلا نخواهیم شد که برداشت ثابت خود و تجارب شخصی خود را ملاک قضاوت و محک ارزیابی قرار دهیم . و در این صورت مفهوم بحران هویتی نیز متفاوت خواهد شد . "نگرش ماهوی به فرد مثل برشی است که از یک فیلم تهیه می کنیم ، اما روشن است که آن برش هرگز بیانگر واقعیت نیست . ... اما اگر از هویت فیلم بگیریم ، هویت او را به هم نمی ریزیم ، بلکه بر عکس اگر توقف و ایستایی رخ دهد ، هویت موضوع از دست رفته است .(همان : 34) بنا بر این باید به جوهره شیء که این همانی را حفظ می کند توجه کرد نه به تغییرات آن . انتظار این که جوان امروزی همان جوان دیروزی باشد خطا است اما اینکه چگونه می توانیم جوان امروزی را به لحاظ استمرا ر وجودی همان جوان دیروزی بدانیم پرسش مناسبی است . در این صورت تغییرات ما را دچار خطای در قضاوت نمی کند و گروهی را از حوزه خودی بودن خارج نمی کند و القای کجروی و نابهنجاری در افراد ایجاد نمی کند .

 

 تزلزل در جهان زندگی با رویکرد اصالت وجودی

با رویکرد " اصالت وجودی " قضاوت در مورد اینکه بحران هویتی identity crisis یا تزلزل در جهان زندگی برای جوان امروز ایرانی اتفاق افتاده است ، سخت می گردد . برخی انقطاع نسلها را توهمی بیش نمی دانند.بلکه معتقدند آنچه رخ داده احساس انقطاع است و علت آن هم شتاب تغییر است .  برخی انقطاع را نپذیرفته ولی گسست نسلی را باور دارند . و دیگری گسست معرفتی و ارزشی را اذعان دارد و مهم ترین عامل آنرا مدرنیته دانسته است (ر.ک . همان : 35) در این رویکرد بحران و تزلزل  امری ذهنی است  ولی با رویکرد "اصالت ماهوی " نفس تغییر بحران تلقی می گردد و امری عینی است.

بر اساس اصالت  وجودی  آنچه در تعریف شیء حائز اهمیت است تعریف ما از جوهره شیء است که تغییرات آن در اعراض نمود می یابد . باورها و ارزشهای نهفته در ذهن فرد  او را به سمت برگزیدن نوع خاصی از رفتار سوق می دهد و هنجاری را بر می گزیند . بنابر این برای شناخت فرد باید وارد شبکه ذهنی و معنایی او شد و از دریچه نگرش او نگریست . در این صورت تغییر و تحولات رفتاری بخودی خود گویای تغییر جهان زندگی و هویتی نیست .اگر ما تزلزل در جهان زندگی و بحران هویتی را با تغییرات در سبک زندگی تعریف کردیم دائم خود در تعریف دچار بحران خواهیم بود ولی اگر با راهیابی به حریم معنایی فرد طرز تلقی او را دانستیم ، چه بسا در رودخانه سیال نمودها ثبات وجودی را مشاهده خواهیم کرد . اینکه به رغم قضاوت ما افرادی با نمود های مختلف در صحنه های مناسکی ، عبادی ، ملی مشاهده می شوند و خود را عاجز از تحلیل رفتاری آنها احساس می کنیم ریشه در ثبات پنداری ماهوی ما دارد . در حالی که از ویژگی های پدیده های فرهنگی تحول و دگرگونی آنها است . چنانکه  ناصر خسرو قبادانی – شاعر اندیشه ورز (481- 394) پس از تعریف فرهنگ می گوید " و در فایدت آن گویند تا اصول را برگزیند و فروع را فرو گذارد و ضرورت را بر صورت رجحان دهد  " (  گلشنی ، 1388 : 74 )  بر این اساس شکل گیری و حرکت فرهنگ در یک جامعه ، مبتنی بر یک نگرش کلان و جهان بینی است . "( همان : 74 )  استاد محمد تقی جعفری در کتاب فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو ، فرهنگ را عبارت می داند از : کیفیت یا شیوه بایسته و یا شایسته برای آن دسته از فعالیت های حیات مادی و معنوی انسان ها که مستند به طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شده آنان در حیات معقول تکاملی است . .... مرحوم استاد جعفری با قرار دادن عقل کلی  و فطرت انسانی در طول عقل جزئی ، به عنوان کانون فرهنگ ، آن دسته از الگوهای فکری و رفتاری غیر منطبق با عقل کلی و فطرت انسانی را از قلمرو فرهنگ واقعی خارج می سازند و تکامل فرهنگ را امری ضروری می شمرند . " ( همان : 74 ) بنابر این تعاریف " در فرهنگ دینی ، سنت زدگی ، جمود و سکون فرهنگی پذیرفته نیست ، چرا که حیات فرهنگی به تکامل فرهنگی وابسته است . " (همان : 75 )

 

 

 عوامل اصلی شکل گیری جهان زندگی:

الف )تأثیر پذیری  جهان زندگی  از محیط : در جهان زندگی و  شبکه ذهنی همواره اینطور نیست که فرد در فضای عقلانی و واقعی به ترسیم افکار و احساسات خود بپردازد ؛ بلکه چه بسا متأثر از جو و فضایی قرار می گیرد که در آن قرار دارد . این ویژگی تأثر پذیری در فضای رسانه ای و ارتباطاتی امروزی حادتر از گذشته است . در این فضا است که بحث جهت دهی به افکار عمومی اهمیت می یابد و پدیده " مارپیچ سکوت " به معنای منزوی کردن و به سکوت کشیدن افراد در اثر بلند کردن صدا و خود را محق جلوه دادن و دیگران را از گردونه رقابت خارج کردن ، در این فضا واقعیت می یابد .براستی این فضا قصه " خر برفت و خر برفت و خر برفت " مولوی را تداعی می کند که عده ای هم صدا با دزدان هویتی با شور و نشاط و در رقص و سما قصه بر باد دادگی هویتی خود را زمزمه می کنند و این همرنگی و مدگرایی ، هوشیاران را نیز به اشتباه انداخته و به جای پی بردن به نقشه غارت گران هویتی ، آنها را نیز با خود همصدا نموده که "خر برفت و خر برفت و ..." غافل از این که خود این القا کار از کارگذشتگی بخشی از طراحی برای چپاول گری است . در این  حالت نه تنها جوانان را ؛ بلکه متولیان فرهنگی را نیز در مارپیچ سکوت خود  گرفتار می سازند .

ب ) توجیه درونی  : برای شکل گیری جهان زندگی "شبکه ذهنی" باید زمینه توجیه درونی را فراهم کرد . برای توجیه به معنای " موجه نمایاندن رفتار" از دو طریق می توان اقدام نمود : یکی اینکه راهی برای فرد گشوده گردد تا خود مطلب را هضم کرده و بدان باور و اعتقاد پیدا کند در این صورت با آن زندگی واقعی برقرار خواهد کرد . راه دیگر آن است که بدون فهم و درک مبادی و مبانی  موضوع ، از ارائه کد های بیرونی برای متقاعد سازی فرد بهره جسته شود . بدیهی است در این صورت ، فرد زندگی عاریتی با موضوع برقرار خواهد کرد و هرگز نمی تواند آنرا در درون خود بیابد . عبارت "می گویند " و امثال آن می تواند از این خاستگاه صادر شود . فرهنگ سازان و هویت پروران باید زمینه توجیه درونی را فراهم کنند و این بدون شناخت دقیق مخاطب و همراهی و همدلی  با او حاصل نمی شود .بیان اقوال وفتاوای متشتت فقهی ، در فضایی که مقلد از مبانی اختلاف دیدگاهها سر در نمی آورد ، بر شدت عدم فهم موضوع و حتی گریز از آن می افزاید . لذا در این فضا دائم اطلاعات می دهیم اما علم تولید نمی کنیم . " اطلاعات " information  "غیر از علم  "knowledge " است . علم یعنی گزاره ای که هم فهم می گردد و هم دلیل قوی دارد که این گزاره درست یا نادرست است ؟لذا ما در عصر اطلاعات به سر می بریم ."(  ملکیان ، 1386 : 59) در این فضا ، باید روشنفکر بود . حال روشنفکر کیست ؟ و چرا باید روشنفکر بود ؟پاسخی منطقی  برای آن نیست. این هم مثل مد لباس است . اینگونه مقبول تر است و بهتر به چشم می آید .

ج ) فرا منطقه ای شدن جهان زندگی : در فضای زیست کنونی  شکل گیری شبکه ذهنی و تکون هویت به شدت متأثر از پدیده های فرا قومی ، فرا مذهبی و فرا ملی است که تحت عنوان جهان وطنی "cosmopolitan "،  جهان شمولی  "universalism "  ، نظام جهانی "  " global system  ، و   جهانی شدن "  globalization " مطرح می شود .  رسانه ها ، ما را قادر می سازند تا جهان را چونان یک کل درک کنیم . تحت تأثیر این گونه رسانه ها ، همه تجارب در یک جا جمع می شوند و شخص به صورت همزمان می تواند رویداد های واقع در فاصله های دور را احساس کند ." ( گلشنی  : 10 )این پدیده گرچه با وجود ظرفیت عظیم نهفته در اسلام می تواند با راهبری عالمانه فرصت محسوب شود ، در عین حال چالشی جدی در مقابل هویت های محلی شکل گرفته و مورد انتظار محسوب می شود و متولیان فرهنگ سازی و هویت بخشی باید در ورود به شبکه ذهنی مخاطبان خود این منطقه را رصد نمایند. به عنوان مثال نخست وزیر سابق مالزی معتقد است "بهترین راه جلب و جذب دیگران ، موفق بودن است  . وقتی ما ملت های مسلمان موفق باشیم ، مردم به پیروی از ما تمایل پیدا می کنند. به همین دلیل است که در زمان تمدن بزرگ اسلامی ، مردم به اسلام می گرویدند ، چه اسلام ، مذهبی موفق در میان انسان ها بود . مسیحیان و یهودیان در اسپانیا به چشم خود می دیدند که اسلام ، تمدنی بزرگ و کارا مد است . " ( همان : 29 )و سید محمد فضل الله متفکر شیعی معتقد است " هدایت منتشر نمی شود مگر از راهی که ضلالت منتشر شده است " (همان : 32)

د ) رابطه احساس عدم هویت (تزلزل در جهان زندگی) و احساس عدم امنیت : انسان با احساس تزلزل در جهان زندگی و عدم هویت ، احساس عدم امنیت هم خواهد داشت. "احساس امنیت برای آدمی به قدری ضرورت دارد که برای تأمین آن ، چه بسا حاضر باشد به آزادی هم پشت پا بزند . اریک فروم در کتاب گریز از آزادی دلایل گرایش مردم به ایدئولوژی فاشیستی را بحران هویت مردم آلمان و فرار آنها از عدم امنیت بعد از جنگ جهانی اول تحلیل می کند . به همین دلیل انسانها با گونه های مختلفی راههای خروج از بحران را می جویند ." ( نوچه فلاح : 42) اینگلهارت یکی از عوامل مؤثر بر کاهش ارزشها ی سنتی در جامعه پیشرفته صنعتی را افزایش احساس امنیت می داند و معتقد است این امر نیاز به هنجارهای مطلق را کمرنگ می کند . افراد تحت فشار های روانی نیاز به مقررات قابل پیش بینی و خشک دارند (  صدرا  : 47) این مطلب را بدین صورت می توان توجیه کرد که با کاهش اعتقادات مذهبی ، بی تفاوتی در افراد بیشتر می شود و دغدغه احساس مسئولیت و لزوم پاسخ گویی در برابر خداوند بخاطر در اختیار نهادن نعمت های بی شمار کاهش می یابد . چنین آدمی خود را در خوف و رجا نخواهد دید . مراقبه و محاسبه نفس نخواهد داشت و نسبت به امانت های الهی که خداوند در اختیارش گذاشته ، بی تفاوت خواهد بود . لذا تأثیر گذاری بر شبکه ذهنیتی افراد و در نتیجه زمینه تغییر هویتی را فراهم کردن مستلزم ایجاد ناامنی در وضعیتی است که به سر می برد و این موجب دغدغه مندی می شود . اگر انسان نسبت به وضعیتی که در آن قرار دارد مسئله دار نشود ، هیچگاه حرکت نخواهد کرد . پیامبر اسلام هم برای هویت سازی خود از اختلال در احساس امنیت روانی جامعه جاهلی آغاز کردند و بدین طریق به بازسازی شبکه ذهنی و معنایی جامعه دست زدند . تفاوت آیات مکی و مدنی از این منظر قابل تبیین است . آیات مکی با تأکید بر عذاب کفر و شرک و دوری از پیام حیات بخش اسلام احساس امنیت و آسودگی خیال از زندگی در جاهلیت را ستاند و در افراد ایجاد دلمشغولی نمود و از سوی دیگر با وعده پاداش ایمان به خداوند زمینه جایگزینی شبکه معنایی مبتنی بر حقیقت را فراهم نمود و به پشتوانه معجزه در روند و فرایند پذیرش ایجاد باور و اطمینان خاطر در گزینش را فراهم نمود . و سوابق ممتاز اخلاقی و اجتماعی رسول اکرم (ص)  اخلاق عظیم ایشان و اخلاص و اعتقاد به راه و پیشتازی آن حضرت در عمل به دستورات الهی زمینه دلدادگی را مضاعف نمود. استمرار این علقه نیز با ویژگی "خوف و رجاء " تضمین گردید . به این خاطر می توان مدعی شد که اسلام با شاخصه هایی از جمله آنچه مطرح گردید بخوبی زمینه تداوم هویت دینی را سامان داد و راه غفلت را مسدود نمود .با توجه به این نکته است که گفته می شود : "افزایش امنیت سبب نوعی تغییر ارزش به سمت ارزشهای سکولار ؛ تساهل بیشتر ، اعتماد ، اسایش ذهنی و دید فرا مادی می شود . "(علیخانی ، مبانی هویتی : 47)

بر این اساس است که خروج یا بهتر بگوییم احساس خروج از حریم دینداری که چه بسا در اثر برخورد متولیان دینی از جمله برخورد غیر عاطفی و طردی روحانیون حاصل می شود ؛ فرد قرار گرفته در فضای دینی را در بحران ذهنی بسیار شکننده و آزار دهنده ای قرار داده و آرامش روانی او را به هم ریخته و امنیت روانی او را مختل کرده و برای رهایی از این بحران او را به سمت گزینش های دیگر سوق می دهد  . تشکیل باند های خلاف کار و کجرو و عضویت در آنها ، وابستگی به گروههای مرجع منحرف ، استفاده از قرص های روان گردان ، گوش دادن به موسیقی های تند  و تلاش برای رهایی از واقعیت های زندگی بخشی از رفتارهایی است که برای جبران آرامش از دست رفته و رسیدن به احساس امنیت خیالی صورت می گیرد .البته این وضعیت همواره با دین گریزی همراه نیست . آنها که در شبکه ذهنی و معنایی آنها دین از جایگاه برتری قرار دارد ولی به دلیل فضای ارتباطاتی امروز جهان به رفتارهای احساسی و عاطفی و هیجانی بیش تر خو گرفته اند تا آمادگی برای تقویت ادراک و تعقل ، و  انس با روحانیت را نیز تجربه نکرده و علاقه ای به گوش سپاری به وعظ و خطابه نیز ندارند ، به سمت مناسک گرایی و ابعاد احساسی دین گرایش پیدا می کنند و به رغم وجود مساجد آباد و دارای امکانات  ، حساب خود را جدا کرده و با بر پا کردن تکیه ها و خیمه ها ساعات متمادی با مداحی و سینه زنی و با بهره گیری از انواع وسائل صوتی و آهنگ های مختلف  به اصطلاح برای خود حال می کنند .لذا از نظر ماهیت گریز از مرکز در این دو طیف وجه مشترک وجود دارد و متولیان دینداری نسبت به هردوی این پدیده ها باید احساس خطر کرده و موقعیت خود را در مواجهه با این رویداد ها مشخص نمایند .

ه ) گروه مرجع : محبوب واقع شدن از اموری است که به زعم برخی روانشناسان از دو و نیم سالگی در شبکه ذهنی انسان شکل می گیرد . " از دو و نیم سالگی به بعد آهسته آهسته تا یک خوراکی را جلوی او می گذارند یا یک کاری را از او می خواهند تا انجام دهدیا انجام ندهد ، آن وقت کودک یک تأمل درونی می کند و یک نگاه  هم به چهره مادر میکند و می اندیشد که اگر الان دست دراز بکند تا بردارد اینها خوششان می آید یا دست دراز نکند ؟ اگر از مجموع حرکات و سکنات آنها بفهمد که اینها نمی خواهند او دست دراز بکند ، در نتیجه این کار را نمی کند ، چون می خواهد محبوب واقع شود و با این عملش به دیگران می فهماند که برای من محبوبیت مهم تر است و معنایش این است که آنچه واقعا نیازش بود ، برای محبوب واقع شدن قربانی کرد ."( ملکیان : 63-62 )این وضعیت در طول زندگی فرد ادامه می یابد و در هر مقطی از زندگی " دیگران مهمی " و " گروه مرجعی "  برای فرد متناسب با شبکه ذهنی او پدیدار می گردد . "راجرز می گوید ...انسانها تا آخر عمر دائما در حال سانسور کردن خود هستند " ... به نظر راجرز افراد کمی به این مسئله پی می برند که روح عریان خود را عرضه کنند و بگویند ، هر کس این روح عریان من را دوست دارد که دوست دارد و هر کسی هم دوست ندارد، دوست نداشته باشد و هیچ وقت دیگر خود سانسوری نمی کند و می گوید ما همان هستیم که سلیقه ، ذوق ، خوش آمدن و بد آمدن ما است " ( همان : 64)در مثنوی نیز مولانا تعابیری دارد که می توان از آنها تفسیری راجرزی به دست داد . مولوی می گوید :

کار خود کن کار بیگانه نکن       در زمین مردمان خانه مکن(همان : 66)

 بدیهی است برای تأثیر گذاری در فرد باید گروه مرجع او را شناخت و از طریق آن به ترمیم و اصلاح و تغییر شبکه ذهنی و معنایی او مبادرت کرد که از جمله این امور تغییر درگروه مرجع می تواند باشد .

