دکتر حسن خیری

اجتماعی- فرهنگی

دکتر حسن خیری

اجتماعی- فرهنگی

دکتر حسن خیری
بایگانی

                                                  

                                                                                                 دکتر حسن خیری

چکیده :

ورود رسانه های جدید چون تلویزیون به عرصه تبلیغ دینی از آغاز بحثی جدی و انتفادی بوده است . انقلاب اسلامی ایران نیز که عمدتاً با بهره گیری از رسانه های سنتی با محوریت مسجد و روحانیت و تا حدی با استفاده از ابزارهای جدید چون نوار کاست حاوی سخنرانی و پیام های رهبر انقلاب و مبارزان  کار خویش را به پیش برد ، پس از پیروزی ، از تلویزیون ، به عنوان ابزاری برای پیش برد رسالت خویش استفاده کرده است . با این حال به رغم فراز و فرود های بسیار در نحوه بکارگیری این ابزار در صحنه تبلیغ دین هموار ه قابلیت و ظرفیت آن مورد شک و تردید بوده است . ما بر آن هستیم که تلویزیون نظیر هر وسیله دیگر دارای اقتضاءات خاص خود بوده و بر این اساس به اخذ نظر در دو سطح عمومی و خاص طلاب مبادرت ورزیده ایم تا میزان حساسیت آنان را در مورد تلویزیون جویا شویم . در این مقال تکیه ما بر نظر روحانیون و طلاب بوده و با بررسی پیمایشی به دست آمد که  برای روحانیون پرسش شونده جایگاه دینی تلویزیون شفاف و روشن نیست و نسبت به موقعیت دینی تلویزیون ابهام و  تردید وجود دارد .

کلید واژه ها: تلویزیون دینی ، طلاب ، اقتصاءات رسانه ای ، تبلیغ دینی

-------------------------------------------------------------  

دانش آموخته حوزه علمیه و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی نراق

 

 

 

 

مقدمه:

امروزه شاهدیم که پس از دوران طولانی تبلیغ سنتی دینی و انتقال باورها، ارزش­ها و هنجارهای دینی از نسلی به نسل بعد و حفظ و توسعه الگوهای دینداری اینک ابزاری مدرن و ناشناخته از نظر قابلیت و ظرفیت وارد این میدان شده است. در این وضعیت تعهد انسانی و دینی حکم می­کند که از ابعاد مختلف به بررسی این پدیده نو پرداخته شود. ویژگی­های ابزاری آن باز شناخته گردد و با لحاظ مخاطبان و گستره تبلیغ این ابزار و تفاوت سطوح و لایه­های دینی نقشه کلی جایگاه و موقعیت این رسانه طراحی و مهندسی گردد و برای افزایش کارآیی آن در موارد خاص راه حل ارائه گردد.(خیری ، 1389 :21 (

انقلاب اسلامی ایران ، رادیو و تلویزیون را در خدمت تبلیغ دین قرار داد و در طی سه دهه گذشته، برای تحقق این منظور، این ابزار ارتباطی با فراز و نشیب­هایی مواجه بوده، و همواره این سؤال مطرح بوده است که قابلیت و ظرفیت این رسانه ­ها برای تبلیغ به چه میزان، در کدام عرصه  - اعتقادات ، احکام  و اخلاق – و لایه دینی – باور ، ارزش و هنجار -  بوده و تفاوت آن­ها با ابزارهای تبلیغ سنتی در چیست؟

نگاه به برنامه­های دینی تلویزیون نیز پرداختن عالمانه به موضوع را ضروری­تر می­نماید . تلویزیون در فضای رسانه­ای خود و با بهره­گیری از برخی دیدگاه­های روان شناختی و جامعه شناختی به طرح موضوعات اجتماعی دینی می­پردازد. موضوعاتی که در برخی موارد سبک و احیاناً متن آن با دین سازگار نیست .