 مختصات زندگی نسل ها در شرایط اجتماعی جدید متحول شده است . این تحول در   مفاهیم و اندیشه هایی مثل شیوه زندگی ، اعتماد ، رابطه ناب ،خصوصی سازی و شور و شوق انعکاس یافته است .( صدرا  : 62)

نیاز به وابستگی به دیگران ،  تعلق عاطفی و اعتماد به دیگری اساس شکل گیری گروه مرجع است . " اعتماد چیز تضمین شده ای نیست و اعتماد را باید به وجود آورد . نکته مهم در ساختن اعتماد این است که هر کس باید شخصیت دیگری را به رسمیت بشناسد و قادر باشد به صورت منظم برخی پاسخ های مطلوب را از گفتار و رفتار او استنباط کند .( همان : 64 ) " اعتماد به عنوان کانال برقراری ارتباطات سالم در شرایط امروزی رکن بنیادین شکل گیری هویت شخصی محسوب می شود . "( همان : 65 ) " اعتماد اجتماعی سبب تعهد و التزام نسبت به ارزش ها و باورهای جامعه می شود و می تواند در احساس تعلق محلی ، احساس تعلق جهانی و پذیرش تغییرات روزمره نقش مهمی ایفا کند . " (  همان : 65) امروزه دنیای تحولات سریع و تکه برداری از امور مختلف نیاز به گروه مرجع را افزایش داده و  احساس می شود در گروه مرجع جوانان  ، نسبت به نسل قدیم  ، تفاوت ایجاد شده است . شرایط محیطی احساس گرایی ، کم حوصلگی نسبت به تأمل در امور و ادرک افراد ، زمینه های بدبینی نسبت به روحانیت ، برقرار نشدن تفاهم و درک متقابل و ایجاد شبکه ذهنی متفاوت در جوانان از نظر خواست ها و علائق  در حوزه دین جوانان را به سمت دین عامه پسند و مبتنی بر مناسک گرایی سوق داده است لذا شاهد افزایش کارکرد مداحی در جامعه و کاهش وعظ و منبر در جامعه هستیم.

در همین راستا ،  موضوع سبک زندگی کاربرد پیدا می کند . اصطلاحی که "  در فرهنگ سنتی چندان کاربرد ی نداشت چرا که مستلزم امکان انتخاب از میان انتخاب های متکثر است . "  (همان : 63) شرط اصلی تداوم نظام تعاملی ، همنوایی عاملان با نظام مشاع و استاندارد های ارزشی است (  همان : 68)

و )گزینش سبک زندگی : امروزه ، تنوع گزینه ها و سرعت تغییر در جهان اجتماعی موجب اهمیت یافتن انتخاب سبک زندگی شده است . و این  مستلزم اتخاذ روش ویژه ای برای سازماندهی زمان است . در این عرصه آنچه دارای اهمیت بیشتری است در شبکه ذهنی اولویت می یابد . مجموعه عناصر تولید کننده شبکه دهنی ، چه جایگاهی را برای دین و لزوم مراجعه به روحانی منظور می کند ؟در صورتی که فضا موقعیت مرکزی و محوری برای دین و تعامل با روحانی قرار ندهد ؛ انتظار اینکه روحانی بتواند در تعامل موفق باشد ؛ انتظار به جایی نخواهد بود .  در این صورت قبل از هر اقدام باید فضا و جهان زندگی را دگرگون کرد . شبکه ذهنی در خلأ شکل نمی گیرد ، بلکه متأثر از محیط است . در فضای امروز جامعه برای جوان در سبک زندگی تحصیل ، تفریح و تخصص و اشتغال و ارتباط با جنس مخالف حتی المقدور به صورت مشروع اهمیت می یابد. موسیقی جزئی از زندگی جوان محسوب می شود .اما ارتباط با روحانی ؟

تغییر فضا و جهان اجتماعی در تحقیقات انجام شده مورد تأیید قرار گرفته است .  طبق یافته های  تحقیق در مورد تغییر ارزشها ، در سال 75  نسبت به سال 60 از میزان انعکاس مقولات ارزشی ، دین و مذهب ، مبارزه جهاد و شهادت ، انقلاب و انقلابی گری ، معنویت و عبادت ، ریاضت و دنیا گریزی ، حمایت از مظلومان جهان ، وحدت و نظم که همگی از مقولات ارزشی فرامادی و فرا ملی هستند کاسته شده است . (حاجیلری ؛ 1380 : 249)و مطبوعات به سمت ارزشهای مادی حرکت کرده اند .(همان : 252)بدیهی است که متعاقب این تغییرات ، دگرگونی در سبک زندگی نیز مشاهده شود .

وضعیت جهان زندگی از منظرآمار:

نتایج پیمایش نگرش های ایرانیان ،  وزارت فرهنگ . ارشاد اسلامی در سال 1379 و نگرش های جوانان 1383 انجام شده توسط سازمان ملی جوانان ،  حاکی از آن است که از بعد اعتقادی و دینداری جوانان در وضعیت مناسبی قرار دارند ؛ به طوری که  ، بین 81 تا 92 درصد از پاسخ گویان دارای بعد اعتقادی قوی بوده اند . ( صدرا  : 168 )و یافته های پیمایش "ارزش ها و نگرش های ایرانیان " انجام شده در سال 1382 نیز حاکی است که 96 % جوانان 29- 15 سال موافق این گزینه اند که " ایمان به خدا باعث می شود که آدم راحت با مشکلات کنار بیاید ." (ارزش ها و نگرش های ایرانیان : 166)در عین حال 8/ 74 % آنها با این گزینه که نباید با آدم هایی که نماز نمی خوانند رفت و آمد کرد ، مخالف اند . (همان : 159 )و 1/ 50 % آنها مخالف این موضوع اند که باید جلوی کتابها و فیلم هایی را که باعث ناراحتی افراد مذهبی می شود را گرفت . (همان : 159 )و 51 % موافق اند که نباید در گزینش افراد در دانشگاهها و برای استخدام افراد در ادارات کاری با عقاید آنها داشت . (همان ، ص 160 )و 2/52 % با جدایی دین از سیاست مخالف اند .(همان : 161 )و 2/89 % به مقدار زیاد به خدا توکل می کنند .(همان : 144 )و 93 % با مقدار زیاد از خدا می خواهند که در زندگی به آنها کمک کد . (همان : 144 )و 77%  معتقدند مردم نسبت به 5 سال قبل غیر مذهبی تر شده اند . (همان : 132 )و 1/80 % بر این باورند که مردم در 5 سال آینده غیر مذهبی ترند . (همان : 133 )و 5/79% با برقراری حکومت اسلامی در جهان موافقند . (همان : 203 )و 9/83% با آزادی قدس موافقند . (همان : 203 )86% به ایرانی بودن خود افتخار می کنند . (همان : 297 )7/85% به طور کلی از خانواده خود راضی اند . (همان : 79 )   

تحقیقات دیگرحاکی است که گروههای سنی بالای 50 سال دارای بیشترین میزان خود پنداری مذهبی می باشند ؛ در حالی که گروه سنی جوانان دارای کمترین خودپنداری مذهبی می باشند و فقط 7/36 درصد از جوانان دارای خودپنداری مذهبی بالایی هستند . 3/57 درصد افراد بزرگسال (50 سال به بالا ) خود را مذهبی پنداشته اند . ( همان : 173)

در خصوص مهم ترین خصوصیت یک مرد خوب برای ازدواج در پیمایش نگرشها و ارزشهای ایرانیان نیز توجه و اهتمام به ارزشهای دینی مشاهده می شود . بطوری که در خصوص نگرش با ایمان بودن مردان 5/21 %  و زنان 1/24 % و صداقت داشتن مردان 1/14 و زنان 15% گزینه را حائز اهمیت دانسته اند در حالی که در خصوص وضع مالی خوب تنها 3% برای مردان و 8/1 % برای زنان حائز اهمیت بوده است . و در خصوص مهم ترین خصوصیت زن خوب برای ازدواج ؛  گزینه باایمان بودن را 70% و گزینه حجاب را 68%  بسیار مهم تلقی کرده اند . (همان : 178)و ایمان و تقوا پس از نجابت بالاترین نمره را در همه گروههای سنی احراز نموده است .(ر.ک . همان : 179) و در خصوص معاشرت و دوستی دختر و پسر 2/45% جوانان( 15-29 سال) و 3/51% بزرگسالان (50 سال به بالا ) مخالف اند که حاکی از تفاوت ناچیز اختلاف نظر در این مورد بین گروههای سنی است .(ر.ک. همان : 181)و در خصوص لزوم جلب رضایت والدین برای ازدواح 2/70 % جوانان و2/63 % بزرگسالان موافق بوده اند . این حاکی است که تفاوتی در دیدگاههای گروههای سنی وجود ندارد . (ر.ک. همان : 184)

داده ها نشان می دهد که معیار های همسر گزینی نسل جوان نه تنها با ارزشهای رایج اسلامی و ملی فاصله ندارد بلکه در پاره ای موارد حتی به نسبت سایر گروههای سنی از وفاداری بیشتری به معیارهای اصیل ازدواج برخوردار است.(همان : 201)

خود بسندگی جوانان را در پاسخ به این پرسش که چه کسانی در شکل گیری شخصیت افراد مؤثر اند می توان مشاهده کرد . طبق یافته های سازمان ملی جوانان پس از پدر و مادر پرسش شوندگان بیشترین پاسخ را به گزینه ی "خودم" داده اند .و با فاصله بسیار زیاد پس از آن برادر و دوست و معلم آمده است . (ر. ک . همان :  208 )و همین طور در پاسخ به اینکه الگوها و افرادی "گروه مرجع "  که می توان از آنها پیروی کرد ، چه کسانی هستند ، گزینه " خودم ، هیچ کس ، دوست ندارم جای کس دیگر باشم " با فاصله بسیار زیاد از بقیه گزینه ها قرار گرفته است . (ر.ک. همان : 210)

مقایسه میان نظر سنجی قبل از انقلاب که تحت عنوان گرایش های فرهنگی و نگرش های اجتماعی در ایران ، در سال 1353 انجام شده و نگرش سنجی موسوم به ارزش ها و نگرش هاسایرانیان که در سال 1379 به انجام رسیده است ، نشان می دهد که حدود 80 درصد از مردم به ادای فرائض شرعی متعهد بوده اند و کسانی که هرگز این فرائض را انجام نمی دهند ، کمتر از 8 درصد است . "( سلیمی : 44 )همین مقایسه حاکی است که میزان درک و آگاهی مردم نسبت به جایگاه مذهب در جامعه بیشتر شده است . در عین حال کسانی که فکر می کردند که جامعه ایران در آینده بیشتر مذهبی می شود در سال 1353 حدود 26 درصد بوده اند ؛ در حالی که در سال 1379 به حدود 17 درصد تقلیل یافته اند . و کسانی که معتقد بوده اند که میزان نفوذ مذهب در جامعه کمتر می شود در سال 1353 کمتر از 10 درصد و در سال 1379 بیشتر از 52 درصد بوده اند "( همان : 45 )

 نتیجه گیری:

ابتنای فرهنگ بر فطرت و عقل سلیم ، و قدرت تکاملی و تعاملی آن در رویارویی با فرهنگ ها و پدیده های جدید ، فرهنگ اسلامی را در مواجهه با خطرات مصون داشته است و لازمه بهره مندی از این ظرفیت فرهنگی  توجه به باطن و اصل و جوهره آن است . در پرتو این فرهنگ ، جهان زندگی و هویتی شکل می گیرد که می تواند در عین احراز مرز هویتی بومی و ملی  خود  ، از تنگناهای ظاهری و غیر معقول  نیز برحذر باشد .و در عین پاسداشت هویت ملی ، پرچمدار هویت جهانی باشد . در این وضعیت هویت ملی و مذهبی دو روی یک سکه خواهند بود و اصولا ملی گرایی واقعی ، بدون دین گرایی واقعی تحقق نخواهد یافت . چنانکه در دوران جنگ تحمیلی این پدیده را عملا تجربه کردیم . دیدیم که چگونه با هدف تکلیف مداری و افتخار ایثار و مقاومت و شهادت ، مردان این آب و خاک از مرز و بوم خود دفاع کردند و چگونه حق مداری و ظلم ستیزی جامعه ای را در مسیر حمایت از مظلومان عالم از جمله مردم فلسطین ، لبنان ، افغانستان و حتی عراق که تا چندی پیش رو درروی آنان ایستاده بود ، قرار می دهد . این همان توجه به  حرکت جوهری است که در مکتب اصالت وجودی نمایان می گردد و مسیر حرکت را مشخص می نمایاند. این با رویکرد به هویت از منظر جامعه شناختی که معیار هویت را از آسمان به زمین فرو می کاهد و فقط به دنبال علائم می گردد و " در نتیجه اجتماعات انسانی ، نژاد، جغرافیا ، خون ، زبان و غیره ، جای اعتقادات و باور ها و ارزش ها را می گیرد  و تمایزات فرهنگی و مادی بر پایه واقعیت هایی که بشر بر اساس آنها شناسایی می شود ، به جای تمایزات هستی شناسانه قرار می گیرد "( گلشنی :  81) حاصل نمی گردد .

 نگاه انسانی " اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق " ( نامه امیر المؤمنین به مالک اشتر) در دین ، همزیستی مسالمت آمیز ، مدارا و رأفت همگانی ، پرهیز از ظلم و جور و آزادی انتخاب مرام " لا اکراه فی الدین (بقره / آیه 254) و تبلیغات مبتنی بر ارشاد اسلامی ؛ زمینه همگرایی فراوانی را ایجاد می کند ، که در مقاطع مختلف حیات این کشور از جمله صحنه ها ی انقلاب و جنگ تحمیلی می توان آن را مشاهده کرد .  

از آمار ارائه شده می توان استنباط کرد که تفاوت ارزشی موجود بین جوانان و بزرگسالان در حدی نیست که بتوان از آن به عنوان گسست نسلی نام برد . بی تردید سبک زندگی متفاوت شده است گرچه صراط این دو نسل یکی است . " در فرهنگ جدید نسل جدید همچنان ایرانی و مسلمان باقی مانده اما با تجربه نظری اساسی تری در پی استقرار جامعه ای جدید همراه با تفسیر جدید از فرهنگ و دین است ."(گلشنی :  119) پس ، بنابراین ،  باید بین دین داری جوانان و ارتباط آنان با روحانیت تفاوت قائل شد . بی تردید در ارتباط نسل جدید با روحانیت مشکل بوجود آمده است که این با علائق دینی آنان لزوما مرتبط نیست . سطوح تغییر رفتاری عبارت اند از : تغییر در باورها ، تغییر در ارزشها ؛ تغییر در هنجارها . از آنچه از آمار  استنباط می شود این است که  تغییر در هنجارها  یا " قواعد رفتاری " مشاهده می شود . درست است که این خود حاکی از قرار گرفتن فرد در فضای زیست و شبکه ذهنی متفاوت است اما به معنای تغییر هویتی و ارزشی به شمار نمی رود و برخورد نامناسب با این پدیده ممکن است به القای خارج بودن فرد از حریم دینی بینجامد و زمینه تغییر در ارزشها و باورها را فراهم سازد .

 این نسل دارای دغدغه های زیستی متفاوت شده است . رویارویی او با روحانیت همچون گذشته نیست . در این وضعیت این دو باید از نو خود را از دریچه نگاه هم تعریف کنند . در این صورت باید دانست روحانی از منظر جوان چگونه است ؟ چه قضاوتی از او می شود ؟ و روحانی از منظر جوان خود را چگونه تعریف می کند ؟

از آنچه گذشت به دست می آید که مسائل جوانان را بیش از اینکه در دینداری باید سراغ گرفت باید از چالش تعاملی و تفاهمی  پی جویی کرد . واقعیت آن است که روحانیت ما درک درستی از جوان امروزی ندارد و نتوانسته است برداشت جوان از روحانیت و چرایی آنرا بخوبی درک کند . لذا  مسئله را در جوان دیده است و کمتر به عوامل شکل گیری هویت و جهان زندگی جوان توجه کرده است . بنابراین برای برقراری مفاهمه بهتر پیشنهاد می گردد ؛ روحانیت به نکات زیر بیشتر توجه نماید :

1- تأثیر پذیری جوان در فضای رسانه ای و ارتباطاتی امروزی حادتر از جوان دیروز است

2- بیان اقوال وفتاوای متشتت فقهی ، در فضایی که مقلد از مبانی اختلاف دیدگاهها سر در نمی آورد ، بر شدت عدم فهم موضوع و حتی گریز از آن می افزاید . لذا در این فضا دائم اطلاعات داده می شود ،  اما علم و پذیرش  تولید نمی شود .

3- در فضای زیست کنونی  شکل گیری شبکه ذهنی و تکون هویت به شدت متأثر از پدیده های فرا قومی ، فرا مذهبی و فرا ملی است . بر این اساس روحانیت باید بیش از گذشته به رصد وقایع محیطی پرداخته و به دانش روز مجهز گردد .

4-  تأثیر گذاری بر شبکه ذهنیتی افراد و در نتیجه زمینه تغییر هویتی را فراهم کردن ،  مستلزم ایجاد دغدغه و ناامنی در وضعیتی است که به سر می برد . براین اساس با استفاده از ساز و کارهای روان شناختی و درک موقعیت مخاطب باید زمینه احساس نیاز را فراهم کرد .

5-  اعتماد به عنوان کانال برقراری ارتباطات سالم در شرایط امروزی رکن بنیادین شکل گیری هویت شخصی محسوب می شود . اعتماد اجتماعی سبب تعهد و التزام نسبت به ارزش ها و باورهای جامعه می شود و می تواند در احساس تعلق محلی ، احساس تعلق جهانی و پذیرش تغییرات روزمره نقش مهمی ایفا کند . از اولین و ضروری ترین اقدامات اعتماد ساز پرهیز روحانیت از ورود به مشاغلی است که با موقعیت تبلیغ دینی این موقعیت  منافات دارد و پرهیز از ظاهر شدن در نقش هایی است که صلاحیت آنرا احراز نکرده و ممکن است موجب وهن به موقعیت روحانیت گردد . در این خصوص پیشنهاد می گردد :

الف) مدعی روحانی بودن و ملبس شدن به لباس روحانی ، دارای ضابطه گردد و ورود به برخی مشاغل برای روحانیت تقبیح و از سوء استفاده از این موقعیت و لباس  جلوگیری شود .