وسائل ارتباط جمعی که از قرن 19  به طور گسترده وارد زندگی بشر شده است دارای فرهنگی و اقتضاءات خاص خود می باشد . که می توان به موارد زیر اشاره کرد :

      بر هم زننده روابط چهره به چهره

      بر هم زننده مفاهیم زمانی و مکانی

      توسعه دهنده آگاهی در گستره کمی

      آمیختگی واقعیات با دنیای مجازی

      ایجاد کننده همگانیت به معنای جدید     

      مخرب حافظه جمعی و فردی

      پدید آورنده هویتی گذرا، بی­ثبات، بریده از گذشته و ناتوان از پیش­بینی

      غلبه خودافزایی

      تجربه نیابتی    

      چند برابر کننده و افزایش دهنده تحرک و پویایی

 

 

     تولید کننده  تقدس گرایی های جدید نظیر بازی­های المپیک و ملّت

در این میان تلویزیون از جایگاه ممتازی برخوردار است . طبق آمار یک چهارم زندگی هر فرد صرف شنیدن رادیو و تماشای تلویزیون می شود .  در  ایران ، مطالعه  کمتر از  8 دقیقه و تماشای تلویزیون   2 تا 5 ساعت گزارش گردیده است .(همان :17) امروزه شاهد  افزایش تماشای ماهواره نیز هستیم . این در حالی است که منتقدان تلویزیون بر آن هستند که:

 " سرگرم­ترین ملت­ها کم اطّلاع­ترین ملت­ها هستند."( همان، 143 به نقل از پستمن ،1373 : 216)

 تلویزیون موجب  به خطر افتادن تمامیّت فرهنگی است . ( همان ، 148 به نقل از تامپسون :1240)

 تلویزیون جدّی و سازنده دارای تناقض ذاتی است. ( آلین اسکافیلد کلارک :43)

تلویزیون دارای  ماهیت این جهانی است.

در خصوص تلویزیون دینی نیز گرچه  این ابزار نقش مهمی در برانگیختن بینندگان دارد  و با آن انسان تفرد یافته به کانون معنوی مقتدری متصل می­شود و تعلقات محلی کاهش یافته و همدلی را افزایش می یابد.  ولی منتقدان  بر این باورند که تلویزیون :

تمایز میان امر مقدس و نامقدس را از بین می برد

مضمون فرهنگی را از حوزه غیرمذهبی می­گیرد لذا موجب دین زدایی است

دین را به صورت کالای مصرفی در می­آورد

موجب تغییر در نوع نگرش به دین و کارکرد آن می­شود        

دارای  اقتضاءات رسانه­ای خاص است.

تلویزیون نتوانسته تعریفی از  مقولات نشاط و سرگرمی از منظر دین مطابق خاستگاه خود ارائه دهد بنابراین  به بی­راهه رفته است

خلط ارزش­های اجتماعی و ارزش­های دینی را موجب می شود.

عرفی سازی مفاهیم دینی را در پی دارد.

از ارائه مفاهیم عمیق عرفانی عاجز است.

از ترسیم برخی رفتارها و هنجارهای دینی نظیر آرایش زن برای همسر در منزل ناتوان است در حالی که

این مقولات در گفتار میسر است.(ر.ک. خیری:149-182)

 

 

به منظور شناخت ظرفیت و قابلیت تلویزیون در عرصه تبلیغ دین، تحقیقی صورت پذیرفت که تحت

عنوان "دین ، رسانه و ارتباطات اجتماعی" در زمستان 89 از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر گردید . در این کتاب گزارشی از پیمایش انجام شده در خصوص مقایسه فضای تبلیغ دینی تلویزیون و مسجد ارائه گردیده است . در آن تحقیق ،علاوه بر نظر سنجی عمومی ، از روحانیون نیز در مورد تلویزیون و برنامه های مذهبی و موقعیت دینی آن  نظر سنجی شد که در  کتاب مزبور گزارش نگردیده است .ما بمنظور شناخت فهم و برداشت روحانیون از تبلیغ دینی درصددیم در این مقاله بخشی از یافته های آن  تحقیق را  ارائه کنیم .  تا به این پرسش پاسخ دهیم که:

دیدگاه روحانیون( طلاب ) نسبت به قابلیت و ظرفیت دینی تلویزیون چیست؟

و در ذیل پرسش فوق ، پاسخ به پرسش های فرعی زیر را نیز پیگیری می کنیم :