ب) سامان دهی به مشاغل و نقش های اجتماعی روحانیت بدون توجه به ساختار های اجتماعی مقدور نمی باشد . به عبارت دیگر با وعظ و نصیحت و گشاده رویی یا ترش رویی نمی توان به اصلاح رفتار مبادرت کرد . در این خصوص سامان دادن به نحوه معیشت آبرومند برای طلاب ، امنیت شغلی و امید به آینده  مورد اهتمام قرار گیرد . بی تردید تحقق این مهم زمینه جذب نخبگان  به حوزه علمیه را فراهم   و بالمآل اعتماد به روحانیت و توان ارتباط سالم تر فراهم می گردد .

ج) اصلاح نظام آموزشی حوزه متناسب با شرایط و نیاز های جدید حدی تلقی گردد و به آموزشهای روان شناختی ، جامعه شناختی ،  ارتباطات و اخلاق اجتماعی اهتمام ورزیده شود .

د) ترمیم موقعیت و جایگاه  روحانیت  بویژه در اموری که موجب بدبینی را فراهم می کند از جمله نحوه ورود در مسائل سیاسی بازنگری شود و از اینکه همچون دیگران به سیاسی کاری و رقابت های ناسالم روی آورد با سامان دادن به سیستم نظارتی حوزوی بر حذر شود .  

6-  در فضای امروز جامعه برای جوان در سبک زندگی تحصیل ، تفریح و تخصص و اشتغال و... اهمیت دارد روحانیت باید برای استفاده از اوقات فراغت جوان به طوری که زمینه جذب جوانان را فراهم آورد ، برنامه ریزی نماید .

7- در حالی که متولیان فرهنگی نسبت به تحولات هویتی و دگرگرنی جهان زندگی بی تفاوت نیستند ، از توطئه دشمنان نیز که درصدد القای گسست نسلی و قطع ارتباط روحانیت و نسل جوان هستند ، غافل نیستند و با رصد واقعی و علمی اوضاع فرهنگی و هویتی اقدامات و اطلاعات خود را به روز نگه می دارند .

8- گرچه تحولاتی چون بروز جنبش های نو پدید دینی ، برای  دینداری و تبلیغ دینی چالش و تهدید تلقی می گردد ؛ ولی عطش جوان امروزی برای معنویت گرایی ، خود فرصتی است که با ارائه معنویت و عرفان منطبق با فطرت ، می توان  ، بیش از گذشته در ترویج دین و دلدادگی به آموزه های مکتب اهل بیت (ع) ،  موفق و سر بلند ظاهر شد.  

منابع ومآخذ:

  • قرآن کریم
  • نهج البلاغه ، نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر
  • ارزش ها و نگرش های ایرانیان ، دفتر طرح های ملی ، 1382 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ص 166
  • ثلاثی ، محسن ، جهان ایرانی و ایران جهانی ، تهران : نشر مرکز ، 1379
  • حاجیلری ، عبد الرضا ؛ کنکاشی در تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ، 1380 ،
  • رستم نوچه ، فلاح ، هویت ؛ واقعیتی ثابت یا سیال ،از کتاب " هویت و بحران هویت " به اهتمام علی اکبر علیخانی ، تهران : سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی ، 1386
  • ریتزر ، جورج ، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر ، ترجمه محسن ثلاقی ، تهران : انتشارات علمی ، 1383  ، ص 351)
  • سلیمی ، حسین ، نگرشی سازه انگارانه به هویت ملی در ایران ، فصلنامه مطالعات ملی ، سال هشتم ، شماره 3 ، 1386
  • صدرا ، علیرضا ، ارزشهای حاکم بر جامعه ایرانی ، تهران : مجمع تشخیص مصلحت نظام ، مرکز تحقیقات استراتژیک ، 1387 )
  • عاملی، سعیدرضا، (1382)، «دو جهانی شدن و آینده هویت­های همزمان»، سایت ایران و جامعه اطلاعاتی.
  • علیخانی ، علی اکبر،  مبانی نظری هویت و بحران هویت ، تهران : سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی ، 1386
  • علیخانی ، علی اکبر ، هویت در ایران ، :رویکرد سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ادبی به هویت در ایران ، تهران : سازمان انتشارات حهاد دانشگاهی ، 1386
  • گلشنی ، مهدی ، گزارش  پژوهش ملی ایران و جهانی شدن ،تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، 1388
  • ملکیان  ، مصطفی ، هویت و اصالت ، از کتاب مبانی هویت و بحران هویت ، به اهتمام علی اکبر علیخانی ، پژوهشگاه علوم انسانی ، فرهنگ و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی 1386 ،
  • مطهری ، مرتضی ، خدمات متقابل اسلام و ایران تهران : انتشارات صدرا ، بی تا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۵۷
حسن خیری

عضو شورای پژوهشی مرکز حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن خیری ارزیابی جامعه شناختی از حضور روحانیت در سه دهه انقلاب اسلامی این نوشتار، چکیده گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن خیری،  با عنوان ارزیابی جامعه شناختی از حضور روحانیت در سه دهه انقلاب اسلامی است که به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی انجام شده است. چکیده حاضر توسط سید جواد میر خلیلی نوشته شده و به تأیید حجت الاسلام دکتر خیری نیز رسیده است. حجت الاسلام دکتر خیری، معتقد است که می­بایست برای تدوین سند راهبردی حضور توأم با توفیق روحانیت در دهه چهارم انقلاب، نقاط قوت و ضعفش را شناخت تا بتوان با ارزیابی دقیق­تری به سراغ این مسئله رفت. به همین منظور، ایشان، در آغاز به نقاط قوت و ضعف حضور روحانیت در سه دهه گذشته از منظر جامعه­شناختی پرداخت و آن را این­گونه تجزیه و تحلیل کرد.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن خیرینقاط قوت حضور روحانیت در سه دهه گذشته
به اعتقاد دکتر خیری، نقاط قوت حضور روحانیت در طی 30 سال انقلاب اسلامی را می­توان در این موارد بیان کرد:
توسعه کمّی به صورت گسترده در حوزه­های علمیه، تنوع و گسترش دامنه دانش­ها و تخصص­هایی که در حوزه تدریس می­شوند، توسعه امکانات فیزیکی و سخت­افزاری، تجربه مدیریت کلان در عرصه­های مختلف، ورود روحانیت در عرصه­های مختلف قانون­گذاری و قضا و ...، ایفای نقش در عرصه­های فرهنگی و سیاسی متنوع و متعدد، سه دهه تجربه حکومت­داری و تجربه تعامل با خارج از کشور، گشوده­شدن درها به سوی ماورای مرزهای کشوری که می­توان گفت هم برای پذیرش متقاضیان و هم برای حضور در محافل خارج از کشور گسترده­تر شده است.
از دیگر نقاط قوت روحانیت از دیدگاه ایشان این است که روحانیت با سیاست به شدت آمیخته شده و تجربه پیدا کرده است. از این­که در گوشه­ای بدون دغدغه­های اجرایی صرفاً به ارائه مباحثی بپردازد و تعیین مصداق را به دیگران واگذارد و کلی­گویی کند؛ به صورت گسترده­تر از گذشته پرهیز می­نماید و احساس می­کند که باید تعیین مصداق هم بکند.
در باور دکتر خیری، امروز روحانیت ما با نیازها و انتظارات بسیاری مواجه است. چرا که از طرفی، روحانیت توانسته الگوهایی به جوان عرضه بکند. از سوی دیگر، خود الگوی نظام جمهوری اسلامی و آمیختن دین و سیاست به هم، همچنین نظریه­پردازی در نحوه اداره جامعه و نگاه اسلامی و حاکمیت ولایت فقیه، اینها از نقاط قوتی است که در این سه دهه می­توان به آنها اشاره کرد. روحانیت در این سه دهه توانسته سایر گفتمان­های جهان اسلام را گفتمان اسلامی قرار دهد. بنابراین، دیگر گفتمان­های قومی و ملیتی، کمتر برای ملل دیگر جاذبه دارد و مصادیق آن(هژمونی گفتمان اسلامی) را می­توان در تحولات و جنبش­های امت اسلام از ثمرات حاکمیت روحانیت به شمار آورد.
به گفته ایشان، در خارج از قلمرو اسلام هم باز گفتمان عوض شده و روحانیت توانسته متقاضی و مطالبه­کننده حق خود باشند. توسعه دانشگاه­ها با رویکرد اسلامی، به هم آمیختن علوم اسلامی و انسانی، همین­طور قدرت و توان مفاهمه پیداکردن روحانیت در محافل اسلامی، علمی و ادبیات و زبان روز را پیدا کرده و دنیا را می­شناسد.
حجت الاسلام دکتر خیری با بیان این مطلب که همه اینها از ثمرات و نقاط مثبت حاکمیت روحانیت است؛ ادامه می­دهد که اگر چه این نقاط قوت و مثبت حضور روحانیت در عرصه­های مختلف، بیش از اینهاست، اما به نقاط ضعف و کاستی­هایی هم که روحانیت در این حوزه­ها داشته است، می­پردازیم.
 
نقاط ضعف حضور روحانیت در سه دهه گذشته
ایشان با بیان برخی از نقاط ضعف حضور سه­دهه­ای روحانیت در عرصه­های مختلف از حیث جامعه­شناختی به برخی از ابعاد این نقاط ضعف نیز اشاره می­کند.
- توسعه بدون توجه به نیاز؛ به نظر وی، روحانیت از یک­طرف، جهان را هوشیار و آگاه کرده که پیام جدید داریم و می­توانیم به نیازهای جدید پاسخ بدهیم و حرف نو داریم، اما از سوی دیگر، هنوز خودش را آماده نکرده است. به تعبیری، بیشتر شعار داده؛ تا این­که عمل کند و عرضه مفید در مقابل مطالبات داشته باشد. بنابراین، می­توان گفت که توسعه روحانیت، در حدّ و قواره نیازهای داخلی و خارجی نیست.
 برای مثال، هنوز روحانیت موفق نشده تئوری ولایت فقیه را در سطوح مختلف جامعه، تئوریزه، و الگوی مناسبی را از حاکمیت ولایت فقیه در سطوح مختلف جامعه ارائه کند، بلکه از الگوهای عرفی در جوامع استفاده کرده است. در نتیجه، ارتباط ارگانیک و ساختارمند در جامعه­مان به دست نیامده؛ لذا گسست­هایی در جامعه، مباحث علمی، سیاسی و ... ما به وجود آمده است.
به تعبیر ایشان، ما شاهد یک توسعه ناموزون و سلیقه­ای در کشور هستیم. و متأسفانه در سال­های اخیر، بیشتر شاهد آزمون و خطا بودیم. گاهی توسعه اقتصادی، گاهی سیاسی، گاهی انسانی و گاهی حتی خود واژه توسعه را به چالش کشیده­ایم و در مکانیسم­های انتخاباتی­مان هم نتوانسته­ایم این­ را اجرا کنیم. به گونه­ای که برای مثال در بحث منشور انتخاباتی، مرام انتخاباتی ما در دهه سوم از لحاظ اخلاقی، ضعیف­تر و فقیرتر از گذشته شده است؛ در حالی­که جامعه­ای که نویددهنده اخلاقی آن، روحانیت است، باید تکلیف­مداری، حق­مداری و شعارهای اخلاقی در آن، حاکم باشد.
در ادارات ما هم این وضعیت وجود دارد. به طوری که می­توان ادعا کرد تاکنون کمتر شاهد قبول اشتباهات برخی از روحانیون خودمان در سطوح مدیریتی بودیم. بنابراین، ما توسعه ناموزون و بدون توجه به نیازها داشته­ایم.
نکته دیگر، این­که قرار بود روحانیت ما علوم انسانی را اسلامی کند، اما شاهد این هستیم که حوزه، دانشگاه می­شود. متأسفانه حوزه به جای اشراف و تسلط بر کار خود، دائماً در مقابل تحولات، مدافع و مقاومت­گونه شده است. مثلاً رفتن طلاب به دانشگاه که زمانی طلبه­ها مخفیانه به دانشگاه می­رفتند، اما الان حوزه با این مسئله کنار آمده است.
به باور دکتر خیری، اگر ما می­خواهیم جهان را اداره کنیم، باید برنامه داشته باشیم. باید نیازها را تشخیص داد و متناسب با آن برنامه­ریزی کرد. متأسفانه در سازمان روحانیت، نگاه استراتژیک به شدت ضعیف است.
  •  نقطه ضعف دیگر روحانیت در این سه دهه گذشته، ورود روحانیت به عرصه­هایی بوده که صلاحیت ورود روحانیت در آن مورد تردید است. حرف این است که روحانیت باید تکلیف خود را مشخص کند که در این عرصه چه­کاره است. این مسئله، یعنی ورود روحانیت به عرصه­هایی که به وی مربوط نیست، به شدت، روحانیت را تضعیف کرده است.
به اعتقاد ایشان، اگر بگوییم نقش اجتماعی روحانیت، تبلیغ دین و ... است، چرا روحانیت، اتلاف سرمایه­های انسانی می­کند و بارهای بر زمین مانده را بلاتکلیف گذاشته است و به سراغ حوزه­هایی می­رود که ورودش به آن لازم نیست؛ در حالی­که ما برای مثال در عرصه­های تبلیغی در حوزه­های داخلی و بین المللی، دچار نقص هستیم.
سخن بنده این است که باید نگاه به این باشد که روحانیت، سرمایه است؛ بنابراین، نباید آن را در هر راهی خرج کرد. نحوه بدرفتاری روحانی، باعث تضیف دین و دین­داری جامعه می­شود.
بالاخره باید روحانی، تکلیف خود را مشخص کند که چه­کاره است. مثلاً، منشور اخلاق انتخاباتی یک روحانی با دیگران باید متفاوت باشد.
  •  نقطه ضعف بعدی، این­که روحانیت، خود را به نقد نکشیده است. باید نقدپذیر باشد و همچنان که دیگران را نقد می­کند، خود را هم در معرض نقد قرار دهد. و از فرافکنی بپرهیزد.
  •  ضعف عدم تبیین تئوری­های متفرع بر تئوری ولایت فقیه؛ روحانیت در این عرصه، ضعیف عمل کرده است. باید جایگاه نظام و حوزه را مشخص کرد. جایگاه رهبری جامعه، مدیریت جامعه و مرجعیت کجاست؟ تکلیف مردم در این رابطه مشخص نیست. مثلاً رؤیت هلال، آیا از شئون ولایت است و یا ...؟ به اینها درست پاسخ داده نشده است، بلکه از آنها گذر شده و تشتت ایجاد شده است.
ما باید عرصه دین­داری جامعه را از عرصه مدیریتی جامعه مرزبندی کنیم و مردم بدانند کجاها نگاه­شان به رهبر جامعه باشد و کجاها از مراجع، حوزه­ها و امام جمعه و پیش­نماز مساجد و ... حرف­شنوی داشته باشند و کجاها باید التزام عملی داشتهو چشمانشان به رهبری دوخته شود.
مثلاً، در این رابطه، ما روشن نکرده­ایم که در بحث ولایت فقیه، جایگاه التزام بینشی، قلبی و عملی کجاست.
  •  افراط و تفریط؛ چنان­که مقام معظم رهبری هم در بحث کرسی­های نظریه­پردازی، بحث آزاداندیشی را مطرح کردند. باید خط قرمز داشت، مقدسات را هم رعایت کرد، اما نباید افراط و تفریط کرد. نباید مانع شد که افرادی که حرف نو دارند، خودسانسوری کنند. و از سوی دیگر، مواجه با التقاط فکری برخی هستیم.
  • نکته دیگری که از حیث جامعه­شناختی باید بدان توجه کرد، این­که درگیرشدن ما با قدرت و حاکمیت، جایگاه روحانیت را تضعیف کرده است. و ما به این خاطر، شاهد تضعیف گروه مرجع روحانیت هستیم. به باور دکتر خیری، روحانیت می­بایست با یک راهبردی، این چالش­ها را کاهش می­داد. روحانی باید تمایزی با دیگران داشته باشد. روحانی باید رفتاری پدرانه و یا لااقل برادرانه داشته باشد. روحانی نباید از هر ابزاری برای رسیدن به قدرت استفاده کند. باید رفتار روحانی به گونه­ای باشد که دیگران او را به منزله پدر نگاه کنند.
از دیدگاه ایشان، ناسپاسی نسبت به این سرمایه انسانی، یعنی روحانیت، ما را به این وضع دچار کرده است؛ چرا که هر کاری که یک روحانی می­کند، به کل روحانیت تعمیم داده می­شود.
  •  هر سازمانی، نقاط ضعفی دارد و سعی می­کند خود را در دید دیگران موجّه جلوه دهد، اما متأسفانه مشکلات ما(روحانیت) به بیرون درز پیدا می­کند. مثلاً نامه­پراکنی­های دو روحانی در سطح جامعه منتشر می­شود.
  •  از آن­جا که قبلاً روحانی در مقام تبلیغ دین بود، انذار و تبشیر آن در جای خودش بود، اما با تغییر وضعیت روحانیت، جایگاه انذار و تبشیری روحانیت کاهش یافته است. توجه به مصلحت به جای این امور.
  •  آسیب جدّی دیگر، این­که تعامل روحانیت با دیگران مشکل شده است. چنان­که می­توانیم بگوییم مشکل امروز جامعه ما، بی­دینی و دین­گریز نیست. بلکه مردم ما و جوانان ما به نماز، نظام، ولایت و کشور علاقه دارند، اما تعامل ما(روحانیت) با دیگران با مشکل مواجه شده است. به عبارت دیگر، رابطه دوسویه ما با دیگران دچار مشکل شده است. در حالی­که مثلاً در جبهه، روحانی، ارتباط تعاملی مثبت با دیگران داشت به همین خاطر، موفق بود.
 راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم انقلاب
دکتر خیری در بخش پایانی گفت­و­گوی خود به برخی از راهبردهای خود برای حضور تأثیرگذار و توأم با توفیق روحانیت در آغاز دهه چهارم انقلاب اشاره کرده و برخی از آنها را این­گونه بیان می­کند:
  •  بازگشت به خود؛ سازمانی که خود و موقعیت خود و نیازهای سازمانی خود را نشناسد نمی­تواند موفق شود. باید خودانتقادی داشت. باید این سه دهه را بدون تملّق و ترس، آسیب­شناسی کرد و فهمید که کجا خوب و کجا بد بودیم.
  • نگاه به آینده؛ اگر روحانی می­خواهد باشد و فعال باشد نباید دچار روزمرگی شود، بلکه باید بداند موقعیت او در آینده چیست؟ ارتباط مردمی، جذب نخبگان و تعامل با دیگران را باید مدّ نظر داشته باشد.
  • توجه به سرمایه­های اجتماعی و سپاس­گذار نسبت به گذشتگان خودمان و تعهد نسبت به آینده. در این صورت، رفتار و تعامل ما در انتخابات و با مردم در کوچه و بازار مشخص می­شود. باید تکلیف روحانی با جامعه، حوزه و نظام روشن شود.
  • روحانی باید یک مانیفیستی داشته باشد و راه و خط قرمز خود را مشخص کند.
  • انسجام؛ روحانیت باید دارایی­ها و سرمایه­های خود را روی هم ریخته و از پراکنده­کاری و تشتت پرهیز کند.
منبع: پژوهشکده علوم و فرهنگ سیاسی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۱۱
حسن خیری

/ Sects emerging mysticisms false / Hojjatoleslam kheiri: people should be familiar with candy bits from higher education Islamism in the West, and the enemies of Islam increased

"Service: Education and Law - Religion and Thought

Vice president of Research, Science and Culture, pointed out that the spread of sects and false mysticisms, quickly converting to Islam in various countries, especially in Western societies, said rising Islamism in the West, the enemy of the enemies of Islam and on the other hand has increased approach, the political revolution in Western civilization is challenging instigates this phenomenon.

Hojjatoleslam Mehdi Hassan kheiri in an interview with reporter Religion and Islamic Iranian Students News Agency (ISNA) stated that should any discussion of the matter, we see this phenomenon and to examine the extent he said, leading to more than This may be a drop in water level enemies. This is not something that can be said is a social problem. It takes around events, but must be careful in planning and promoting the principles of true spirituality.

Islamic Sciences and Culture deputy noted that the warned area and brokers is the case of the media to take seriously the issue and confuse the enemy space because the case is not so acute.

However kheiri with the question of why this phenomenon occurs? The sociological study of payment and added a discussion of the relationship between the media area is very important because we live in an age of media and media space environment produces emotional and identity crisis that a consequence of this space in this issue We had a traditional society.

He is one of the causes of this phenomenon as the inequality of information and publicity, and said enemies technological superiority and discusses the changes in reference groups and social frustrations highlight some of the smaller elements and some elements of this phenomenon is one of the factors that should We are careful to protect society from social frustration.

The professor specializing in social studies noted in this space, we are faced with widespread propaganda against Islam's enemies. Plus the fact that one of the things they do face to face, and effective propaganda is the same thing we've had our traditional advertising clergy and missionaries, who teach face to face. Today the amount of deviant sects also use the media space and turbulent atmosphere on the other hand are used to carrying out propaganda face to promote.

Kheiri stating that we are facing an Unknown status of planning for the deal, said: On the one hand, the volume of information produced is very high and wide on the other hand pay little attention to Communication Sciences psychocognitive these cases Mkhatbshnasy of our . Neither the audience nor the media culture is as good as we know it, but the enemies will distort space and time to promote the wide face and used the opportunity will look. Of the opportunities that will be created especially emotionally.

He noted their organizational work and cost to consider this matter seriously and will follow with the lights off, they are entering into, and the general culture and their very culture of the theoretical and are involved in it do elite the culture and norms of production enters their notation. Thus Mnaskgrayy approaches and produces things like sexual excitement and passion for their prosperity and their use over the surface of human culture and attitudes, values ​​and beliefs are community,.

Islamic Sciences and Culture deputy stressed: However, we must respond to the intellectual and emotional needs of young people to give you the space to properly respond to these needs, we can not unfamiliar. In addition, it is also a high-speed media community.

Kheiri pointed out that the sect generally among the upper classes in our work and his show, he said: to be the least vulnerable version we plan to have a certain. It seems that rather than what sites are and what we are doing and what cult rituals, we need the text and context of religious teachings, spiritual and mystical, to produce food and the atmosphere of modern for the young generation Using the language of books, art, cyberspace, computer games, etc. This data can be transferred.

He also noted: parts of this debate have become more involved in this issue are pictures of that denomination, and what are false mysticisms? But we should be doing that we have forgotten this? It is important, however, than other institutions in the field and at the elite level, there is a specific version that we have to answer the needs of today's youth.

The faculty member said: We believe that the infallible Imams (AS) gave a sweet speech, education, and our people are inclined to understand it. Therefore, people familiar with the sweet bits of Education to see if one day we should accept that other people are sweet to have hypothyroidism.

Kheiri emphasized that we need to have an active and positive approach Mkhatbshnasy rather passive approach and what others are saying, but we must say what we do. If this happens, people in Western societies, such as Islamic mysticism frustrated and are inclined, in their communities, we can if there are damages to compensate.

He must reference groups such as missionaries and clergy interact with emotion, said: If you could give me as a reference group for the audience to interact with their emotions effectively, will.

Research, Science and Culture at the end of Regent emphasized that the information in this field and addressing Khbrgzaryhayy certainly like Iranian Students News Agency (ISNA) This is a very positive and just said, but the work that we do, just do not worry; All very sacred and should be considered as an elite-level planning is done correctly with proper understanding of the audienc

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۰۹
حسن خیری
  • Who is Jafari Shia?
  • We are not speaking of the Shiites who] being Shia] is expressed in our behavior and our behavior is the opposite. Shi is one who agrees with the language of our heart and our work to comply and act in accordance with our behavior. They are Shiites.
  • Strengthening the true will of the Imam's speech
  • They taught us the sixth Imam, and will reinforce the authenticity of the worship of reason can be summarized in the field. We said the only way the will power to worship. Worship is a way of strengthening the faith.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۲
حسن خیری
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > دوران زندگی (cached)

img/daneshnameh_up/d/d0/emamsadeq.jpg




ولادت امام و نامگذاری

امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق می باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است. رسول خدا سالها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می گوید «جعفر کذّاب».

دوران قبل از امامت

در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفا دار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.

امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

در آغاز امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازند و دراین زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند.
دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.

این دو سلسله مدتها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.
این کشمکش ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه و بنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت.

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.
امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند.

ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.
امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.

همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است.
بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.

حاکمان معاصر

همانطور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذار از امویان به عباسیان می زیست. ایشان ازمیان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:

1- هشام بن عبدالملک (105- 125 ه. ق)
2- ولید بن یزید بن عبدالملک (125-126)
3- یزید بن ولید بن عبدالملک (126)
4- ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (70 روز از سال 126)
5- مروان بن محمد (126-132)

و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با :
1- عبدالله بن محمد مشهور به سفاح (132-137)
2- ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی (137-158)

نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جریانات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیأت حاکمه بهره می برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می فرستاد.
عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می کردند و حتی شعارشان" الرضا فی آل محمّد" بود. آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم درمیان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق بود.

امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است. حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهاد ها فریب به خورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به ظاهر توجه نکنند. امام می دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل بیت را مطرح می کنند، صرفاً به خاطر جلب حمایت توده های شیفته اهل بیت است. امام می دید که سران سیاسی و نظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقداماتشان مشروعیت بخشد.

چنانکه در تاریخ می بینیم که چه جنایاتی کردند و چه خونهایی ریختند تا پایه های عباسیان محکم گردد.
از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قیام عمویش زید بن علی است که شکست خورد و با شهادت زید به پایان رسید.

شهادت حضرت صادق علیه السلام

پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همانطور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام نیز از این فشار ها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان،‌ دوره سختی ها و انزوای دوبارة آن حضرت و حرکت تشیع بود. منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود.

img/daneshnameh_up/8/8d/sadegh.jpg



سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گردید .

در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونه ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۶
حسن خیری

Rational choice in Islamic teachings

H. kheiri 1

Abstract

In this paper, a sociological approach, based on the teachings of Islam and the role of rational choice component has been studied. Theoretical approach is based on the assumption that religion is based on task-oriented legislation for human evolution. Thus, according to identity and analysis of the theory of 'nature', the role of organized religion, coordination and interaction between internal forces and social interaction, and spatial structure in a way that makes the offering and the development of attitudes, especially religious orientation is the underlying rational choice.

Keywords: choice, religion, rationality, human identity, the nature of love, knowledge, emotions.

Introduction

In this paper, the assumption that religion was essential task orientation, voluntary action is voluntary and religious values ​​and norms provide the structure, mechanism of action and provide the context for the attitudes and development concepts, which are the components of the social structure caused by the interaction of rational faith we draw wisdom and status as one of the dimensions of human existence, and as one of the trends of common in the sociology of stratification Vakavym of Islam. For this purpose, first, to determine the identity and origin of the human intellect in the field of human identity and existence, and the notion of "rationality" in the view of some scholars have pointed out, their removal from positions of reason and rational choice, and components of rationality Islam offer.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۰۶
حسن خیری
Social order and religious texts in Islam Print E-mail
Saturday, Persian date Esfand 20 1390 Hour 10:53
Social order and religious texts in Islam
Raskhvn

Relation to the social order and public conscience (1) social scientists to review the different valvular "social order" deal. In this chapter, the word that answers the question: What is Islam ', how social order is maintained? "Islam is a social religion, social order has to contain certain idea. Islam is to be viewed from three levels: First, what is the optimal view of Islam? (Section IV) Second, how an Islamic society will be realized? (Section V) and its third-ordered society from an Islamic perspective, is characteristic of what?
In this paper, the third level is examined. But before entering the main argument, it is necessary to mention things about the social order and collective consciousness.

Social order:
'Order' in the sociology of law, taking any action or pattern of behavior that is visible to people, it refers. Social order in the order described in the periodic table, chemical or water flowing downhill is comparable to that of the observation, ie, sometimes in certain situations, but to act in a way similar Algvdar. (2)

Collective consciousness
"Emile Durkheim" is one of the first argument is the collective consciousness. She collective consciousness as an objective fact, otherwise distinct and individual conscience is used to explain social issues. According to him, "a set of beliefs and sentiments common to the average members of a given system will form a life of its own. This device can be called collective consciousness or universal. "(3)
Thus, the "Durkheim's" collective conscience is independent existence. Others, "the collective consciousness of the mystical allure of the individual conscience know. Many others, it appears as a set of ideas, beliefs and shared vision of a society know and some others, it's just par for the expression of opposing views of conscience in a social environment as large number of These are gathered in the individual conscience. "(4)
In this paper, refers to the collective consciousness, "a collection of beliefs and sentiments common to the average members of society" which was defined as equal to the basic elements of a group or society.

Explain social order based on collective consciousness
Almost all social science theorists have emphasized the fact that the durability of a society, its members must have mutual expectations of each other and thus, their behavior to each other to coordinate behavior.
Determinists and social care, despite the element of coercion have pressed for the establishment of social order and of their community is a group of individuals of other species from the order imposed by the continuity of algebra and the coercive Ghoveh ( maintain the discipline necessary) to ensure they are not unaware of the problem that has been imposed on all profits above the public with the idea that no one is able to meet all of their desires, the portion of their profits pass and Based general belief that the benefits will be realized all depends on the continuation of violence and refusal to compromise and cooperate when it comes to the social order. (5).
"Marx's' false consciousness of the designer share their beliefs, values ​​and expectations in order to make social interaction has acknowledged, though, that the realization of the true class consciousness, social order crumbled, the revolution will be provided.
Consensus fundamentalists also believe that "the relative strength of social and political organization, clearly, is seen as a moral community because its members to standards, common cultural values ​​and believes. Despite a shared value system, behavior is predictable. "(6)
According to Parsons' using the values ​​required for the appointment of any person to use force to solve the task is clear. The most important advantage of the performance and value of the order, without the use of power, legitimacy and acceptance. "(7) He, as far as the borders remain coherent system of shared values, is maintained. Accordingly, when a particular social system that values ​​can not be difficult to justify changing environment. Or not, when environmental change is being considered as a false sense of values, will be in trouble.
"Chalmers Johnson" also believes that the behavioral components of a social system based on the expectation that similar behavior has on others.
These tasks include the components that are distributed among members and the community as a "role" in society is named. (8) According to him, "balance of a social system depends on the degree of consistency between values ​​and work into it. And since these two factors determines the structure of society, changes in the social structure leads to change. Can build a healthy social order without disturbing the equilibrium state of change. "(9)
Durkheim also like other fundamentalists consensus, social order, has explained the beliefs and attitudes of a group, because the law or in other words, regulations and norms of society is based on the values ​​and beliefs of the society in which simplicity or complexity of the social division of labor in the minds of many people to represent themselves. He shared personal and collective consciousness, collective consciousness express the belief that the average member of the community and then that determines the behavior of the elements of the collective conscience, and the conscience of the public's reaction function ( culture and value system) that is used to justify and commentator.
Durkheim sought to explain social cohesion, to determine the external symbol, which pays salaries. Special nature of the relationship between the social nature of the group is to ensure the unity. (10) the correlation function of the changing forms of society. He knows the punishment of the law classification criteria and on this basis, dividing the classification of rights with respect to external reality, he restored the rights of law and punishment. The "Durkheim" public spirit of the laws and regulations governing the temporal correlation of moral simplicity, the punitive law is manifested in the moral and spiritual density and diversity of ideas, beliefs, and expertise, the rights of the collective consciousness, is restorative. Thus, even "organic solidarity of the community in the new societies that certain kinds of contracts and the administration has recognized that it is not acceptable to any contract or agreement of" he said. (11) The in In all societies, the level of collective consciousness (belief and common sense in the population), there is no society in general, is based on personal conscience. Accordingly, what is the correlation, a common value system in society.
Allameh Tabatabai (slaughtered ... against) also believes that the social life of human society, and a society can never be prosperous unless it has scientific and social rules and laws that all or most honorable individuals Bgmarnd to count on the law to protect and guard and prevent its closure. This is the social life task satisfactorily and happiness is. Thus, the difference in the life of faith and the human way of thinking about reality and truth of the universe, which is a part of it, is different. (12)
ایشان حداقل میزان وجدان جمعی برای برقراری نظم اجتماعی را باور مشترک بیشتر افراد جامعه در اصول اعتقادی حاکم بر جامعه در موضوعات حقیقت جهان و حقیقت انسانی دانسته و بر این باور است که جوامع وقتی نظام می یابد که دست کم، اکثریت افراد به قوانین جامعه عمل they just know the rules of society. (13) Therefore, as "Durkheim" and "Parson" to the collective consciousness (culture) in addition to the individual conscience of each community is acknowledged.
Based on these theories, a belief and a common sense among them that could be "collective conscience" be called the social order. The point is, even the determinists believe. Plan view row class false consciousness' Marx ', homophony with the same state and the ruling class is believed to benefit the public interest in view of the social acceptability "of Hobbes' perspective is presented as well.

Minimum of collective consciousness
Subject to a comprehensive study, based on a review of all aspects of the view, but in this study only to criminal law, the matter is considered. In this regard, the following consideration:
1. Despite the ruling in Islam is God, but to meet the needs of diverse communities, where the legislation of the Prophet and the Imams (AS) and the Muslims, but over time has been granted.
2 - Islam lawmaker in the interests of individuals and communities to understand and attempt to set rules.
3 - Unique Islamic law to criminal law, not civil law, criminal law supplement.
4 - criminal law reform based on the individual and society, according to the character of the offender and the circumstances in which the offense occurred and shall specify the characteristics of deterrence, and the mass of the crime and the criminal coordination discrimination is. (14)
5 - Islamic criminal law and the rights of the copyright Alnas ... Split. "Alnas can claim the right to" be dismantled and converted a penalty converted by the victim against the death penalty and the right of ... Be dismantled and can not be converted, and the person who does not charge a penalty, the penalty shall be imposed. "(15)
Thus, according to these characteristics, can be the conscience of the individual and the collective conscience of the criminal law of Islam acknowledged on the basis of Islamic criminal law of mechanical solidarity "Durkheim" is the gap.
6 - According to experts, the goals of Islamic legislation is summarized in three areas:
A - Safeguarding of what is necessary for people to live
B - provide what is needed by the people
C - Realization of the admiration, (it being of individuals and communities to improve the vaccine.) (16)
7 - Islam has recognized the old laws. Thus, the hypothesis is proposed that the minimum elements necessary to establish a social order in Islam and other religions can be found in the expression of the reality of the Holy Prophet (SAW) and the Imams (AS), the destruction and disintegration of the family past discriminatory laws and closed the thing is, (17) will prove this hypothesis. Accordingly, the minimum (collective consciousness) accept and emphasize the common beliefs of the people to establish social order is found in the non-Islamic societies.
8 - Islamic criminal law, following is notable:
A - As passed, the Islamic criminal law and the rights of the copyright Alnas ... Split. According to the characteristics of these two rights, the right to be in Alnas issues of individual conscience and the right ... Issues considered in the collective consciousness of the criminal law of Islam, the truth about Islam ... Is considered.
B - the problems that exist in the collective consciousness, it is assumed that there is an issue of public awareness and a sense of the collective consciousness of those who are different and are owned or New Vardnd another community, it is accepted that the It feels like people are not aware of it and that, in matters of individual conscience, believing that common sense is not expected.
With reference to the implementation of criminal law, the punishment of death error, than individuals act, knowledge and ignorance are assumed to be guilty of something just from people who have not common Vardnd likely to believe and feel, has accepted the. Accordingly, ignorance or knowledge of the person who committed the crime is punished, punished fulfill criteria and conditions are not known. On the other hand, because of the possibility of life in the community is more than adequate to meet the requirement. (18) Therefore, it can be claimed that around, it is expected that there is a bad practice worthy of the collective consciousness, while being intentional violation of a condition of non-fulfillment punishment has been called. In other words, the punishment is not about discussing personal motivation. It is located in the area of ​​personal conscience.
C - the death of criminal law, the parties to compromise does not reduce crime, whether it is practical, which has hurt the feelings of the community. Thus, the compromise act worthy of punishment, crime has increased (19), whereas in other than criminal law punished, mercy and relief against the judge and the victim until the victim has a claim against the current punishment is not will.
D - the building of Islamic criminal law is not common, but it is expected that the belief and feelings as to what the legislature has found Islam. In other words, expect people to act, it is a spontaneous action and feel the need to create such a belief, it can be seen by referring to traditions such as the theme Rvayaty are presented to the 'Muslim tolerate should Listening to insult the Prophet (pbuh) and the Imams (AS) and Islam have. Muslim blood boil to hear such insults to their lives and safety in case of its violation of the will of the foot. "20
E - The wisdom of a crime punishable by sanctions and about, we acknowledged the fact that, first, public corruption and the collective punishment of this crime is having on the other hand, the corruption of the public is, according to the rule collective consciousness, feelings will be hurt more people and take severe punishment.
In this case, according to the wisdom of sanctions and punishment of sodomy and adultery and about to be explained. (21)
9 - Nearly Islamic capital crimes include apostasy, adultery, sodomy, Msaqhh, ridda, theft, Bghy, drinking alcohol, pimps, and waging war.
Consequences of committing such acts can be stated as follows:
- Prostitution, adultery, and social norms ridda ignore the causal relation is clear.
- Blasphemy, ignoring the principles that govern society.
- Larceny, accused of causing a broken Bghy and financial security and political life and in society.
- Drinking alcohol causes a loss of reasoning power and, consequently, Nadydyh the social norms and financial security and criminal acts that result in disruption and uncertainty relations is relative.
- Sodomy and lesbianism disregard social norms as well as the reproduction and it is closed when it is based on the life of any community.