نظر روحانیون در مورد تأثیر تلویزیون بر دینداری مردم چیست؟

نظر روحانیون در مورد جایگزینی برنامه های تلویزیونی به جای مسجد چیست؟

نظر روحانیون در مردم وضعیت حضور روحانیون در تلویزیون چیست؟

 

چارچوب نظری تحقیق:

برداشت نویسنده این است که چهار عنصر خصلت های فردی ، اوضاع محیط اجتماعی مخاطبان ، ویژگی های رسانه ای و محیط رسانه ای ، موقعیت رسانه ای را شکل داده و زمینه تأثیر گذاری بر مخاطبان را فراهم می کند.

 موقعیت  متمایز رسانه ای  اقتضای آن را دارد  برای هر یک از رسانه ها ، پرسش ها و مسائل خاص

 

مطرح باشد . منبر و فضای مسجد به عنوان فضای تبلیغی دارای اقتضاءات و نقاط و قوت و ضعف خویش است و در طول تاریخ توانسته شرایط خود را بشناسد و کارکرد تبلیغی خود را ایفاء کند . ورود تلویزیون به صحنه تبلیغ دین پیش از الگو گیری از ابزار های سنتی مستلزم  شناخت موقعیت رسانه ای خویش است . این در حالی است که تلویزیون، در بسیاری از موارد به الگو برداری از ابزار های سنتی مبادرت ورزیده و در نتیجه صلاحیت خود در تبلیغ دین را زیر سؤال برده است . در این فضای تبلیغی مخاطبان ،  انتظارات متفاوتی نسبت به فضای مسجد و دیگر رسانه های سنتی دارند . چگونه تلویزیون بین

انتظارات مختلف و متضاد از خود و انتظارات مخاطبان از تلویزیون  جمع می کند . چگونه هم سخنگوی یک مذهب می خواهد باشد و هم از رنجش اهل مذاهب دیگر پیش گیری می کند . هم برای جذب مخاطبان خود را موظف به پخش فیلم و سریال های خارجی می داند و هم ادعای پای بندی به قواعد شرعی دارد . به عنوان مثال چگونه به سؤالات زیر پاسخ می دهد:

برای جذب مخاطب فیلم و سریال خارجی پخش می­شود این عمل دینی است یا غیردینی؟

آشنایی با فرهنگ جوامع جنبه آموزشی دارد اگر موجب فرار مغزها گردد دینی است یا غیردینی؟

اگر فقط برنامه جدی دینی پخش شود مخاطب می­گریزد و به تلویزیون­های دیگر روی می­آورند این عمل دینی است یا غیردینی؟

اگر فیلم­های خارجی حاوی مضامین اخلاقی باشد این عمل دینی است یا غیردینی؟

فیلم دینی ممکن است موجب تشدید خشونت علیه مذهب گردد، این عمل دینی است یا غیردینی؟

تشویق به میهن دوستی خوب است چگونه می­توان آن را در طول دوستی خدا قرار داد؟

ورود به لایه­های عمیق عرفانی چگونه است؟

 

فرضیه:

 به نظر می­رسد که قابلیت و ظرفیت تلویزیون برای تبلیغ دین مورد تردید روحانیون (طلاب) بوده و آنان تبلیغ تلویزیون را ابزاری برای افزایش دینداری سطحی- مناسکی و هنجاری - و کاهش گرایشات عمیق دینی- باورها و ارزشهای دینی -  می­دانند.

روش تحقیق :

برای تأیید یا رد این فرضیه از روش پیمایشی، و تکنیک پرسشنامه  استفاده شد . این  پرسشنامه­ به

 

صورت نمونه گیری غیر احتمالی  از طلاب انجام شده  و نظر 311 نفر از طلاب اخذ گردیده است . بعلاوه همزمان پیمایشی از عموم مردم انجام شد که در آن  400 نفر از 15 سال به بالای مردم قم به صورت غیر احتمال سهمیه­ای مورد پرسش قرار گرفتند . از این تعداد 264 نفر مرد و 128 نفر زن بوده و 8 نفر وضعیت جنسیت خود را بیان نکرده­اند. به عبارت دیگر 66% مرد و 32% زن بوده­اند.در این متن در برخی موارد مقایسه ای به پرسشنامه عمومی استناد می شود.