Conclusions
Thus, we can conclude that according to Islamic penal law, at least in the collective consciousness is the belief that social order and common sense and a sense of community and a shared belief in the principles that govern social norms laid down for the majority of the population Inhibition of causal relations and reproduction, and common sense beliefs and the norms laid down for financial security, and political life.
So a society that at least half of the people with common sense and a belief in the principles of society and social norms and transparent reproduction of the causal relationships that meet and adhere to the norms of financial security and life to large There are, according to the criminal law of Islam, Islam is the minimum elements necessary to establish social order.

Footnotes:

1 - Original "collective consciousness at least establish social order of Islam," Hassan kheiri, knowledge of newspaper,
2 - William Skidmore, "Theoretical thinking in sociology," Ali Mohammed Baqir Translation now and Associates, Tehran, Ambassador, 1372, p 22
3 - Emile Durkheim, about "social division of labor", translated sons, Babylon, Babylon Welovemazda, 1369, p 92
4 - Alan outdoor "social culture" Sarokhani Baqir Translation, second edition, Tehran, Kayhan, page 51
5 - l. K: Chalmers Johnson, "revolution", translated by H. Elias, Amir Kabir, 1363, p 132
6 - ibid, p, 31
7 - ibid, p, 32
8 - l. K: Chalmers Johnson, "revolution", translated by H. Elias, Amir Kabir, 1363, p 27
9 - ibid, p 42
10 - Emile Durkheim, previous, page 77
11 - ibid, p 128
12 - Allameh Tabatabai, "balance", translated by Seyyed Bagher Musavi Hamadani, the office of publication, vol 19, p 286
13 - The same, vol 10, p 388
14 - r. R. To: Ali Faiz, "Mqarnd and implement the general criminal law of Islam", Third Edition, published by the Ministry of Culture and Islamic Guidance Chapv, 1373, p 345
15 - r. R. To: Abdul Odeh, "Criminal Law in Islam ', translated by A. Ghafoor, Quds Razavi Mashhad, Islamic Research Foundation. 1373, pp. 279
16 - Ibid, p 276
17 - r. R. Haji Mirza Hasan Nuri Tabarsi, "Mstdrk Alvsylh" Al-Bayt Institute PBUH Lahya’ Altras, vol 18, pp. 7 and Naser Makarem Shirazi, "interpretation of" Islamic Daralktb, vol 2, p 382
18 - r. R. Abdul Odeh, "Criminal Law of Islam", the translation of Nasir al-Adha or the publication of Volume 1, pp. 21, 162, Abu Ja'far Muhammad ibn Ali Alsdvq, "I Yhzr La Alfqyh" Qom Seminary Teachers Society, Volume 4, Page 55 of Imam Khomeini, "wrote Alvsylh" Darallm Press Institute, volume 2, second edition, page 456
19 - r. K. Mstdrk Alvsylh, vol 18, p 113, Vahralamly, "Shia means" Volume 13, Alnkah, pp. 244 and La Yhzr Alfqyh I, page 38.
20 - "Mstdrk Alvsylh" pp. 106 f 18 and "utensils Shia", vol 14, p 170
21 - r. K. "means Alnkah Shia," pp. 258, 252, 249, 255, and Abu Ja'far Muhammad ibn Ali Alsdvq, 'cause Alshray ", Beirut, Ella Institute of Science, 1408, vol 4, 547, and 479
Source: book, examples of research projects
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۱
حسن خیری
Send to
شبکه اجتماعی تبیان

The moral decline of Western society.

Hojjat al-Eslam Hassan spontaneously

One concern of scientists in the late twentieth century is due to the collapse of the West. Robert Jay. Ryngraz many scientists who understand the cultural decadence of the West, immorality sees the roots decline and writes: The decline and fall of the West may be indicated by a volatile graphs. The decline of the U.S. in the last fifty years (the years between 1912 to 1963) There are more than 137 years ago and works in the last twenty years has been more than fifty years ago. (1)

Ringer Jhayy incidence of human rights in the moral collapse of the West explains:

"When the moral collapse of the West," rights "as a sacred notion or better to say" majority rule "or" right "people emerged gradually led to a strong correlation ... . In democracy, the concept of "human rights" to ensure the protection of borders, water, soil, and this is the best basis for satisfying ... . I repeated the question whether other when there is no escape for the West? Can we rediscover your spirit and the moral traits we gain? Can we bring back the ethical values ​​of their civilization, they have lost, back to where it was once the basis for the West? ... In my opinion, the only way we can hope is that it points to the right and moral appeal to rediscover the West. "(2)

This is also an indication of crime statistics that should cause an increase in crime and decadence cultural attitude towards the world and human culture and standards of behavior and other factors such as the economy itself, has no role in the cultural collapse. Therefore, Ryland Gordon England, the land of the survey years 1849 1885 participants, concludes that increasing the number of offenders with high and rising misery of the poor do not match. In the years 1872 1877, as well as the economic conditions are provided, the number of crimes and that the Applying from 1877 to 1885, despite increasing numbers of misery and poverty, crime figures clearly is reduced . (3)

The cultural collapse of the West in its cultural component should be sought. Fromm also something that has been culturally and Fall of the West, particularly in the humanities, such states:

There is only one man who takes their fellows no biological reason.

2 modern psychology as much as many dead souls is not intended as a complete zombie and simply tells him to pieces.

3 people in society today can be seen as a tool for that car still exists. In this community, the perfect man sees itself as an active product.

4 In today's society, people have become a zero or a piece of a car and when profits and productivity of a society as a goal and the result of human efforts Byndnmy Jzayn can predict the other. I think that the germ destroying the social system itself. (4)

"With increasing industrialization process of urbanization, migration to large cities, population growth, and many other phenomena of this kind was in the West in the nineteenth century and even earlier in the eighteenth century progressed, causing rupture and collapse of many interests and constraints of traditional communities in large cities, and to some extent a little loosening of their family and society in the rural areas. "(5)

The most important underlying forces behind these developments and sudden transfer of social order as something that "individualism" or the rights of the individual are known. Religious or philosophical individualism individualism is one of the most important elements of the modern world, the idea of ​​humanism during the Renaissance originated. This attitude, or orientation, especially in the U.S., much more powerful and much of the soul and essence of American culture's point, and then gradually come, by this way, again returned to Europe where he is also extended. The original religion of individualism and individual rights first, ie an interpretation, ultra-right precedence over the rights of God and knows even possible. (6)

"Insistence on individualism Religion is the legal arguments made in recent times ... very quick changes occur. The issue of sexual ... a good example illustrating the rapid social changes. Today unrestrained sexual time as is common for many people in the West rather loose time figuring out the situation without any moral concern raised in the basement changing the criteria. For many Westerners, no new criterion and the criterion of divine or moral, is the divine origin and it is necessary to observe the basic problem is not there. "(7)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۱۴
حسن خیری
به مناسب سالروز تخریب بقیع توسط وهابیون
پیشنهاد تاسیس حکومت بین المللی در حجاز/ نطق شهید مدرس درباره تخریب قبور ائمه بقیع(ع) در دوره ششم مجلس ملی/ ماجرای تشکیل کمیسیون حرمین شریفین در مجلس وقت

رجانیوز- گروه تاریخ: از تخریب بقیع توسط وهابیون حاکم بر حجاز قریب صد سال می‌گذرد. اگرچه بعد از صد سال این اتفاق برای ما تبدیل شده است به سالروزی غمبار، اما در همان زمان موجب خروش جوامع و ممالک اسلامی شد.

به گزارش رجانیوز، در سال 1305 شمسی این اتفاق در مجلس شورای ملی ایران هم بازتاب پیدا کرد. آقای بهبهانی در شهریور آنسال به سخنرانی در اینباره پرداخت و پیشنهاد تصویب قانون تشکیل کمیسیون حرمین شریفین را مطرح کرد تصویب شد. شهید مدرس هم سه ماه بعد از آن در همان مجلس نطقی ایراد کرد که حالا بعد از صد سال، خواندن این دو سخنرانی و متن قانون تصویب شده بسیار جذاب و حاوی اطلاعات و نکات جالبی است.

 

نطق آقای بهبهانی که منجر به این قانون در مجلس شورای ملی شد

(جلسه 12 دوره ششم مجلس شورای ملی 29 شهریور ماه ۱۳۰۵ – ۱۳۴۵ هجری قمری[یکسال پس از تخریبت بقیع]

 

بهبهانی: بنده در دو روز قبل اجازه خواسته بودم قبل از دستور عرایضی راجع به انتخابات بیان کنم ولی آنروز اجازه به بنده نرسید و نتوانستم آن عرایض را عرض کنم و حالا هم که اجازه خواسته ام و موفق شده‌ام یک مطلب مهمتری به نظرم هست که میخواهم آنرا خدمت آقایان محترم تذکر بدهم. لهذا آن مطلب راجع به انتخابات را درموقع دیگری به عرض آقایان خواهم رسانید.

بنده یکی از تکالیف مهمه دیانتی و سیاسی خود میدانم امروز که پروگرام دولت مطرح مذاکره نمایندگان محترم و محل نظر و توجه عامه مسلمین این قطعه از ممالک اسلامی است استفاده نموده مطلبی را که در نهایت اهمیت و در نزد مسلیمن دنیا بلکه عامه سیاسیون عالم فوق العاده جالب توجه است تذکر داده و در این مقام مقدس که بالاترین مقام رسمی ایران است اولین وظیفه خود را ادا کرده بلکه به همت نمایندگان محترم  ومساعدت دولت وقت به آخرین تکلیف درانجام وظیفه موفق شویم هرگاه صلاح بدانند درپروگرام خود ماده مخصوص را برای انجام این تکالیف الهی و سیاسی حقا اختصاص دهند .

مساله مهمی که امروز افکار سیاست مندان دنیا اعم از ممالک اسلامی و غیر اسلامی را به خود جلب کرده است موضوع ظهور طایفه وهابیه و عملیات شنیع ظالمانه آنها نسبت به مسلمانان و مقدسات اسلامی در نقطه مملکت حجاز که مبدا و مظهر دین حیف اسلام است میباشد. نظر به اینکه خطه حجاز از نقطه نظر سیاست اسلامی و عظمت فرق مختلفه مسلمین فوق العاده اهمیت دارد از بعد از جنگ بین المللی دول اروپا توجه خاصی به این نقطه داشته و هر یک از متخاصمین جنگ هر روز بدست امراء نادان بی اطلاع غرب یک سیاست های مرموزی را درآنجا تعقیب ویک رلهای جدیدی بازی کرده و می کنند.

متاسفانه آنها که کمتر از همه در این سیاست عمیق اسلامی شرکت داشته اند دول ثلاثه مستقله اسلامی ایران، ترکیه و افغانستان است و باز با نهایت تاسف اهمال کاری بجائی رسیده که چندی قبل دریکی از جرائد میخواندم که یکی از دول معظم اورپا (فرانسه) خودش را دوم مملکت اسلامی خطاب میکند! نمی خواهم فعلا اهمال کاری و غفلت دول اسلامی خصوص دولت ایران را که میتوان این پیش آمدها را مستقیما مستند به آنها کرد، بیان نمایم. بگذارم و بگذرم .

همه کسی باید تصدیق نماید که خطه اسلامی حجاز فقط از نقطه نظر اجرای آداب و رسوم و سنن مذهبی برای مسلمین اهمیت ندارد بلکه وضعیت جغرافیائی وتاریخی حجاز نوعی است که محل مزبور از حیث سیاست اسلامی و حفظ بیضه اسلام و استقلال هفتصد کرور مسلمین دنیا در درجه اول اهمیت واقع شده است و از همین نقطه نظر است که امروز جمع دول و ملل اروپا با یک نظر مخصوص متوجه سیاست مخفی حجاز شده و کاملا مشغول مطالعات عمیقه متوجه در حقیقت سیاست مزبوره هستند.

تصور می کنم محتاج به اقامه دلیل و برهان نباشیم که تغییرات پی درپی و انحلال رژیمهای متعدده و سقوط امراء و شرفا حجاز و آمدن دیگران به جای آنها یک مسائل ساده نبوده ومسلما مبنی بر یک سیاست هائی درتحت استتاری بوده که انگشت اجانب در زیر آن حرکت میکرده و اگر به اندک دقتی به وضعیت کنونی شبه جزیره عربستان و اسارت مسلمین بدست دول مقتدره اجنبی ملاحظه شود مقصودم را بخوبی درک خواهید نمود.

عجالتاً امروز قبله کافه مسلمین و قبه الاسلام شما را (ای مسلمانان غیرتمند) بدست طایفه وحشی وهابیه و ابن سعود تسلیم نموده اند و بالاخره قلب اسلام که حیات اسلامیت منوط به نگاهداری و حفظ آنست درباطن و حقیقت نفس الامر بدست یک از طوائف اسلامی که حقیقت اسلام از آنها بری و بیزار است در چنگال دشمنان سعادت مسلمین گرفتار گردیده است و معابد بزرگ اسلامی و قبور پیشوایان وائمه طاهرین (با اینکه معابد هر طایفه ومذهبی حتی بودائی نزد جامعه بشر محترم است) درتحت سم ستوران اعراب وحشی بدوی خراب و خاک آنها به باد میرود.

آیا موقع آن نرسیده است که در مقابل این فجایع از طرف ما مسلمانان تنفسی شده عرض اندامی شود –تاکی بی حالی–تاکی بی اعتنائی –تاکی مسامحه – قطع نظر از ضربه شدید که بواسطه ظهور این وضعیت اسفناک درمکه معظمه و مدینه طیبه مستقیما به پیکر مملکت ایران و مسلمین ایران وارد آمده و قلوب هریک مسلمانان ایرانی را مملو ا از خون نموده اند باید دانست که ظهور این فجایع فقط یک قیام ساده مذهبی وطغیان یک مست بدوی نیست اینها یک نقشه های مخوف و خطرناک است که برای اضمحلال جامعه اسلامی کشیده شده میخواهند یک صفوف جدید به ملل اسلامی که بدست کفار امیر و در زیر زنجیر قیمومیت واقع شده اند بیفزایند.

 میخواهند به وسیله یک طایفه گمراه مزدوری بین مسلمانان کره ارض تجدید اختلاف نموده تعصبات مذهبی را از نو شروع نمایند. بلی اگر سه مملکت مستقل اسلامی ایران، ترکیه و افغان را موضوع نموده و یک نگاهی به جامعه مسلمین دنیا بنمائید می‌بینید که صدها کرور مسلمانان روی زمین به وسیله بازی کردن همین رلهای سیاسی مانند قضیه حجاز وهابیها و انداختن اختلافات در سایر مسلمانان و ایجاد تعصبات مذهبی امروز در زیر زنجیز قیمومیت اجانب گرفتار و مانند زالو شیره حیات آنها را میمکد.

حال درمقابل این خطرات عظیمی که درمقابل اسلام و مسلمین عرض اندام کرده است مسلمین دنیا چه میکنند و مخصوصا ایران که هم از نقطه نظر سیاسی و هم از نظر مذهب از جمیع فرق اسلام بایستی علاقه مندتر باشد درچه حال است؟ آقا بالاسر ها –قیمها –متولیها –سیاست مدارها –صاحب اختیارها– بالاخره آنها که همیشه خود را همه چیز و دیگران را ناچیز میشمارند د راین موقع مهم سیاسی و دیانتی –دراین موقع حیاتی دراین مدت مدید (تقریبا مدت یک سال) چه کرده اند. جمعی مشغول تکذیب–جماعتی بی خیال –چند نفر مشغول کار –ولی چه کار –نشستند وگفتند وبخواستند –از هرکس پرسیدم گفتند مشغول مذاکره هستیم –خاصه تاکنون چه کرده اند؟ حرف زده اند حرف خالی بی فایده چیز دیگری از این نشست و برخواستها دیده نشد .

دریکی از جرائد خوانده شد ابن سعود در جواب نماینده افغانستان اظهار میدارد میخواهد موهومات و حشو زوائد اسلامی را اصلاح کند منجمله زیارت قبور خاتم النبیین(ص) و ائمه هدی(ع) بقیع و غیر بقیع را یکی از آن موهومات قرار داده و از آنها تعبیر به بت پرستی نموده صریحا میگویند باید این قبیل بت پرستی ها را از بین برد. بنده عرض نمی‌کنم تمام فرق مسلمین پابند بعضی موهومات نیستند ممکن است یک حشو و زوائدی هم وجود داشته باشد ولی عرض میکنم اولا زیارت رسول اکرم(ص) به اتفاق جمیع فرق مسلمین یکی از عبادات مهمه است چنانچه قاضی عیاض که یکی از معتبرین اهل سنت و جماعت است میگوید (وزیارت قبره(ص) ایبین المسلمین مجمع علیها ومرغب فیها)

اخبار صریحه داله بر سنت زیارت حضرتش درکتب خاصه و عامه زیاده از حصر و تعداد است و کلمات علما فرقین نقل اجماع دراین خصوص موجود که نقل آنها ما را از مطلب خود دور مینماید و ثانیا طایفه ظالمه وهابیه با عده قلیل بلکه نسبت به فرق دیگر مسلمانان اقل قلیلند و اعمال وحشیانه آنها چه صلاحیتی برای اصلاح عالم اسلامیت دارند؟ ما و شما اگر فی الجمله کنجکاوی دراظهارات و عملیات این طایفه طاغیه بنماییم میبینم فقط حمله مستقیم آنها به مسلمین ایران و پیروان مذهب تشیع است هرگاه نظیریات اجانب برا نسبت به بین النهرین و اقتدارات شیعیان را به واسطه وجود شاهد مقدسه درآنجا درنظر بگیرند می‌بینید که این حمله مستقیمه به ما آنقدر ساده نیست علاوه بر جنبه دیانتی دارای جنبه های مهم سیاسی نیز میباشد.

خوب دقت کنید سه دولت اسلامی را که شاید جمعیت هرسه بیش از بیست وپنج میلیون نیست موضوع کنیم یک نظری به جامعه چهارصدمیلیونی مسلمین دنیا بنمایید امروز با نهایت تاسف باید اعتراف کنیم که عامه مسلمین درچنگال ظالمانه اجانب اسیر میباشند اوضاع مراکش هنوز درجریانست هزارها مسلمین غیرت مند را به خاک لاک انداخته و یکی از امرا معروف مسلمان را به جرم اسلامیت دستگیر و به بعیدترین جزائر دنیا تبعید نمودند .

جسم ممالک اسلامی سوریه و دمشق هنوز درزیر آتش توپ شعله ور است صدها هزار زن و اطفال مسلمین بدست کفار شهید شده و میشوند مسلمانان چین مانند هندوستان بتحریک اجانب بجان همدیگر افتاده اند مملکت اسلامی حبشه را مثل گوسفند قربانی تقسیم میکنند و از خط استوا دست استمداد بطرف شما درازکرده اند. خلاصه خوب این وضعیت دنیا را درنظر بگیرید ببینید یک نفر مسلمان یک نفر ایرانی نژاد ملت پرست بالاخره یک نفر مشوق زمینی در مقابل این حوادث السلام بر انداز چه تکلیفی دارد تا که دستت میرسد کاری بکن.

بعقیده بنده جسم و پیکر اسلام را هر قدر ضربت زدند عاقبت الامر بمقصود خود نرسیدند زیرا قلب اسلام بجای خود محکم بوده متزلزل نشد امروز دیگر بقلب اسلام یعنی مکه و مدینه(حجاز) دست دراز شده است اگر قلب متزلزل شد پیکر متزلزل واز کار خواهد افتاد لاارانالله ذلک ابدا.

تکلیف چیست؟ اولا خیلی خوشوقتم که کابینه حاضره جزو کمیسیون مشغول بحرف بوده و سابقه علاقمندی آنها باین مطلب معین است ثانیا عقیده بنده در درجه اول تکلیف این است حوادث را حوادث عادی تصور نکرده و یعنی بدانید که این ضربه مستقیم است. در مرحله اول بجامعه اسلامی ایران و سپس بدول ممالک مستقل اسلامی ترکیه افغان وارد میاید و با استقلال ماها حمله میکند باید دولت ملت مجلس شاه و گدا و بالاخره جامعه اسلامی بجنبش آمده و از حدود حرف تجاوز نمایند و دفاع از قلب اسلام را جز فرائض فوری آنی خود تصور نمایند.

سپس چون من معتقدم که باید قلب اسلام (حجاز دردسترس جمیع فرق مسلمین باشد و از تحت سلطه یک طایفه مخصوص که ممکن است آلت اجانب واقع شوند) بیرون بیاید بفوریت با ممالک سه گانه همکیش که در ایران نماینده دارند ترکیه افغان مصر داخل مذاکره شده و نقشه کنفرانس اسلامی دریک از نقاط طرح و ضمنا از مسلمین هندوستان- مراکش- الجزائر- تونس -حبشه سوریه بین النهرین- قفقاز نمایندگانی دعوت شوند وبا توافق نظر آنها یک حکومت بین المللی اسلامی در حجاز تشکیل و از هر یک ممالک مستقل اسلامی کمیسرهایی درحجاز گماشته و همین طور نمایندگان مسلمین که هنوز درقید اسارت اجانب هستند حق شرکتی داده شود و بالاخره یک کانون اسلامی درخانه خدا و حضرت رسالت پناهی(ص) تاسیس و عموم مسلمین دنیا آنرا تقوی و با نتیجه نقشه اجانب را خنثی نمایند در خاتمه برای اینکه از عرایض و مذاکرات خود نتیجه کرده باشیم پیشنهاد خود را بمضمون ذیل تقدیم که بقید دو فوریت تصویب نمایند .

(پیشنهاد مزبور را بشرح آتی قرائت نمودند)

مجلس شورای ملی تصویب مینماید کمیسیونی مرکب از دوازده نفر منتخبه از شعب شش گانه مجلس با شرکت دولت در قضیه ظهور وهابیه درحجاز و تجاوزات مستقیم و غیر مستقیم آنها بمقدسات ملل اسلامی خصوص ایران وتعیین تکلیف قطعی آتیه خطه مزبوه مطالعات لازمه نموده نتیجه را به اسرع اوقات تقدیم مجلس شورای ملی بنماید.

کمیسیون مزبور بتوسط دولت با مقامات روحانیت در اینباب مشاوره نموده از نظریات آنها استفاده مینماید و نیز کمیسیون مزبور بتوسط دولت لدی الاقتضا میتواند با نمایندگان سیاسی ممالک اسلامی ترکیه افغانستان، مصر دراین خصوص کنفرانسهائی برای تبادل نظر تشکیل بدهند عضویت این کمیسیون مانع عضویت درکمیسیون رسمی دیگر مجلس نیست.

تصور میکنم آقایاین تصدیق بفرمایند که در اینباب تابحال کوتاهی شده است و نمایندگان مجلس شورای ملی شاید خیلی ذمه دار این مسئله هستند علی العجاله پیشنهاد را به مجلس تقدیم میکنم که در وقتش مطرح شده و رای گرفته شود.

 

تصمیم (قانون) راجع به تشکیل کمیسیون حرمین شریفین [در پی تجاوز به بقیع]- مصوب دهم مهر ماه 1305 شمسی

 ‌ماده واحده - مجلس شورای ملی تصویب می‌نماید کمیسیون مرکب از دوازده نفر منتخبه از شعب شش‌گانه مجلس در تحت عنوان "‌کمیسیون‌حرمین شریفین" تشکیل و با شرکت دولت

در قضیه ظهور طایفه وهابیه

و تجاوزات مستقیم و غیر مستقیم آنها

و تعیین تکلیف آتیه خطه حجاز

مطالعات‌لازمه نموده نتیجه را به مجلس اطلاع دهند کمیسیون مزبور به توسط دولت می‌تواند لدی‌الاقتضاء با مقامات روحانیت و دول اسلامی مذاکره نموده و‌نظریات آنها را جلب نمایند.

‌تصمیم فوق در جلسه دهم مهر ماه یک هزار و سیصد و پنج شمسی اتخاذ و به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است.

‌رییس مجلس شورای ملی- سید محمد تدین

 

 

نطق آیه الله شهید مدرس در جلسه ۲۲۶ مجلس شورای ملی مورخه سه شنبه هفدهم آذر ماه ۱۳۰۴ مطابق بیست و یکم جمادی الاول۱۳۴۴ به مناسبت حمله به بقیع

 

مدرس: در جلسه سابق بنده اجازه خواسته بودم هم نوبت نشد و هم قانون ممیزی البته قانونی است که خیلی اهمیت دارد و مهما امکن هرچه زودتر باید بگذرد.

لکن مطلبی هم در نظر داشتم عرض کنم تقریبا در مرحله خودش بعقیده من اهمیت دارد و البته اگر جلسه سابق عرض میکردم شاید انسب بود تا این جلسه. در این دو هفته اخیر روزنامجات دو فقره مطلب داشت که شنیدم دیدم که نقل میکردند یکی اینکه وهابیها مدینه را اشغال کرده آن یکی هم راجع به تعیین رئیس وهابیها و قرارداد و مراوده ها و امثال آن بود و البته واقعه سه ماه قبل از این را هم آقایان خاطرشان نرفته است که یک روزی در روزنامجات یک چیزی همین طور نوشته شده بود .

بطوری که عادت ما ایرانیها است که یک چیزی که می شنویم زود جوش می آئیم بمجردی که خبر رسید آنهم بوسیله روزنامجات که طایفه وهابیها مدینه را محاصره کرده اند. و نسبت ببعضی مقامات هم بعضی تحریکات کرده اند .

البته وظیفه سیاسی و وظیفه دیانتی و وظیفه همدردی ما این بود که کردیم اظهار ان احساسات که از همه بلاد حتی قراء از یک کسی شنیدیم که میگفت شاید قریب بیست هزار تومان از اطراف تلگراف شده؛ حقیقتا آنچه مناسب بود از جهت دیانت و همدردی بهر عنوانی از عناوین فروگذار نکردیم تمام مملکت تعطیل کردند.... در آن موقع تمام مملکت باختیار خودشان تعطیل کردند و نظیرش هم کم اتفاق افتاده بود که این قسم اظهار احساسات بشود. البته الناس علی دین ملوکهم -پیشوایان این اظهار احساسات – هم ماها بودیم– مجلس بود اول مجلس شروع کرد تلگراف متحد المال به تمام ممالک و اقوام مسلمین شده همدردی کردیم اظهار احساسات کردیم کمیسیون ها تشکیل کردیم جلسات ترتیب دادیم باصطلاح شما کنفرانس دادیم بیرون دروازه توی دروازه حماسه ها خواندیم .

ولی مع التاسف در این هفته آنچه در روزنامجات دیدیم  وشنیدیم یک حالت خمودی که اصلش کان لم یکن شیئا مذکورا بود بخود گرفتیم، آنوقت در روزنامجات نوشته شده بود که مدینه محاصره شده اظهار تاسف کردیم بعد هم بطور غیر مستقیم گفتند تکذیب شد منتظر مامورین خودمان بودیم .

البته خاطرتان هست برای کشف مطلب گفته شد یک ماموریتی از شام از مصر بروند حقیقت مطلب رابدست بیاورند. لابد اعضاء کمیسیون بودجه در کمیسیون بودجه مخارج فوق العاده اش هم خواهند دید که گفتند چندین هزار تومان برای مخارج فوق العاده آنها مرتب شد که بروند و حقیقت را کشف کنند و به ما خبر بدهند مدت یک ماه چهل روز گذشت.

نمیدانم به عوض اینکه از راه بولاق به این نوع یا با راه آهن شام بروند که راه نزدیک تر باشد از حضرت موت و برهوت رفته اند؟!

هیچ خبری به ما نرسید –تا تازه در دو هفته قبل دیدیم در روزنامجات نوشته است که طایفه و هابیه مدینه اشغال کرده اند– ما هم بخمودی گذراندیم بدتر از همه یک فقره که مطرود تمام فرق مسلمین و دشمن تمام مسلمین هستند در روزنامه نوشته بود یک دولت بزرگی با اینها قرارداد بسته است.

این عجیب است! لیکن این سخن بگذار تا وقت دیگر.

یک فقره که مطرود تمام فرق مسلمین از آنها شاکی هستند یک دولت بزرگی با آنها قرارداد بسته ولی اینها را دیدید و خواندید و بخمودی گذراندید!! در سه ماه قبل با آن احساسات و آن حماسه ها که خواندیم در این دو هفته به این خمودگی و خاموشی گذراندیم! آیا حق اول بود یا دوم بود یا نه هر دو خارج از موضوع بود؟

نجد را بگذارد بر حال سیاست گریه کن چون عمر مجلس به آخر رسیده است انشاء الله الرحمن یک روزی از آقایان و از مجلس و از ریاست مجلس تقاضا میکنم که شاید مجلس را مخلدتر کنند و این سیاست را صحبت کنند.

لیکن عقیده من این است که آن رویه اول که سه ماه قبل از این گرفتیم آن رویه رویه ما است –هم منفعت سیاسی هم منفعت دیانتی ما در آن است و همدردی با سایر اقدام مسلمین هم برای دنیای ما نافع است و هم برای دیانتمان نافع است از هر جهت باشد- و این خمودگی و سکوت که در این دو هفته اخیر اختیار کردیم مضر به تمام مراتب و شئون ما ایراینان است چرا تعبیر به ایرانیان کردم؟ حیث اسلامیت حیث دیانت است و به جای خودش محکم ولی چون ما ایرانیها بلخصوص در این مسئله وهابی ها سابقه داریم.

مکرر در پشت این تریبون عرض کرده ام که من از هیچ چیزی سر رشته ندارم خصوص از تاریخ که خیلی نمیدانم. در سبیل اجمال عرض میکنم طلوع وهابی از ۱۱۷۰ بود که عبدالوهاب نامی اهل ورعیه که یکی از قصبات حجاز بود به اصفهان آمد و تحصیلاتی کرد و یک عقائد فاسد اتخاذ کرد کلمات بزرگان دین را کنار گذارد و خودش قرآن را تفسیر کرد و تقلید ابن تمبه را هفتصد سال قبل بود کرد و آنوقت برگشت به درعییه و بنا کرد به ترویج کردن خودش.

این بدیهی است هر مذهبی که یک قدری گذشت جهت افراط و تفریط پیدا میکند و من این رویه را که وهابیها پیدا کردند یک قدری زیر سر ایران خودمان میدانم زیرا اینها آنطرف حدش را گرفتند حالا کاری به این چیزها ندارم و نمی خواهم حرفهائی که جایش در مدرسه است در اینجا مذاکره شود. به هر حال کم‌کم بنا کرد عقاید خودش را ترویج کردن و مدت بیست سال بیست و پنج سال طول کشید تا کم کم بلاد حجاز و بعضی سواحل عمان و احساء و خضر موت و نجد و توابع یمن را با عقاید خودش همراه کرد از جمله شیخ نجد عبد العزیز نام هم با او هم عقیده شد.

خود عبدالوهاب بعد از آن که دید خیلی خاک دارد –به مقتضای الانسان لیطغی عن رای استغنی- کم کم از مسئله دیانتی به خیال سیاست و امور ملکی افتاد ولی عمر خودش وفا نکرد و مرد و عبدالعزیز که مریدش بود کم کم علم را بلند کرد در سنه ۱۲۱۵مسعود پسر عبدالعزیز با قشون زیادی به سمت عراق آمد و کربلا را گرفت و چندین هزار نفر از مسلمیبن را قتل عام کرد و تمام اموال را بردند از جمله یک سنگی از قبر حضرت ابی عبداله حسین بردند که الان آن سنگ در یکی از موزه های اروپا است و کیف کان این جماعت طغیان کردند و طغیانشان هم مدتی طول کشید و تا اطراف بحرین هم آمدند و کار طغیانشان به جائی رسید که بین خوانین لار شیراز خودمان هم اختلاف شد.

بعضی از آنها متوسل شدند به وهابیها و یک قسمت از آنها را به کمک خودشان دعوت کردند و در قلعه بستک نزدیک جهانگیریه وهابیها آمدند و منزل کردند با از مرکز حکم صادر شد به فرمان فرمایه فارس – حسین علی میرازی آن روز و میرزا حسین علی امروز- او قشونی فرستاد و آنها را از اطراف عمان خارج کردندد مقصود از این عرایض که عرض میکنم اینست که ایران با این فرقه ضاله سابقه دارد و سه نفر از ایرانیها عباس میرزای آن روز حسن علی میرزای آن روز صادق خان آن روز این سه نفر اقداماتی کردندد حتی در دفعه دوم فرمان فرمای فارس بعد از آنکه امام مسقط متوسل به دولت ایران شده و حاکم یمن متوسل به ایران شد به حکم شاه ایران ولیعهد ایران عباس میرزا با قشون رفت وهابیها را از اطراف بحرین و مسقط تا خود نجد راند و غریب چهار هزار نفر از وهابیها را قشون ایران کشتند.

غرض این است این کار سابقه دارد. سه نفر دیگر هم در مصر سابقه دارند و آن سه نفر عبارت است از محمد علی پاشا موسس خانواده خدیوی فعلی مصر – و توسن پاشا پسر محمد علی پاشای مصری و ابراهیم پاشا پسر دیگرش که پانزده سال با فرقه وهابیه جنگ کردند و غریب هشت نه هزار نفر مصری در خاک وهابیه کشته شدند .

سه نفر ایرانی و سه نفر مصری در این قضیه دخالت و سابقه داشته اند و در رفع فرقه ضاله وهابیه اقدام کرده اند و تمام مسلمین ایران و دنیا از این فرقه بیزارند چنانچه در سه ما قبل همه شما پیش قدم بودید و اظهار احساسات کردید و در اطراف این امر مذاکرات کردیم و به وظیفه دیانتی و سیاسی خودمان رفتار کردیم ولی حالا که خاموش شده ایم اقوام دنیا و تمام بلاد و دهات ایران و مردم ایران پیش خودشان میگویند آنها که به صد زبان سخن میگفتند آیا چه شنیدند!! آیا چه بدیدند!؟ آیا چه گرفتند! که خاموش شدند!

آنها باید بدانند که ما خاموش نشده ایم و لازم است که در این مجلس بنده از جانب خودم و از جانب تمام آقایان و ملت ایران از این پیشامد اظهار تنفر کنیم (نمایندگان: صحیح است)

و عرض کنم که ما نباید در مقابل این وقایع و حوادث خاموش و خموده باشیم بلکه باید به اندازه استعداد و قوه خودمان مراقب و مواظب باشیم.

پس این خمودت و سکوت تقصیر کیست؟ تقصیر من است؟

نه محتسب فتنه در این شهر زمن داند و من

 لیک من این همه از چشم شما می بینم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۴۷
حسن خیری
 نظرات فقهی رهبر انقلاب که کمتر دیده شده است

رجانیوز - گروه اندیشه: تبیین بایدها و نبایدهای "سبک زندگی" در جامعه ایرانی از جمله موضوعاتی است که پس از تشریح ضرورت‌های آن توسط  رهبر انقلاب در خراسان شمالی بیشتر مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

به گزارش رجانیوز، پایه تشکیل "سبک زندگی" در جامعه مسلمان ایران عمل به دستور العمل‌های تشریع شده دین مبین اسلام و مذهب تشییع است. عمل به "احکام شرعی" که علمای دین از متون اسلامی استنباط کرده و در قالب رساله و استفتائات به بیان آن می‌پردازند، مقدمه لازم در سبک زندگی اسلامی است که دیگر بایسته‌های فرهنگی بر آن بنا نهاده می‌شود.