ویژگی­های کلی نمونه آماری

پرسش ویژه روحانیون برای شناخت دیدگاه آنان در خصوص قابلیت و ظرفیت تلویزیون برای تبلیغ دین از 311 نفر از طلاب مرد و زن حوزه علمیه قم به صورت نمونه­گیری غیراحتمالی تصادفی صورت گرفت.وبا ضریب آلفا کرونباخ 704/0 دارای روایی قابل قبول تلقی گردید .

 جنسیت: پرسش شوندگان 274 نفر (1/88%) مرد و 36 نفر (6/11%) زن می­باشند.

وضعیت تحصیلات: 8/15% دارای تحصیلات سطح یک (فوق دیپلم)، 8/32% دارای تحصیلات سطح2(لیسانس) و 5/42% دارای تحصیلات سطح3 (فوق لیسانس)، 6/3% دارای تحصیلات سطح4 حوزه علمیه (معادل دکترا) می­باشند.

سابقه تبلیغات: 3/27% (85 نفر) از پرسش شوندگان دارای سابقه تبلیغ کم (1 تا 5 سال) و 5/23% (73 نفر) دارای سابقه تبلیغ متوسط (6 تا 10 سال) و 2/30% (94 نفر) دارای سابقه تبلیغ زیاد (11 سال و بالاتر) می­باشند.

سن: سن پاسخ دهندگان بین 18 سال تا 60 سال می­باشد.

دیدگاه طلاب نسبت به برنامه های تلویزیونی

تماشای برنامه مذهبی: در پاسخ به اینکه کدام برنامه مذهبی را تماشا می­کنید. 6/46% برنامه­های علمی، 8/22% برنامه­های تفریحی / سرگرمی / فیلم و سریال و 1/14% برنامه­های تربیتی و 7/3% به گزینه هیچکدام پاسخ گفته­اند.همانطور که ملاحظه می­شود روحانیون بیشتر به برنامه­های علمی علاقه­مند هستند تماشای برنامه­های تلویزیونی­های خارجی: 21 نفر (8/6%) در حد زیاد و 171 نفر (6/55%) در حد متوسط و 9/37% در حد کم یا اصلاً بیننده تلویزیون­های خارجی­اند.

 

 

در پاسخ به اینکه تلویزیون باعث کاهش گرایش مذهبی جوانان می­گردد: 2/21% در حد زیاد و 5/48% در حد متوسط و 30% در حد کم یا اصلاً اعتقاد به این موضوع دارند.

افزایش دین باوری: در پاسخ به اینکه برنامه­های تلویزیون موجب افزایش دین باوری است، 150 نفر (2/48%) موافق، 85 نفر (3/27%) بی­نظر و 72 نفر (2/23%) جواب منفی داده­اند. بر این اساس حدود نیمی از روحانیون بر این اعتقادند که تلویزیون موجب افزایش دین باوری است.

کاهش حضور مردم به مسجد: در پاسخ به اینکه تلویزیون موجب کاهش حضور مردم به مسجد می­گردد؛ (2/59%) موافق، (5/14%) بی­نظر، (1/25%) مخالف­اند. بنابراین حدود 60% روحانیون تلویزیون را باعث کاهش حضور مردم به مهم­ترین پایگاه تربیتی عبادت اسلام یعنی مسجد می­دانند

بازی در نقش روحانی: در پاسخ به این پرسش که بازی در نقش روحانی در فیلم­ها باعث افزایش گرایش مردم به روحانیت است؛ (5/46%) موافق، (3/18%) بی­نظر و (2/35%) مخالف­اند. بنابراین پدیده­ای که چندی است در سیاست برنامه­های مذهبی تلویزیون قرار گرفته که در فیلم و سریال­ها از نقش روحانی استفاده می­شود با استقبال و نظر مثبت کمتر از نیمی از روحانیون مواجه است.