روشن است که نمی‌شود دم از سبک زندگی اسلامی زد اما بی‌خیال احکام شرعی اسلام، خصوصا احکام اجتماعی آن شد یا آنها را تنها در بایگانی رساله‌های عملیه و کتاب‌های احکام نگه داشت. چندی پیش نظرات فقهی جدیدی از رهبر انقلاب منتشر شد که محور برخی از آن مسائل فرهنگی و اجتماعی بود که اگرچه عمل به آن بر مقلدین حضرت آیت الله خامنه‌ای واجب است بلکه می‌تواند محور سبک زندگی اسلامی در بخش‌‌های مختلف زندگی انسان باشد.

رجانیوز نظر به اهمیت مسائل مطرح شده که بسیاری از آن مورد ابتلای جامعه امروز ماست، تعدادی از نظرات فقهی رهبر انقلاب را در ادامه منتشر می‌کند.


تعریف غیبت
429. غیبت آن است که پشت سر مسلمان عیب مستور او (امرى که مستور عرفى است) گفته شود، مشروط به اینکه به قصد تنقیص باشد، یا در نزد عرف تنقیص به‌حساب آید.

اذن غیبت شونده به غیبت از او
430. اذن غیبت‌شونده در غیبت کردن او اعتبارى ندارد و در این صورت نیز غیبت او جایز نیست.

ذکر ظلم بعضى از مسئولین
431. گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب مى‌‏گردد، ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى‏ شود حرام است.

قطع رحم
432. قطع رحم، حرام است ولى صله‌ى رحم منحصر در دید و بازدید نیست بلکه از طرق دیگر مانند تلفن، نامه و امثال آن نیز محقّق مى‌شود.

قطع رحم با خویشاوند معصیت‌کار 
433. قطع رحم با خویشاوند معصیت‌کار جایز نیست مگر اینکه احتمال داده شود که ترک معاشرت با او موقتاً موجب خوددارى او از گناه مى‌‌شود که در این صورت به عنوان نهى از منکر، قطع رحم واجب مى‌‌گردد. 

کمک به متکدّیان
434. اگر کمک به متکدیان، ترویج دروغ، بیکارى و تکدّى‌‌‌‌گرى و تخلف از قانون باشد باید از آن اجتناب شود. انسان مى‌تواند به مؤسسات مورد اطمینانى که در این زمینه فعال هستند کمک کند.

سیگار کشیدن
435. حکم قلیان یا سیگار کشیدن تابع میزان ضرر آن است. اگر داراى ضرر قابل ملاحظه‌اى باشد یا موجب اذیّت و آزار دیگران گردد یا خلاف قانون باشد، جایز نیست.

امر و نهى زبانى 
436. با وجود شرایط و حفظ مراتب، وظیفه همگانى امر به معروف و نهى منکرِ زبانى مى‌باشد. و مراتب بالاتر از آن موکول است به مسئولین مربوطه. 

امر و نهى با احتمال ضرر
437. هر جا خوف آن باشد که در اثر امر به معروف یا نهى از منکر ضرر قابل ملاحظه‌اى متوجه انسان شود، انجام آن واجب نیست. 

جواب سلام 
438. جواب سلام اشخاص بالغ و کودکانِ ممیّز واجب است. 

عیدالزهراء
439. هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام مؤکد است.

کف زدن در مجالس مذهبى  
440. به‌طور کلى کف‏زدن فى‌‏نفسه به نحو متعارف در جشن‌هاى اعیاد یا براى تشویق و تأیید و مانند آن اشکال ندارد، ولى بهتر است فضاى مجالس دینى به‌خصوص مراسمى که در مساجد و حسینیه‌‏ها و نمازخانه‏‌ها برگزار مى‌‏شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد.

عید نوروز
441. هرچند نصّ معتبرى مبنى بر اینکه عید نوروز از اعیاد دینى یا ایام مبارک شرعى‏ باشد، وارد نشده است، ولى جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز، اشکال ندارد، بلکه از این جهت که صله رحم مى‌‌باشد مستحسن است.

عزادارى
442. عزادارى به شیوه مرسوم و سنتى اشکال ندارد بلکه مُستحسن است، لکن از هرگونه کارى که موجب وَهْن مذهب باشد پرهیز شود.  

تعزیه و شبیه‌خوانى
443.  تعزیه و شبیه‌خوانى اگر مشتمل بر دروغ و وَهْن مذهب نباشد، اشکال ندارد لکن بهتر است به جاى آن مجالس وعظ و خطابه برپا شود.

پوشیدن لباس مشکى در عزاى اهل بیت (علیهم السلام)
444. کراهت آن ثابت نیست، بلکه اگر براى تعظیم شعائر باشد داراى اجر و ثواب نیز خواهد بود.

ابزار موسیقى در عزا
445. استفاده از آلات موسیقى، مناسب با عزادارى سالار شهیدان (علیه السلام) نیست و شایسته است مراسم عزادارى، به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده، برگزار شود. البته استفاده از طبل و سنج به نحو متعارف، اشکال ندارد.

استفاده از علم در عزادارى‌
446. استفاده از علم در عزادارى سیدالشهداء (علیه السلام) فى‌نفسه اشکال ندارد ولى نباید این امور جزء دین شمرده شوند.

قمه‌زنى
447. الف) قمه زنى مطلقاً جایز نیست.
ب) قمه‌زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‌شود و سابقه‌اى در عصر ائمه(علیهم السلام) و زمان‌هاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصومین(علیهم السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وَهْن و بدنام شدن مذهب مى‌شود، بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست.

نقل مطالب بى‌‌مأخذ در عزادارى‌
448. نقل مطالب و وقایع در عزادارى‌‌ها بدون اینکه مستند به روایتى باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد، وجه شرعى ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد.

غلوّ در مداحى
449. گفتن جملات غلوآمیز جایز نیست و باید از ترویج مداحانى که اهل غلو هستند و نیز جلسات آنها پرهیز شود.

استفاده از روزنامه‌هاى حاوى اسماء متبرکه
450. استفاده از روزنامه‌هایى که داراى آیات قرآنى و کلمات مقدسه است در امورى مثل سفره قرار دادن و نشستن بر آنها و یا انداختن در سطل زباله در صورتى که از نظر عرف، بى‌‌احترامى شمرده شود، جایز نیست. 

راه‌هاى محو اسماء متبرکه
451. دفن اسماء مبارک و آیات قرآنى یا تبدیل آنها به خمیر به وسیله آب، هنگام نیاز اشکال ندارد، ولى جواز سوزاندن آنها مشکل است و اگر بى‌احترامى محسوب شود، جایز نیست، و نیز تقطیع آنها اگر بى‌‌احترامى محسوب شود، جایز نیست و در غیر این صورت نیز اگر تقطیع، موجب محو نوشته جلاله و آیات قرآنى نشود، کافى نیست. 

تمثال معصومین (علیهم السلام)
452. انتساب این عکسها به حضرات معصومین (علیهم السلام) ثابت نیست، اگر چه هتک حرمت هم جایز نیست.

تراشیدن ریش
453. تراشیدن ریش و ماشین‌کردنى که مانند تراشیدن باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

ریش پرفسورى 
454. تراشیدن مقدارى از ریش حکم تراشیدن تمام آن را دارد و بنا بر احتیاط حرام است.

اجرت تراشیدن ریش‌
455. بنا بر احتیاط، گرفتن اجرت در برابر تراشیدن ریش، حرام است.

تعریف موسیقى و غناء حرام
456. هر نوع خوانندگى و نوازندگى که انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بى‌بندوبارى، بیهودگى و گناه و شهوترانى سوق دهد لهوى مضل عن سبیل الله بوده و حرام مى‌باشد. 

ملاک حرمت موسیقى‌
457. هر موسیقى که به حسب طبیعت خود از نوع موسیقى لهوى مضلّ عن سبیل الله باشد، حرام است اعم از اینکه مهیّج باشد یا نباشد و موجب ایجاد حزن و اندوه و حالات دیگر در شنونده بشود یا نشود،  و در صورتى که موسیقى مناسب با مجالس لهو و گناه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، دلیلى بر حرمت آن وجود ندارد.

غنا در شب زفاف
458. در غنا و موسیقى حرام (که عبارت است از آواز لهوى مضلّ عن سبیل الله) فرقى بین عروسى و غیر آن نیست.

مارش نظامى و سرود ملى 
459. موسیقى ارتشى (مارش نظامى‌) و موسیقى سرود میهنى و امثال آن از مناسبات میهنى و اجرت گرفتن براى آن اشکال ندارد.

گوش دادن به موسیقى بدون اختیار
460. اگر در جائى موسیقى حرام پخش شود، در صورتى که ترک آن محل یا آن مجلس ممکن نباشد و یا موجب مشقّت باشد انسان باید به آن اعتنا و توجه نکند، اگرچه بى‌اختیار به گوش او برسد.

دف
461. حکم دف، بستگى به چگونگى استفاده از آن دارد، که اگر به نحو لهوى مناسب مجالس عیش و نوش و گناه زده شود، دف زدن حرام است.
و در مجالس  و مناسبت‌هاى مذهبى در هر صورت باید قداست و مقام اهل بیت (علیهم السلام) مراعات شود.

آلات موسیقى 
462. استفاده از آلات موسیقى فى‏نفسه براى اجراى سرودهاى انقلابى و برنامه‏‌هاى دینى و فعالیت‏هاى فرهنگى و تربیتى مفید، اشکال ندارد و نیز خرید و فروش آلات نوازندگى و یاد دادن و فراگیرى موسیقى براى استفاده در امور مذکور اشکال ندارد.

463. خرید و فروش آلات مشترک براى نواختن موسیقى غیر لهوى اشکال ندارد.

ترویج موسیقى
464. بطور کلّى، ترویج موسیقى و تدریس آن و تشکیل کلاس‌هاى موسیقى، هر چند موسیقى حلال باشد، با اهداف عالیه‌ى نظام مقدس جمهورى اسلامى سازگار نیست و بهتر است جوانان عزیز وقت با ارزش خود را صَرف یادگیرى علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم، پر نمایند.

موسیقى براى معالجه
465. اگر طبق نظر پزشک متخصص و امین، معالجه بیمارى متوقف بر استفاده از موسیقى است، به مقدارى که معالجه بیمار اقتضا مى‏کند اشکال ندارد.

شنیدن غنا و صداى زن 
466. در حرمت شنیدن غنا فرقى بین غناى مرد و غناى زن نیست ولى شنیدن صداى زن اگر غنا نباشد، حرمت شرعى ندارد مگر آن که به قصد ریبه و یا موجب ترتّب مفسده باشد ولى شنیدن خوانندگى زن که غالباً مشتمل بر مفسده است جایز نیست.

گوش دادن به غناى همسر
467. گوش‌دادن به غناى حرام، مطلقاً حرام است حتى اگر غناى همسر باشد.

مداحى بانوان
468. مداحى زن، در جایى که مى‌داند نامحرم صداى او را مى‌شنود اگر موجب جلب توجه و تهییج نامحرم و یا مفسده دیگرى‌ گردد، جایز نیست.

تبدیل صداى مرد به صداى زن
469. اگر مردى صداى خود را تبدیل به صداى زن کند و یا صداى مردى را توسط دستگاهى شبیه صداى زن کنند خالى از اشکال نیست.

رقص 
470. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل این‌که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، احتیاط واجب در ترک آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌گونه‏اى باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مفسده‏‌اى بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقى و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمى حضور داشته باشد، حرام است. و در حکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسى و غیر آن نیست.

شرکت در مجلس رقص
471. شرکت در مجلس رقص اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامى باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد و در صورتى که ترک آن مجلس به عنوان اعتراض بر کار حرام، مصداق نهى از منکر محسوب شود، باید از آنجا خارج شود.

رقص زن براى شوهر
472. اگر رقص زن براى شوهر همراه ارتکاب حرامى [مانند موسیقى و آواز حرام] نباشد، اشکال ندارد.

ایجاد مراکز آموزش رقص
473. ایجاد مراکز تعلیم و ترویج رقص با اهداف نظام اسلامى منافات دارد و به احتیاط واجب جایز نیست.

حضور در مجلس گناه
474. اگر حضور در مجلس گناه موجب ارتکاب گناه و یا تأیید آن باشد یا نهى از منکر متوقف بر خروج از آن مجلس یا شرکت نکردن در آن باشد، باید انسان در آن مجلس شرکت نکند و اگر در آن حضور دارد، آنجا را ترک کند.

شرکت در مراسم خانقاه 
475. از زمان بعثت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و عصر ائمه‌ى اطهار (علیهم السلام) تا زمان حاضر، همیشه مسجد پایگاه اقامه‌ى نماز و شعائر دینى و تبلیغ معارف اسلامى بوده و خانقاه، اساس و جایگاهى نداشته است. بنابراین، باید از شرکت در این‌گونه جلسات و هرگونه عملى که باعث ترویج این‌گونه مراکز شود، اجتناب گردد.

حضور در مجلس شراب
476. حضور در مجلسى که در آن شراب خورده مى‏شود جایز نیست و در صورت اضطرار واجب است به مقدار ضرورت اکتفا شود.

پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید صداى او در نمایش
477. پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید صداى او هنگام بازیگرى و بیان خصوصیات شخص حقیقى، اگر سبب فساد نگردد، اشکال ندارد.

کراوات
478. الف: ترویج فرهنگ اجانب، جایز نیست.
ب: به‌طور کلّى، پوشیدن کراوات و دیگر لباس‌هایى که پوشش و لباس غیر مسلمانان محسوب مى‌شوند به‌طورى که پوشیدن آنها، منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود، جایز نیست.

ترویج فرهنگ بیگانه در پوشش و آرایش
479. پوشیدن لباسهایى که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجمِ غیر مسلمان باشد، جایز نیست. و همین‌طور استفاده از زیورآلاتى که استعمال آن تقلید از فرهنگ دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست. 

ابرو برداشتن و آرایش مردان
480. در صورتى که ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده‌انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید، جایز نیست.

خالکوبى 
481. خالکوبى اگر ضرر معتنابهى نداشته باشد حرام نیست.

مشاهده فیلم‌هاى توهین‌کننده به مقدّسات جمهورى‌
482. واجب است از مشاهده فیلم‌هایى که به مقدسات جمهورى اسلامى اهانت مى‌‌کنند، اجتناب شود.

فیلم و کتاب محرک شهوت 
483. خواندن کتاب‌ها و دیدن فیلم‌هایى که  محرک شهوت باشد جایز نیست. 

دیدن فیلم مبتذل
484. دیدن فیلم‌هاى مستهجن و حاوى منکرات، موجب تقویت هواهاى شیطانى نفس، تضعیف اراده و ایمان و زمینه‌ساز ترتّب مفاسد و گناهان بوده و به هیچ وجه جایز نیست.

تحریک شهوت با دیدن فیلم‌هاى جنسى 
485. برانگیختن شهوت توسط دیدن فیلم‌هاى جنسى جایز نیست، حتى براى زن و شوهر.

معیار حرمت قمار 
486. به‌طور کلى بازى با هر چیزى که مکلف تشخیص دهد از آلات قمار است و یا در آن شرط بندى شود به هیچ وجه جایز نیست، و بازى با هر وسیله‌اى که جزء آلات قمار به حساب نیاید بدون شرط بندى‌، اشکال ندارد.

پاسور
487. بازى با ابزار قمار از جمله پاسور، حتى بدون برد و باخت هم حرام است.

شطرنج
488. اگر به تشخیص مکلّف، امروزه شطرنج از آلت قمار بودن خارج شده باشد، بازى با آن بدون برد و باخت اشکال ندارد.

بیلیارد 
489. بازى با بیلیارد اگر با برد و باخت همراه بوده و یا موجب ترتب مفاسد اخلاقى یا اجتماعى و یا همراه با محرّمى از محرّمات الهى باشد، جایز نیست.

بازدید از سایتهاى تبلیغاتى و دریافت پول
490. اگر بازدید از سایت‌هاى تبلیغاتى، ترویج فساد از قبیل نشر اکاذیب و ارائه مطالب باطله نباشد و مبلغ دریافتى بعنوان هدیه باشد، بازدید از آنها و دریافت مبلغ مذکور اشکال ندارد.

استفاده از ماهواره
491. آنتن‌هاى ماهواره‌اى اگرچه حکم آلات مشترک را دارد ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه‏‌هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏‌کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‌‏کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏‌اى هم مترتّب نمى‏‌شود. لکن اگر در این مورد قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد.

نصب و تعمیر آنتن‌هاى ماهواره‌اى‌
492. اگر از آنتن ماهواره‌اى براى امور حرام استفاده شود که غالباً همین‌طور است و یا تعمیر کننده و یا نصب کننده علم داشته باشد به اینکه کسى که قصد تهیه آنتن ماهواره‏اى را دارد، براى امور حرام از آن استفاده مى‌‏کند، خرید و فروش و نصب قطعات و راه‏‌اندازى و تعمیر و فروش قطعات آن جایز نیست.

سرویس‌دهى کافى‌‌نت به مشتریان
493. اگر کسى‌‌کافى‌‌نت داشته باشد با علم به اینکه مشترى از ابزارى که در اختیار او قرار داده مى‌شود استفاده حرام مى‌کند، جایز نیست آن را در اختیار آنها قرار دهد و کسب درآمد از این طریق نیز اشکال دارد ولى در صورت شک در اینکه مشترى از آن بصورت حرام استفاده مى‌کند، اشکال ندارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۴۵
حسن خیری

خلاصه ی خطبه ها : حسین خوشرفتار

تصاویر : جهانگیر حدادیان

 CIMG2971

نماز با شکوه جمعه ی این هفته به امامت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن خیری امام جمعه ی موقت در مسجد جامع شهر وزوان اقامه گردید. خطیب جمعه ی شهر وزوان پس از حمد و ثنای الهی و توصیه ی خود و نمازگزاران به تقوی ، به ادامه ی بحث سلفی گری پرداخت. اهم مطالب خطبه ی اول نماز بدینشرح است :
CIMG2977

همه ی آنچه را انسان در اختیار دارد از جمله سرمایه های مادی و معنوی امانت است و حسابرسی دارد و از آنها سوال خواهد شد و انسان باید در خصوص آنها پاسخگو باشد. امانت داری و مسئولیت پذیری دارای دو نکته است و آن نیاز به جهاد است که باید انسان مجاهد باشد . چه جهاد اکبر یعنی مبارزه با نفس و شیاطین درونی و چه جهاد با دشمن خارجی .