پیشنهاد افزایش روحانی در تلویزیون: در پاسخ به این پرسش که پیشنهاد می­گردد حضور روحانیون در تلویزیون برای سخنرانی و میزگرد و... افزایش یابد. (4/71%) موافق، (2/13%) بی­نظر و (5/12%) مخالف­اند. بنابراین به رغم آنکه روحانیون چندان موافق با بازی روحانیون در فیلم­ها نیستند اما حدود سه چهارم آن­ها

با حضور روحانیون در برنامه های تلویزیونی به عنوان سخنران و کارشناس موافقند. این در حالی است که پربیننده­ترین برنامه­های تلویزیونی فیلم و سریال و برنامه­های تفریحی است و برنامه سخنرانی و میزگرد از اقبال بسیار کمی برخوردار است.

شبکه قرآن: تأسیس شبکه قرآنی از ابتکاراتی است که در راستای ارائه برنامه­های خالص مذهبی اجرا گردیده است با این پدیده (9/85%) موافق، (7/8%) بی­نظر و (5/3%) مخالف­اند.

کاهش تعصب مذهبی: از پاسخ دهندگان پرسیده شده: تلویزیون باعث کاهش تعصب­های مذهبی است. در پاسخ (4/44%) پاسخ مثبت، (9/30%) بی­نظر و (6/20%) پاسخ منفی داده­اند. بنابراین حدود نیمی از روحانیون بر این باورند که تلویزیون وسیله مناسبی برای تبلیغ دین نیست و کاهش دهنده تعصب­های مذهبی است.

 

 

 

افزایش گرایش مردم به روحانیت: در پاسخ به این پرسش که، تلویزیون باعث افزایش گرایش مردم به روحانیت است، (7/27%) موافق، (8/17%) بی­نظر و (1/37%) مخالف­اند.

نگرانی از سرنوشت نسل آینده: در پاسخ به  این پرسش که «از تماشای برنامه­های تلویزیونی برای بچه­ها باید نگران بود». (49%) پاسخ مثبت، (8/17%) بی­نظر و (2/33%) پاسخ منفی داده­اند. بنابراین در مجموعه می­توان استنباط کرد که روحانیون تلویزیون را وسیله­ای نگران ساز و خطرآفرین برای سرنوشت نسل آینده می­دانند. لذا حدود نیمی از آن­ها بدین پرسش پاسخ مثبت داده­اند. همانطور که پاسخ پیشین نشان می­دهد که (1/37%) مخالف این نگرش­اند که گرایش مردم به روحانیت با تماشای برنامه­های مذهبی تلویزیون افزوده می­شود.این در حالی است که به نظر می رسد این نگرانی کمتر  به مردم سرایت کرده ، چرا که وقتی از احتیاط در دیدن برنامه های تلویزیونی پرسش می شود  چرا که ممکن است برخی از آن­ها شرعی نباشد : 79 نفر (8/19%) کاملاً مخالف و 66 نفر (5/16%) مخالف و 106 نفر (5/26%) بی­نظر، 98 نفر (5/24%) موافق و 45 نفر (3/11%) کاملاً موافق بوده و 6 نفر (5/1%) پاسخی نداده­اند. بنابراین 3/36% در حد کاملاً مخالف و مخالف احتیاط را رد کرده و 8/36% موافق و کاملاً موافق­اند یعنی تقریباً موافقین و مخالفین برابر بوده، در صورتی که افرادی که بی­نظر بوده­­اند را به طور مساوی بین این دو طیف تقسیم کنیم بدین معنا است که 50% مردم برداشت درستی از تکلیف شرعی نداشته و بدون قید و شرط تماشا کننده برنامه­های تلویزیون می­باشند. در این وضعیت حتی اگر تمام برنامه­های تلویزیون مطابق با شریعت هم باشد، این وضعیت که پنجاه درصد بینندگان خود را تماماً در اختیار آن قرار داده­اند، سؤال برانگیز بوده و آثار مخرب فراوان شخصیتی و فرهنگی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.

افزایش گرایش به مداحی و کاهش گرایش به مراسم وعظ و سخنرانی: در پاسخ به این پرسش به این مضمون (9/62%) پاسخ مثبت، (5/17%) بی­نظر و (5/19%) پاسخ منفی دادهاند. بنابراین برداشت ، روحانیون به عنوان مبلغان سنتی دینی و دارندگان ابزار وعظ و سخنرانی، این است که تلویزیون مردم را به سمت مداحی و کاهش گرایش به سخنرانی سوق می­دهد. و از این جهت وسیله مطلوبی بشمار نمی­رود.

تلویزیون جای مسجد را نمی­گیرد: در پاسخ به این پرسش که «برخی معتقدند از تلویزیون نمی­توان انتظار داشت، نقش تبلیغ سنتی (تقید به مسجد / حضور در پای منبر / حضور در هیئت عزاداری و...) را انجام دهند.» (4/35%) پاسخ دهندگان روحانی پاسخ مثبت داده، (9/13%) بی­نظر و (7/49%) پاسخ منفی داده­اند. بر این اساس می­توان گفت که نیمی از روحانیون بر این اعتقادند که تلویزیون نمی­تواند جای مسجد

 

 

را بگیرد و تنها (4/36%) با قاطعیت اعلام کرده­اند که تلویزیون جای مسجد را می­گیرد.این وضعیت در مورد دیدگاه عموم مردم نیز صادق است چرا که در پاسخ به اینکه تلویزیون جای مسجد را می­گیرد؛ 102 نفر (5/25%) کاملاً مخالف، 143 نفر (8/35%) مخالف، 88 نفر (22%) بی­نظر، 32 نفر (8%) موافق و 20 نفر (5%) کاملاً موافق­اند و 15 نفر (8/3%) نیز اظهار نظر نکرده­اند. بنابراین تنها 13% کاملاً موافق و موافق با جایگزینی تلویزیون به جای مسجدند و 3/61% مخالف و کاملاً مخالف. از این آمار استفاده می­شود که درصد نسبتاً بالایی از پاسخ دهندگان متوجه این قضیه هستند که تلویزیون نمی­تواند جای مسجد را بگیرد.

تشویق مردم به تماشای برنامه­های تلویزیون: در پاسخ به این پرسش که «باید مردم را به تماشای بیشتر تلویزیون تشویق کرد» (6/75%) پاسخ مثبت، (2/14%) بی­نظر و (2/10%) پاسخ منفی داده­اند. بنابراین به رغم آنکه به نظر می­رسد روحانیون تلویزیون را ابزار مناسبی برای تبلیغ دین نمی­دانند اما در مجموع آن را برای مردم مفید و سازنده ارزیابی کرده و معتقدند که مردم را باید به تماشای برنامه­های تلویزیون تشویق کرد. اتحاد ملّی: در پاسخ به این پرسش که «برنامه­های مذهبی تلویزیون باعث افزایش اتحاد و انسجام ملّی است: (6/75%) پاسخ مثبت، (2/14%) بی­نظر و (2/10%) پاسخ منفی داده­اند. بنابراین سه چهارم روحانیون تلویزیون را در مسیر ایجاد اتحاد و انسجام ملّی تلقی می­کنند.

تفاوت دیدگاه موافقین و مخالفین

برای استخراج دیدگاه موافقین و مخالفین تلویزیون در مورد متغیرهای پرسشنامه با استفاده از همسان­سازی گویه­ها، متغیرهای ترکیبی موافقین و مخالفین تلویزیون ساخته شد که در جدول زیر تفاوت نوع نگاه آن­ها به برخی متغیرها ارائه گردیده است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                       مقایسه دیدگاه روحانیون موافق و مخالف تلویزیون

                 

طبق آمار فوق ، می­توان اتفاق نظر طلاب موافق و مخالف کارکرد دینی تلویزیون ، در این خصوص که تلویزیون  تا حدی باعث کاهش گرایش جوانان به دین می­گردد و موجب کاهش تعصب دینی است و نمی­تواند جای مسجد را بگیرد، مشاهده کرد

در پاسخ به اینکه تلویزیون موجب افزایش مداحی و کاهش گرایش مردم به سخنرانی و وعظ می­گردد نیز اتفاق نظری قابل تعمیم به سطح جامعه میان موافقین و مخالفین تلویزیون مشاهده می­شود. از این جهت   ضعف قابلیت و ظرفیت تلویزیون برای ارائه برنامه های سخنرانی و وعظ ، مورد تأیید پرسش شوندگان است.