CIMG2981

اینکه آیا در مقابل داده های خداوندی مسئولیتمان را درست انجام داده ایم یا نه ، همان جهاد اکبر است و این مهمتر از مبارزه با دشمن خارجی است . یکی از تکالیف مهم افراد امر به خوبی ها و نهی از بدی هاست . انسان باید دائما مراقبت کند خود و افراد دیگر را که در اسلام بطور صریح بی تفاوتی مذمت شده است . و انسان بی تفاوت مواخذه خواهد شد.

CIMG2982

جامعه ای که در آن امر بمعروف و نهی از منکر نباشد همیشه دچار عذاب و بی تفاوتی خواهد شدکه این عذاب نه تنها به خود بلکه به جوامع دیگر هم سرایت خواهد کرد. البته امر بمعروف و نهی از منکر دارای مراتبی است که باید مراعات گردد.

CIMG2985

دکتر خیری در خطبه ی دوم نماز پس از حمد و ثنای الهی و درود و صلوات به پیشگاه معصومین و تبریک عید سعید فطر به بیانات رهبر معظم انقلاب در روز عید با کارگزاران نظام اشاره کرد . اهم مطالب ایشان در خطبه ی دوم نماز بدینشرح است :

CIMG2986

رهبر معظم انقلاب در روز عید فطر و در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند : رمز موفقیت ما همان وحدت کلمه است و همگی باید برای این مهم که جلوگیری از تفرقه ی امت اسلامی است اهمیت زیادی قائل شویم . مناسبت دیگر مقاومت اسلامی مردم لبنان در مقابل صهیونیستها و استکبار جهنی بود که مردم ایران در کنار مردم مظلوم لبنان و فلسطین در مقابل رژیم اشغالگر قدس ایستادگی کرده و از آنها حمایت کردند و خواهند کرد. مخصوصا حمایت از مذهب شیعه در فراسوی مرزها باید سرلوحه ی کار قرار گیرد .

CIMG2988

در این راستا شهید چمران زحمات زیادی را متحمل شد و توانست خدمات زیادی را در لبنان انجام دهد و باعث عزت و سربلندی مسلمانان گردید. امام جمعه ی موقت بخش میمه در ادامه ی بیان مناسبت ها به ۲۶ مرداد ورود عزت بخش آزدگان عزیز در سال ۱۳۶۹ ،  روز تخریب قبور ائمه ی بقیع در سال ۱۳۴۴هجری قمری بعنوان عزای بزرگ ثبت شده در تاریخ  و ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر ، ۱۵ سال قبل از بعثت اشاره کرد . حجت الاسلام والمسلمین دکتر خیری در پایان خطبه ی دوم نماز اظهار امیدواری کرد که رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به دولت دکتر روحانی زمینه ای برای خدمت بیشتر و رسیدن به اهداف عالیه ی نظام و عزت بیشتر اسلام و مسلمین باشد. وی با دعای برای فرج موفور السرور حضرت بقیه الله الاعظم خطبه ی دوم نماز را به پایان برد.

CIMG2989

آقای علی عاصمی پور ، مجری نماز امروز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۴
حسن خیری

ثبت نام بدون آزمون دانشگاه آزاد اسلامی نراق با تسهیلات ویژه

ا

دانشگاه آزاد اسلامی نراق درسال 92 ودرمقاطع کاردانی وکارشناسی با تسهیلات ویژه بدون آزمون دانشجومی پذیرد .

 

رشته های تحصیلی ( حقوق ٬ برق ٬مدیریت ٬صنایع ٬کامپیوتر ٬ کشاورزی٬ حسابداری و... )

 

تسهیلات ویژه :
ارائه خوابگاه دانشجویی (خواهران وبرادران ) به صورت رایگان برای یکسال
تقسیط کل شهریه به صورت ماهانه درطول تحصیل .
ارائه اینترنت پرسرعت وآموزش زبان انگلیسی رایگان .
تخفیف شهریه برای دانشجویان ممتاز درطول تحصیل .
سایر خدمات رفاهی ، آموزشی وفرهنگی به صورت ویژه .
تخفیف شهریه 10% برای دانش آموزان که معدل کل پیش دانشگاهی آنان بالای 14 باشد (در ترم اول ) .
جهت ثبت نام وکسب اطلاعات بیشتر به سایت www.azmoon.org مراجعه فرمائید .

 

تلفن دانشگاه آزاد اسلامی نراق : 08664463063

 

روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی نراق

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۷
حسن خیری


حوزه های علمیه در مسیر تحول(۵)

حوزه نیازمندمتخصصانی بامتد و مکانیزم اجتهادی در مباحث علوم انسانی است

دکتر خیری گفت: حوزه باید با بسط دادن مفهوم فقه، مجتهدانی را پرورش دهد که با همان متد و مکانیزم اجتهادی حوزه در شاخه های مختلف علوم انسانی وارد شوند.

حجت الاسلام حسن خیری،  در رابطه با موضوع تحول در حوزه های علمیه به خبرنگار شبستان گفت: موضوع تحول حوزه های علمیه را باید از چند منظر مورد نقد و بررسی قرار داد، آنچه که در نگاه اول در این خصوص خودنمایی می کند تحول سازمانی در حوزه است در این نگاه، حوزه نیاز به آسیب شناسی دارد.

وی افزود: امروز حوزه با توجه به نوع مخاطب، نوع نیازهای داخلی و خارجی و انواع کارکردهای روحانیت در عرصه های آموزش، پرورش و تبلیغ و همچنین انتظاراتی که جهان امروز از حوزه دارد نیازمند اولویت بندی در امور است.

حجت الاسلام خیری ایجاد هماهنگی و هم افزایی در دستگاه های مختلف حوزوی، تبادل اطلاعات حوزه در زمینه های علمی، رسانه ای، تبلیغاتی و اطلاعاتی در عرصه های مشترک با مراکز مشابه و تعامل سازنده بین آنها را از نیازهای ضروری امروز در حوزه برشمرد.

 

سازمان حوزه باید بتواند فرصت ها و تهدید ها را شناسایی کند

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: امروز فضاهای جدیدی پیش روی حوزه قرار گرفته است و استفاده از این فضاها، نیازمند سازمانی پویا و متحول است. استفاده از فرصت ها، قابلیت ها، ظرفیت ها و به کارگیری درست منابع انسانی و استعدادها نیازمند برنامه ریزی سازمانی است. سازمان حوزه باید بتواند با توجه به شرایط، فرصت ها و تهدیدها را شناسایی کرده و آنها را به گونه ای جهت دهی کند که چشم اندازی مشخص و واقع بینانه برای خود داشته باشد.

خیری خاطر نشان کرد: ایجاد زمینه برای جذب نخبگان و برنامه ریزی در جهت پرورش استعدادها، متناسب با انگیزه ها و علایق افراد، یکی از نیازهای حوزه است که باید بر اساس برنامه ای مدون و جامع صورت گیرد.

حجت الاسلام خیری با اشاره به این که در گذشته شاهد ورود حوزه به عرصه هایی بودیم که ورود به آنها با برنامه ریزی خاص و از پیش تعیین شده، صورت نگرفته است گفت: امروز بسیاری از موسساتی که به صورت اقماری در حوزه شکل گرفته اند در ابتدا شاید از موافقت و حمایت حوزه برخوردار نبودند اما امروز دارای برکات زیادی هستند لذا حوزه در بحث سازمانی نیاز دارد تا مجموعه شرایط را واقع بینانه تر از گذشته ببیند و از نیروها بهتر استفاده کند.

 

توسعه فقه تنها در عرصه های فردی، نیاز امروز جامعه را تامین نمی کند

وی  افزود: تحول دیگر حوزه، تحول از منظر رویکردی است حوزه برای تحول نیازمند باز اندیشی در عرصه های علمی، پژوهشی و تبلیغی است در خصوص علوم رایج حوزه، بسط و توسعه مفهوم در «فقه و اجتهاد» به شدت مورد نیاز امروز ماست.

وی افزود: اگر امروز بعد از سه دهه در ارتباط با غفلت از علوم انسانی، احساس خسران می شود و به این نتیجه می رسیم که نباید به اقتباس این علوم اکتفا می کردیم بلکه باید با توجه به مبانی و نظام معرفتی اسلامی وارد این عرصه می شدیم، لازمه جبران این خسران، تجدید نظر حوزه در مسایل آموزشی است.

حجت الاسلام  خیری افزود: امروز حوزه نیازمند بسط مفهوم اجتهاد، بسط در موضوعات فقهی و تعریف اجتهاد در علوم انسانی است فقه را مانند گذشته در عرصه فردی دیدن و یا توسعه آن تنها در عرصه های فردی نیاز امروز جامعه را تأمین نمی کند.ما نیازمند ورود فقه به عرصه هایی هستیم که یا تا کنون وارد این عرصه ها نشده است و یا به صورت تخصصی وارد شده است.

حجت الاسلام خیری یاد آور شد: در بحث از علوم انسانی به عنوان مثال جامعه شناسی، ما نیازمند بازکردن باب جدیدی از فقه هستیم در رابطه با فقه عمومی اجتماع، که در آن دیدگاه های اجتماعی اسلام بررسی و تبیین شود و مبانی و نظام معرفتی ما سامان بگیرد.

پایان پیام/(۵)

حوزه نیازمندمتخصصانی بامتد و مکانیزم اجتهادی در مباحث علوم انسانی است

دکتر خیری گفت: حوزه باید با بسط دادن مفهوم فقه، مجتهدانی را پرورش دهد که با همان متد و مکانیزم اجتهادی حوزه در شاخه های مختلف علوم انسانی وارد شوند.

حجت الاسلام حسن خیری،  در رابطه با موضوع تحول در حوزه های علمیه به خبرنگار شبستان گفت: موضوع تحول حوزه های علمیه را باید از چند منظر مورد نقد و بررسی قرار داد، آنچه که در نگاه اول در این خصوص خودنمایی می کند تحول سازمانی در حوزه است در این نگاه، حوزه نیاز به آسیب شناسی دارد.

عضو شورای پیگیری رهنمودهای مقام معظم رهبری در تحول حوزه افزود: امروز حوزه با توجه به نوع مخاطب، نوع نیازهای داخلی و خارجی و انواع کارکردهای روحانیت در عرصه های آموزش، پرورش و تبلیغ و همچنین انتظاراتی که جهان امروز از حوزه دارد نیازمند اولویت بندی در امور است.

حجت الاسلام خیری ایجاد هماهنگی و هم افزایی در دستگاه های مختلف حوزوی، تبادل اطلاعات حوزه در زمینه های علمی، رسانه ای، تبلیغاتی و اطلاعاتی در عرصه های مشترک با مراکز مشابه و تعامل سازنده بین آنها را از نیازهای ضروری امروز در حوزه برشمرد.

 

سازمان حوزه باید بتواند فرصت ها و تهدید ها را شناسایی کند

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: امروز فضاهای جدیدی پیش روی حوزه قرار گرفته است و استفاده از این فضاها، نیازمند سازمانی پویا و متحول است. استفاده از فرصت ها، قابلیت ها، ظرفیت ها و به کارگیری درست منابع انسانی و استعدادها نیازمند برنامه ریزی سازمانی است. سازمان حوزه باید بتواند با توجه به شرایط، فرصت ها و تهدیدها را شناسایی کرده و آنها را به گونه ای جهت دهی کند که چشم اندازی مشخص و واقع بینانه برای خود داشته باشد.

وی  خاطر نشان کرد: ایجاد زمینه برای جذب نخبگان و برنامه ریزی در جهت پرورش استعدادها، متناسب با انگیزه ها و علایق افراد، یکی از نیازهای حوزه است که باید بر اساس برنامه ای مدون و جامع صورت گیرد.

حجت الاسلام خیری با اشاره به این که در گذشته شاهد ورود حوزه به عرصه هایی بودیم که ورود به آنها با برنامه ریزی خاص و از پیش تعیین شده، صورت نگرفته است گفت: امروز بسیاری از موسساتی که به صورت اقماری در حوزه شکل گرفته اند در ابتدا شاید از موافقت و حمایت حوزه برخوردار نبودند اما امروز دارای برکات زیادی هستند لذا حوزه در بحث سازمانی نیاز دارد تا مجموعه شرایط را واقع بینانه تر از گذشته ببیند و از نیروها بهتر استفاده کند.

 

توسعه فقه تنها در عرصه های فردی، نیاز امروز جامعه را تامین نمی کند

وی افزود: تحول دیگر حوزه، تحول از منظر رویکردی است حوزه برای تحول نیازمند باز اندیشی در عرصه های علمی، پژوهشی و تبلیغی است در خصوص علوم رایج حوزه، بسط و توسعه مفهوم در «فقه و اجتهاد» به شدت مورد نیاز امروز ماست.

وی افزود: اگر امروز بعد از سه دهه در ارتباط با غفلت از علوم انسانی، احساس خسران می شود و به این نتیجه می رسیم که نباید به اقتباس این علوم اکتفا می کردیم بلکه باید با توجه به مبانی و نظام معرفتی اسلامی وارد این عرصه می شدیم، لازمه جبران این خسران، تجدید نظر حوزه در مسایل آموزشی است.

حجت الاسلام  خیری افزود: امروز حوزه نیازمند بسط مفهوم اجتهاد، بسط در موضوعات فقهی و تعریف اجتهاد در علوم انسانی است فقه را مانند گذشته در عرصه فردی دیدن و یا توسعه آن تنها در عرصه های فردی نیاز امروز جامعه را تأمین نمی کند.ما نیازمند ورود فقه به عرصه هایی هستیم که یا تا کنون وارد این عرصه ها نشده است و یا به صورت تخصصی وارد شده است.

حجت الاسلام خیری یاد آور شد: در بحث از علوم انسانی به عنوان مثال جامعه شناسی، ما نیازمند بازکردن باب جدیدی از فقه هستیم در رابطه با فقه عمومی اجتماع، که در آن دیدگاه های اجتماعی اسلام بررسی و تبیین شود و مبانی و نظام معرفتی ما سامان بگیرد.

پایان پیام/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۲
حسن خیری
نسخه چاپیارسال به دوستان
در قالب پژوهش و گفت‌وگوها
کتاب «رسانه ملی و تغییر سیاست جمعیتی» منتشر شد

کتاب «رسانه ملی و تغییر سیاست جمعیتی؛ مسئله‌شناسی، راهبردها و سیاست‌ها (مجموعه گفت‌وگو)» به همت مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما منتشر شد.

خبرگزاری فارس: کتاب «رسانه ملی و تغییر سیاست جمعیتی» منتشر شد

به گزارش خبرگزاری فارس از قم کتاب رسانه ملی و تغییر سیاست جمعیتی؛ مسئله‌شناسی، راهبردها و سیاست‌ها (مجموعه گفت‌وگو) از بخش‌هایی مانند «هست‌ها و بایدهای سیاست‌ جمعیتی (پژوهش)» و «مسئله‌شناسی تغییر سیاست جمعیتی (گفت‌وگو)» تشکیل شده است.

گفت‌وگو با سید جمال‌الدین اکبرزاده جهرمی، محمدرضا جعفری جلوه، حجت‌الاسلام خیری، علیرضا رضاداد، حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد، محمدتقی کرمی، عباس معلمی و سید ضیاء هاشمی از دیگر بخش‌های این کتاب است.

با مطرح شدن موضوع ضرورت تغییر سیاست جمعیتی نظام جمهوری اسلامی ایران و اعلام خطر برخی از کارشناسان در زمینه کاهش شدید جمعیت کشور، از اوایل سال 91 موضوع تدوین «راهبردها و اقدامات ملی مربوط به جلوگیری از کاهش نرخ باروری و ارتقای آن متناسب با آموزه‌های اسلامی و اقتضائات راهبردی کشور» در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و در نهایت در سال جاری این راهبردها به تصویب شورای یاد شده رسید.

اداره‌کل خدمات رسانه‌ای مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما از اوایل زمستان سال 91 طرح تدوین راهبردها، سیاست‌ها و برنامه‌های رسانه در زمینه افزایش جمعیت را با بهره‌گیری از روش تحلیل کیفی و مصاحبه با کارشناسان حوزه‌های گوناگون دین‌پژوهی، زن و خانواده، جامعه‌شناسی، رسانه و ارتباطات در دستور کار خود قرار داد و موفق شد که در کمترین زمان ممکن نتایج پژوهش خود را در اختیار مدیران و برنامه‌سازان رسانه ملی قرار دهد.

کتاب رسانه ملی و تغییر سیاست جمعیتی؛ مسئله‌شناسی، راهبردها و سیاست‌ها به کوشش ابراهیم شفیعی‌سروستانی تدوین شده و با شمارگان هزار و 200 عدد و قیمت 50 هزار ریال به همت مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۱۷
حسن خیری

Contemplation and Will in Socio-Islamic Thought

 

By: Hassan Kheiri PhD.

 

 Abstract:

Muhammad Bagher Sadr, a Shiite social theorist, by presenting Substitution theory based on Quran explained the social issues. Describing Sadr’s rejection of philosophical origin of society, this paper aims to answer the following questions upon his thought:

  1. What is the position of contemplation and will in social changes, from an Islamic point of view.
  2. How can we adjust contemplation, will and activism with social regulations and divine socio-historical customs2.
  3. How can we explain the rationality of society while rejecting its philosophical origin3.

 

Here we disapprove the philosophical origin of society and explain Sadr’s substitution theory and then base on that we: 1) demonstrate the differences between social and individual behavior; 2) explain the accompaniment of human will with divine custom and laws; 3) analyze the contemplation and will as two major elements of social changes; and 4) demonstrate the role of religion in balancing the social and personal benefits.

Explaining what human being encounters in social and natural interactions and social changes and describing ideal types ahead of human being’s evolution, based on human nature and identity, are what we discuss in this paper.

 

Keywords:

Nature, contemplation, religion, social origin, substitution, individual and social benefits, ideal type, self love

Hassan.khairi@gmail.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۶
حسن خیری