 

 

 

نتیجه گیری:

از آنچه گذشت می توان استنباط کرد که جایگاه تلویزیون به عنوان ابزاری برای تبلیغ دین برای طلاب و روحانیون شفاف و واضح نیست . لذا مشاهده می شود که در عین حال که نسبت به نسل آینده و فرزندان خود در خصوص فضای رسانه ای نگرانند مع الوصف ترجیح می دهند آنها را به تماشای تلویزیون تشویق کرد . شاید این تشویق از باب دفع افسد به فاسد باشد . به این معنا که در این شرایط که آدمی نیاز به پرکردن اوقات فراغت است و حضور جوانان و نوجوانان به مساجد در طول سال – به جز ایام خاص- کم رنگ شده است بهتر است آنها به جای تماشای ماهواره و ... به تماشای برنامه های رسانه ملی بپردازند .

همچنین می توان استنباط کرد که به رغم تجربه سی ساله رسانه ملی و آزمون و خطا های بسیار نه متولیان این رسانه و صاحب نظران حوزه ارتباطات و دین و نه متولیان حوزه دین داری و مبلغان معارف اسلامی نتوانسته اند تکلیف این رسانه را از نظر اقتضاءات رسانه ای آن و نحوه ورود به عرصه دینی روشن سازند.

تفاوت در استفاده آنها از تلویزیون نسبت به بقیه مردم نیز حاکی از تفاوت انتظار آنها از این ابزار است . چه اینکه روحانیون بیشتر به بحث های علمی بلویزیون علاقه مندند در حالی که عموم مردم بیشتر به برنامه های سرگرم کننده علاقه مند ند . عموم مردم در پاسخ به این پرسش که هدف شما از تماشای تلویزیون چیست؟ 189 نفر (3/47%) تفریح و سرگرمی، 54 نفر (5/12%) آموزش و 111 نفر (8/27%) کسب اطلاعات و اخبار و 33 نفر (3/8%) امور تربیتی را انگیزه و هدف خود برای تماشای تلویزیون اعلام کرده­اند. و عموم مردم در پاسخ به اینکه بیننده کدام برنامه تلویزیون هستند : 275 نفر (8/68%) اعلام کرده­اند بیننده برنامه­های مداحی، فیلم و سریال مذهبی هستند و 45 نفر (3/11%) بیننده برنامه­های سخنرانی و میزگرد بوده و 73 نفر (3/18%)  بیننده هیچکدام برنامه­های مذهبی نیستند. و 8/1% نیز پاسخ نداده­اند.( خیری ، 1389 :484) این علاقه متفاوت موجب می شوند که روحانیون درک مشترکی با عموم مردم نسبت به انتظاراتشان از تلویزیون نداشته باشند و این موضوع مدیریت و راهبری و بهره برداری از این وسیله را دچار مشکل می کند .

از سوی دیگر همنوایی روحانیون و عموم مردم در ترجیح داشتن مسجد بر تلویزیون فرصت مغتنمی است تا برنامه های دینی تلویزیون طوری تدوین و پخش گردد که تلویزیون رقیب و جایگزین مسجد تلقی نگردد . چرا که می بینیم همان طور که روحانیون بر عدم قابیت و ظرفیت تلویزیون برای جایگزین شدن با

 

 

مسجد نظر می دهند ،  عموم مردم نیز همین باور را دارند .  در پرسش از عموم مردم در پاسخ به اینکه تلویزیون را به خاطر کیفیت برنامه­های مذهبی آن به مسجد ترجیح می­دهم؟ 73 نفر (3/18%) کاملاً مخالف، 115 نفر (8/28%) مخالف، 102 نفر (5/28%) بی­نظر، 80 نفر (20%) موافق و 24 نفر (6%) کاملاً موافق بوده­اند و 5/1% نیز اعلام نظر نکرده­اند. بنابراین 26% برنامه­های مذهبی تلویزیون را بر مسجد ترجیح داده­اند. و در همین پرسش نامه عمومی در پاسخ به اینکه احساسی که با رفتن به مسجد به دست می­دهد در تماشای تلویزیون به دست نمی­دهد:

31 نفر (8/7%) کاملاً مخالف، 61 نفر (3/15%) مخالف، 80 نفر (20%) بی­نظر، 131 نفر (8/32%) موافق و 89 نفر (3/22%) کاملاً موافق بوده و 8 نفر (2%) اعلام نظر نکرده­اند. به عبارت دیگر 1/55% یعنی بیش از

نیمی از پاسخ دهندگان موافق­اند که در رفتن به مسجد احساسی به دست می­دهد که در تماشای تلویزیون به دست نمی­دهد.(همان :484)

حاصل آنکه تلویزیون مانند هر ابزار رسانه ای دیگر دارای اقتضاءات خاص خویش است و بنا بر این برای تبلیغ دین نمی توان همچون ظرفی بدون اقتضاء نسبت به مظروف بدان نگریست . این موضوع اگر چه به صورت علمی و تفصیلی برای نمونه آماری – روحانیون پرسش شونده -واضح و مبرهن نیست اما آنها نسبت به موضوع حساس بوده و نگران آثار تبلیغ دینی تلویزیون هستند . بنا بر این پیشنهاد می شود فضلای آشنا با دین و رسانه موضوع را جدی گرفته و در خصوص نحوه ورود این رسانه به عرصه تبلیغ دین به راهبرد پردازی مبادرت کنند.

منابع و مآخذ:

آرتور، کریس، (1382)، «معنا و روش در مطالعات دینی، بازاندیش درباره رسانه، دین و فرهنگ»، مترجم مسعود آریایی نیا، تهران: انتشارات سروش.

پستمن، نیل، (1373)، «زندگی در عیش مردن در خوشی»، مترجم صادق طباطبایی، تهران: انتشارات سروش.

پستمن، نیل، «تأثیر تلویزیون بر ماهیت تجربه دینی (مصاحبه)»، نشریه معارف.

پستمن، نیل، «تلویزیون و تولید شتاب در سیستم عصبی»، نشریه سیاحت غرب، ش19.

پستمن، نیل، «تلویزیون و زوال کودکی»، نشریه سیاحت غرب، ش10.

پوپر، کارل، جان کندی، (1374)، «تلویزیون خطری برای دموکراسی»، مترجم شهیدی نواب، تهران: انتشارات اطلاعات.

تامپسون، جان ب.، «1379)، «رسانه‌ها و نوگرایی»، مترجم علی ایثاری کسمایی، تهران: انتشارات مؤسسه ایران.

تانکارد، جیمز، ورنر سوربن، (1381)، «نظریه‌های ارتباطات»، مترجم علیرضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

خیری ، حسن (1389)دین ، رسانه ، ارتباطات اجتماعی ، قم ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

رضایی بایندر، محمدرضا، (1385)، «تلویزیون مذهبی، تبلیغ دینی یا عبادت مجازی»، سایت باشگاه اندیشه.

طباطبایی، صادق، (1377)، «طلوع ماهواره و افول فرهنگ چه باید کرد؟»، تهران: انتشارات اطلاعات.

کازنو، ژان، (1364)، «قدرت تلویزیون»، مترجم علی اسدی، تهران: امیرکبیر.

 

کازنوو، ژان، (1354)، «جامعه شناسی رادیو و تلویزیون»، مترجم جمشید ارجمند، چاپ دوّم، تهران: انتشارات سروش.

کلارک ، لین اسکافیلد ( 1382) "رسانه، فرهنگ دینی ، باز اندیشی درباره رسانه ،دین و فرهنگ " مترجم مسعود آریایی نیا ، تهران : انتشارات سروش

محسنیان‌راد، مهدی، «آسیب شناسی خطابه و منبر در عصر ارتباطات»، نشریه پگاه (گفتگو).

مک کوایل، دنیس، (1382)، «درآمد بر نظریه ارتباطات جمعی»، مترجم پرویز اجلالی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.

معتمدنژاد، کاظم، (1371) «وسائل ارتباط جمعی»، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۴
حسن خیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی